۸ اشتباه در زندگی که منجر به طلاق میشود

ايرنا/ در واقع بسياري از مواردي که ما فکر ميکنيم نشانههاي شکست در ازدواج هستند فقط مشکلاتي هستند که ما روش مقابله با آنها را بلد نيستيم. ميزان مکالمات شما در روز و تعداد دفعات نزديکي در هفته ميتواند بگويد رابطهي شما در حالت عادي است يا بايد نگران آن باشيد.
بر اساس آخرين تحقيقات در آمريکا، بيش از ۵۰ درصد طلاقها حول علتهاي زير صورت ميگيرند. چيزي که ما نياز داريم دربارهي ازدواج بدانيم اين است که زندگي زناشويي هميشه به خوشحالي، خاطرات خوب و شام رمانتيک در رستوران ختم نميشود. در واقع ما بايد بپذيريم که گاهي اوقات شکست ميخوريم و نياز داريم که از نو بلند شويم و براي ادامه زندگي مشترک تلاش کنيم.
۱. عقب کشيدن در دعواها
گاهي اوقات براي اينکه مشاجرات ما بيش از اندازه طول نکشد عقب ميکشيم؛ اما در واقع داريم احتمال «بي اهميت بودن» را در ذهن طرف مقابل بالا ميبريم. در مشاجرات خود سعي کنيد با آرامش به دنبال حل موضوع باشيد، اگر صلاح بر سکوت کردن است همين کار را کنيد. بعد از خوردن ميوه يا شام موضوع را ريشهاي، با محبت و آرامش حل کنيد. به هيچ وجه پاي نفر سومي را به مشاجرات خود باز نکنيد مگر مشاوران خانواده يا روانشناسان.
۲. از جزئيات به يکديگر بگوييد
بهتر است به جاي اينکه همه چيز را بگذاريد براي وقتي که يکديگر را در خانه ديديد، وسط روز هم سراغي از هم بگيريد. عشق، رابطهاي زنده است که نياز به تغذيه دارد. در آخر شب با همسر خود خلوت کنيد و از تصميمها و کارهايتان در طول روز بگوييد و مشتاق شنيدن جزئيات طول روز همسرتان باشيد. در واقع اين کار، فاصلهي صبح تا شبي را که کنار همسرتان نيستيد تا حدي جبران ميکند.
۳. همسر خود را فرا واقعي تصور نکنيد
فکر نکنيد که همسر شما مرتکب اشتباه نميشود يا بايد ناخودآگاه کارهايي که شما دوست داريد را انجام دهد. در واقع اگر از رفتاري در همسرتان ناراحت هستيد بايد آن را به شيوهاي درست به او بگوييد وگرنه نه تنها درست نميشود؛ بلکه کار را خراب ميکنيد. در واقع احساس لج در هر انساني به مقادير کم يا زياد وجود دارد. پس آن را خسيسهاي ناپسند که نبايد وجود داشته باشد تصور نکنيد. نوع بيان و موقعيتي که ناراحتي خود را به همسرتان ميگوييد، خيلي مهم است.
الف) اگر زن هستيد، براي برطرف کردن اين موضوع ميتوانيد با يک غذاي مورد علاقه، با ابراز محبت، بياني نرم و صحبت کردن با تُن صداي پايين (تن صداي بالا اغلب مردان را عصبي ميکند و فهم کلمات را براي آنان سخت ميسازد) ناراحتي خود را عنوان کنيد.
ب) اگر مرد هستيد براي همسر خود گل مورد علاقه او (حتي يک شاخه)، شامي در رستوران و کلامي محبتآميز را تدارک بينيد. ابتدا علاقهي خود را به او نشان دهيد و سپس ناراحتي خود را بگوييد.
۴. از تنها بودن ميترسيد
اگر از تنها بودن بترسيد مشکلاتي را حل نميکنيد، چون نميخواهيد شريک زندگيتان به هيچ عنوان، شما را ترک کند و در واقع نميخواهيد قبول کنيد که مشکلي وجود دارد؛ بنابراين در آن لحظه که بايد براي حل آن اقدام کنيد عقب ميکشيد و تنها جوري وانمود ميکنيد که موضوع حل شده است. اما عميقا به حل موضوع فکر نميکنيم تنها به تمام شدن شرايط خطري که احساس ميکنيم فکر ميکنيم.
۵. از زبان بدن براي ابراز احساسات خود استفاده نکنيد
در ابتداي رابطه ما بيشتر از کلمات و بيان لفظي استفاده ميکنيم تا علاقه و دلبستگي ايجاد شود. چرا فکر ميکنيم وقتي اين اتفاق افتاد ديگر نيازي به بيان احساسات و کلمات محبتآميز نداريم؟ از ابراز احساسات به واسطهي زبان بدن بپرهيزيد. زيرا که مغز شما اينطور درک ميکند که حسي را بيان کرده و منتظر پاسخ است. غافل از آنکه همسر شما متوجه آن طرز بيان نشده و نميداند به چه چيزي بايد پاسخ دهد. انتظار ما را عصبي و پرخاشگر ميکند و همهي برداشتهايمان حق به جانب خود ميشود.
۶. مقايسهي رابطهي خود با ديگران
هيچگاه همسر خود را با همسر ديگران و رابطهي خود را با رابطهي ديگران مقايسه نکنيد. در واقع اين شرايط نه تنها خودمان بلکه همسرمان را نيز آزردهخاطر ميکند؛ زيرا که اين مقايسه براي هيچکس چه زن و چه مرد خوشايند نيست. حتي بهتر است در حضور همسر خود، از خوبي زوجي ديگر تعريف هم نکنيد. بر روي نقاط قوت رابطهي خود تمرکز کنيد و سعي در پر رنگ کردن آنها کنيد.
۷. از صلح کردن امنتاع ميکنيد
در بالا گفتيم که در مشاجرات عقب نکشيد و بي توجه نباشيد، ولي از صلح کردن هم پرهيز نکنيد. در واقع بهتر است وقتي موضوع حل شد ديگر بحثي وجود نداشته باشد و در گفتگوهاي خود، ارجاعي به مشاجرهي مربوطه ندهيم. کمي گذشت و فکر به علت وجود شما در کنار همسرتان ميتواند آتش دروني شما را کمتر کرده و بحث را به سمت صلح پيش ببرد.
۸. همسر خود را به عنوان الويت دوم ميبينيد
وقتي براي همسر خود آنطور که بايد ارزش و احترام قايل نباشيد نبايد انتظار درک و شعور يک فرد درجه يک را داشته باشيد. هنگامي که از اين تفکر خودخواهانه خود دست برداريد و همسرتان را مکمل خود ببينيد ميتوانيد به او ارزش و احترامي را که قطعا لايق آن است بدهيد. در شرايطي که اين اتفاق بيافتد ميتوانيد تغييراتي که در او ايجاد شده را مشاهده کنيد.