وابستگى زیاد به همسر چه آسیب هایى بر زندگی مشترک وارد می کند؟

باشگاه خبرنگاران/ فرشته سادات شجاعي روانشناس و خانواده درمانگر درباره آسيبهاي وابستگي بر زندگي زناشويي، اظهار کرد: اختلال شخصيت وابسته يکي از انواع اختلالات شخصيت است و بسياري از کساني که دچار چنين اختلالي هستند از بيماري خود آگاه نيستند، و يا اينکه خود را به ندانستن ميزنند.
اين روانشناس با اشاره به اينکه اين وابستگي ممکن است اشکال و جنبههاي گوناگوني داشته باشد، تصريح کرد: بعضي از افراد به خانواده هايشان وابسته هستند، و بعضي ديگر به همسرانشان و بعضي ديگر وابستگي را نسبت به دوستانشان نشان ميدهند. عوامل متعددي در ايجاد اين نوع وابستگيها دخيل هستند که ميتوان فرد را با وابستگيهايي با عمق زياد و يا کم مبتلا سازد. داشتن استقلال يکي از نيازهاي اساسي هر انسان است.
وي تصريح کرد: اگر شما به بهانه عشق يا ترس از تنهايي، محدوديتهاي عجيب و غريبي براي شريک زندگي تان وضع ميکنيد و هميشه از اينکه او را از دست بدهيد ميترسيد، بايد بگوييم که به جاي عاشق بودن، شما درگير وابستگي شده ايد؛ وابستگياي که ميتواند زندگي تان را از هم بپاشد.
شجاعي با بيان اينکه ريشه اين اختلال غالباً به دوران کودکي بر ميگردد، گفت: در واقع ممکن است والدين باعث شوند که احساس استقلال در کودک به وجود نيايد و يا به نحوي ناقص در آنها شکل بگيرد. کودکاني که با انجام رفتار مستقلانه و قضاوتهاي نادرست از سوي والدين طرد ميشوند. به کودک ميفهمانند بايد تابع راي و نظر والدينش باشد، اين افراد غالباً در زندگي شان وابسته ميشوند. فرهنگ نيز در اين مواقع تاثيرات خاص خود را دارد. پرورش ويژگيهاي خاصي مانند عدم جراتمندي، فداکاري بيش از حد، نداشتن استقلال و عدم اجازه در تصميم گيري نقش موثري در ايجاد اين نوع اختلال دارد. در بسياري از فرهنگها اين ويژگيها در دختران تقويت ميگردد و شايد به همين دليل است که زنان بيشتر دچار اين اختلال ميشوند.
اين روانشناس با اشاره به اينکه به نيازهاي عاطفي و رواني خود بيشتر توجه کنيد، افزود: از اوقات تنهايي خود لذت ببريد. رفتارهاي خودآسيبزننده گذشتهتان را با رفتارهاي مبتني بر خوددوستي جايگزين کنيد. بهطور مداوم کارهاي انگيزهبخش انجام دهيد. بخشها و احساسات آسيبپذير وجود خودتان را بپذيريد. تجربه کنيد، علاقه داريد روز خود را چگونه بگذرانيد، شخصي که احساسات و نيازهاي خود را بهتر ميشناسد، زماني که با چيزي موافق نيست بهراحتي نه ميگويد؛ زيرا علايق و نيازهاي او در علايق و نيازهاي ديگري گره نخورده است.
وي با تاکيد بر اينکه عزت نفس خود را افزايش دهيد، ادامه داد: وابستگي عاطفي به همسر معمولاً از کمبود عزت نفس ناشي ميشود. من، برنامههايم، نيازها و خواستههايم آنقدر مهم نيست تا بر روي خودم تمرکز کنم، پس بر روي ديگري متمرکز ميشوم.
شجاعي با اشاره به اينکه براي روابط خود با ديگري چارچوب و حد و مرز تعيين کنيد، گفت: روشن و قاطع چيزهايي که براي شما مهم هستند را روشن کنيد و بر سر آنها محکم بايستيد. در ابتدا لازم است حد و مرزهايتان را براي خودتان مشخص کنيد، کجا محدوديت قائل هستيد و کجا نه، و سپس آن را به ديگران اعلام کنيد.
اين روانشناس با بيان اينکه کمک حرفهاي بگيريد، افزود: گاهي به تنهايي نميتوان از وابستگي به شريک عاطفي رها شد. با يک مشاور صحبت کنيد. کمک حرفهاي به شما باعث ميشود به نقاط قدرت و قوت خود آشنا شده و انگيزه کافي براي تغيير را در خود بيابيد. با کمک مشاور ميتوانيد به کودکي خود برگرديد و دلايل وابستگي عاطفي به همسر را در آنجا بيابيد. احساس عجز، ناتواني، شرم و حقارت خود در کودکي را مجدداً تجربه کرده و اينبار آن تجربيات را با قدرت بزرگسالي خود تغيير داده و از آنها رها شويد. برگشت به دوران کودکي به شما اجازه ميدهد تا صادقانه تاثيرات آن دوران را بر سبک رفتار خود درک کنيد.
وي با بيان اينکه وابستگي عاطفي به شريک عاطفي که شامل وابستگي به شوهر و وابستگي به زن هر دو ميشود يک بازي دو طرفه است، اضافه کرد: ترک وابستگي به همسر تا زماني که هر دوطرف بازي را ادامه دهند تداوم مييابد و زماني که يک نفر از بازي خارج شود، اين نوع رابطه عاطفي پايان ميپذيرد؛ که موجب آزار يکديگر ميشود و همديگر را در جايگاه مناسبي نخواهند ديد. از طرفي اعتماد به نفس يکديگر را زير سوال ميبرند.
شجاعي خاطرنشان کرد: اگر شما جزء افرادي هستيد که به همسرتان وابستگي شديد داريد، و بر اساس اين نکته که اين وابستگي ممکن است زندگي شما را با چالشها و مشکلاتي رو به رو سازد بهتر است سعي کنيد اين وابستگي را به مرور از بين ببريد.