نماد آخرین خبر

مرضیه سنوئی محصل، تثبیت‌ کننده گران‌قیمت‌ترین عطر‌های دنیا

منبع
شهربانو
بروزرسانی
مرضیه سنوئی محصل، تثبیت‌ کننده گران‌قیمت‌ترین عطر‌های دنیا

شهربانو/ گفتگو با مرضيه سنوئي محصل، سازنده و صادرکننده تثبيت‌کننده عطر‌هاي گران‌قيمت جهان که در پنجاه و سه سالگي توليد را شروع کرد.
تثبيت‌کننده گران‌قيمت‌ترين عطر‌هاي دنيا در کارخانه‌اي در خراسان رضوي تهيه مي‌شود! از صمغ گياهي خوش‌بو به نام باريجه که در مراتع خراسان شمالي مي‌رويد. خودروست. مانند کتيرا، ساقه‌اش را تيغ مي‌زنند. از آن شيره‌اي خارج مي‌شود و از شيره، صمغي به دست مي‌آيد که آن را به اسانس تبديل مي‌کنند. اين اسانس پايه ثابت عطر‌هاي نامدار دنياست که از ايران به کشور‌هاي سازنده مطرح جهان صادر مي‌شود و در هيچ‌کجاي دنيا به کيفيت باريجه ايران وجود ندارد.
فراوري اين صمغ خوش‌بو و ارزشمند در دستان بانويي است که در دهه ششم زندگي و بدون هيچ سرمايه‌اي، توليد فراورده‌هاي گياهان دارويي را شــروع کرد.
مرضيه سنوئي محصل مي‌گويد: «سرمايه‌اي نداشتم، اما خودم را قدرتمند احساس مي‌کردم. قدرت من تجربه گذشته ام بود.» و حالا در هفتادودوسالگي به تماشاي بار دادن تلاشش نشسته است و به دنبال گسترش توليد و معرفي گياهان دارويي براي کمک به سلامت جامعه. در اين راه، همياري همسر و دخترانش را نيز بسيار ارج مي‌نهد. آن‌ها با هدف جلوگيري از خام‌فروشي باريجه و زعفران، ۲ محصول راهبردي ايراني، به چند طرح فناورانه نيز دست پيدا کرده‌اند که براي اولين بار در جهان و ايران اتفاق افتاده و بسيار بااهميت است.

دوري از بيماري‌ها

مرضيه سنوئي محصل متولد سال ۱۳۲۷ است، مهندس شيمي و مديرعامل شرکت توليد فراورده‌ها و دارو‌هاي گياهان دارويي. عناوين ديگري همچون عضو فعال انجمن گياهان دارويي، عضو انجمن حمايت از حقوق مصرف‌کنندگان، عضو هيئت مديره کانون زنان بازرگان خراسان رضوي، عضو اتحاديه صادرکنندگان استان، عضو انجمن توليدکنندگان دارو‌هاي گياهي کشور و ... نيز در کنار افتخاراتي، چون کارآفرين نمونه کشور، بانوي برتر صنعت سال، واحد نمونه جهاد کشاورزي خراسان و ... قرار مي‌گيرد. او مي‌گويد همه زندگي‌اش در ميان گياهان گذشته و استفاده مداوم از گياهان دارويي و ارگانيک او را از بيماري‌ها به دور نگه داشته است.
 او از بين گياهان و گل‌ها، به گل محمدي علاقه ويژه‌اي دارد، گياهي که به گفته او از گياهان قديمي و خوش‌بوي ايران است و گلابش هم در مراسم شادي و عزاي ايراني‌ها استفاده مي‌شود. روح‌نواز و نشاط‌آور است. به همين دليل، در نام‌گذاري کارخانه‌اش، از نام گل سرخ استفاده کرده است. از نظر او، گل سرخ تداعي‌کننده گل محمدي است. مي‌گويد: «مي‌خواستم تمام خواص گل محمدي در کارخانه وجود داشته باشد.»

تجربه دارند، اما انگيزه نه
سال ۱۳۸۴ و در پنجاه‌وسه‌سالگي، فراوري گياهان دارويي را شروع مي‌کند. دنيايي از تجربه، توان و انگيزه و عشق به کار در وجودش جوانه مي‌زند، آن هم در دهه ششم زندگي. او اين شروع را به هيچ وجه دير نمي‌داند. البته اين را تاکيد مي‌کند که خيلي‌ها تجربه کار دارند، اما انگيزه ندارند. ۱۵ سال معلم شيمي بوده است، اما به دلايلي از معلمي فاصله مي‌گيرد و سال‌هاي بعد، به عنوان مسئول فني، کنترل کيفي و مدير توليد در کارخانه‌هايي که به فراورده‌هاي گياهي مربوط است، فعاليت مي‌کند و تجربه مي‌اندوزد. تلنگري از جانب همسرش همان انگيزه او براي شروع‌کردن کاري براي خودش مي‌شود.

تثبيت‌کننده عطر‌هاي محبوب جهان
خانم سنوئي فعاليت خود را با ارائه پژوهشي به پارک علم و فناوري خراسان شروع مي‌کند، طرحي که درباره توليد اولئورزين زعفران (فراوري‌زعفران) است و براي اولين بار در جهان ارائه مي‌شود. با پذيرفته شدن اين پژوهش، جزو شرکت‌هاي دانش‌بنيان قرار مي‌گيرند و فعاليت خود را شروع مي‌کنند.
 او درباره اين پژوهش توضيح مي‌دهد: «با فراوري زعفران، طعم و رنگ اين محصول ماندگار مي‌شود و از آن مهم‌تر از خام‌فروشي زعفران ايران جلوگيري و از فروش آن، ارزش افزوده به دست مي‌آيد.»
 او هم‌رديف با زعفران، به گياه باريجه که به عنوان تثبيت‌کننده بوي عطر‌هاي نامدار جهان استفاده مي‌شود اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «باريجه گياهي بسيار ارزشمند است که در ايران به‌ويژه در خراسان شمالي به صورت خودرو مي‌رويد. اسانس حاصل از صمغ اين گياه، پايه ثابت عطر‌هاي گران‌قيمت جهان است. يعني عطر‌هايي با بوي ماندگاري طولاني، حتما اسانس باريجه دارند و نکته درخور تامل درباره اين گياه اين است که باريجه ايران در تمام دنيا منحصر به فرد است و ترکيبات اين اسانس را هيچ کشوري جز ايران ندارد.»
او تاکيد مي‌کند که حتي باريجه افغانستان که همسايه ماست به اندازه باريجه ايران ماده مؤثر ندارد و قيمتش خيلي ارزان‌تر است.

زندگي خصوصي و کارمان يکي شده بود
«در پارک علم و فناوري در ابتدا با ۳ نيرو کار را شروع کرديم: خودم و ۲ دخترم. ما با بهره‌بردن از تجربيات گذشته و با استفاده از دستگاه‌هاي اسانس‌گيري و عصاره‌گيري، به توليد پرداختيم. آن زمان هر ۲ دخترم شاغل بودند، اما به آن‌ها پيشنهاد کردم در کارخانه با من همراه شوند. آن‌ها نيز پذيرفتند. يکي از دخترانم مدير بازرگاني بود و ديگري مدير توليد. ما در کمتر از ۴ سال، به مرحله‌اي رسيديم که ديگر حضور در پارک برايمان کوچک شد و نياز بود که از حالت نيمه‌صنعتي خارج شويم؛ بنابراين با اعتباري که در اين مدت کسب کرده بوديم، وام گرفتيم و محل کنوني کارخانه را در شهرک صنعتي توس خريداري و بازسازي کرديم.»
او مي‌گويدکه حمايت‌هاي مديران پارک علم و فناوري خراسان براي گرفتن مجوز‌ها راهگشاي آن‌ها بوده است، اما در نهايت تلاش شبانه‌روزي خانوادگي شان به بار مي‌نشيند و کارخانه راه مي‌افتد: «در سال‌هاي اول، زندگي خصوصي و کارمان با هم يکي شده بود. يک جا زندگي مي‌کرديم و با هم مي‌رفتيم و مي‌آمديم و همين پيگيري و تلاش‌ها بود که ما را به موفقيت نزديک مي‌کرد. کار را گسترش داديم و طرح‌هاي پژوهشي ارائه کرديم.»

به توانمندي زنان اعتقاد دارم
بانوي صنعتگر مشهدي مي‌گويد که بعد از افتتاح کارخانه به رشد کافي رسيدند، اما در اين فاصله با مشکلات زيادي برخورد کردند: «ادامه راه براي خانم‌ها سخت و سنگين است. اما سختي‌ها را کنار زديم و خسته نشديم. من به توانمندي زنان اعتقاد و اعتماد دارم. به همين دليل، بيشتر نيرو‌هاي متخصص ما در کارخانه خانم‌ها هستند از جمله ۲ دخترم. دخترانم در اين فاصله رشد کردند و حالا يکي مدير بازرگاني صنايع ماست که عمده گردش مالي از طريق ايشان انجام مي‌شود. ديگري هم قائم‌مقام بنده است و تمام کار‌هاي کارخانه را مديريت و نظارت مي‌کند و مشاور خوبي براي ماست. خيالم از حضورشان آسوده است.»
او به اين هم اشاره مي‌کند که در شرايط کرونا و در روز‌هايي که از خانه خارج نمي‌شده، چرخ کارخانه را دخترانش مي‌چرخاندند و دغدغه‌اي نداشته است. بعد هم مي‌گويد: «نيرو‌هاي ما صادقانه کار مي‌کنند و ماندگار هستند. ما هيچ نيرويي را اخراج و تعديل نمي‌کنيم، چون در ابتداي کار براي گرفتن نيرو‌ها وسواس به خرج مي‌دهيم. آموزش‌هاي مفيد و لازم را مي‌دهيم. نيرو‌ها حتما بيمه مي‌شوند و ما در حفظ آن‌ها کوشا هستيم.»

اسانس‌هاي خوش‌بو
آن‌ها از هر گياهي که بو داشته باشد و بتوان آن را استنشاق کرد، اسانس و عصاره مي‌گيرند. اسانس‌ها به عنوان طعم‌دهنده‌هاي مواد لبني و پروتئيني و از عصاره‌ها براي تهيه لوازم آرايشي و بهداشتي استفاده مي‌شود.
اما توليدعمده آن‌ها همان گرفتن عصاره‌ها و اسانس‌ها از گياهان دارويي است چنان‌که شرکت‌هاي توليد لبنيات معروف ايران از مشتري‌هاي اصلي آن‌ها هستند. دراين‌باره به يکي از شرکت‌هاي معروف دوغ ايران اشاره مي‌کند که در سال ۱۳۸۵ در پي مشکلي براي دوغشان، مشتري پروپاقرصشان مي‌شوند. خانم سنوئي دراين‌باره مي‌گويد: «دوغ اين شرکت خيلي زود دچار آلودگي مي‌شد و ماندگاري کمي داشت. آن‌ها به ما مراجعه کردند و با تحقيق، متوجه شديم به دليل استفاده از طعم‌دهنده سنتزي شيمايي اين اتفاق افتاده است. ما از همان سال با ارائه طعم‌دهنده نعنا، تامين‌کننده قسمتي از طعم‌دهنده دوغ آن‌ها هستيم.»
او مي‌گويد هرکدام از اسانس‌ها و عصاره‌هاي گياهان، مصرف خاص خودش را دارد، اما چون اسانس‌ها محلول در آب نيستند، بايد با فراوري در مواد غذايي کاملا حل شوند تا طعم اسانس به غذا اضافه شود. درباره اسانس‌هاي خود ادعا مي‌کند که صددرصد طبيعي و گياهي است. گل‌ها و بعضي از ميوه‌ها و گياهاني مانند شويد، رازيانه، آويشن و زيره اسانس دارند، ولي ميزان اسانس آن‌ها متفاوت است. درصد اسانس ميوه‌جات و گل‌ها هم کم است و بايد به روشي خاص اسانس‌گيري کرد، اما از همه گياهان چه بو داشته باشند چه بو نداشته باشند مي‌توان عصاره گرفت.

مخالفت با توليد عرقيجات
نکته قابل تاملي که در توليدات آن‌ها وجود دارد توليد نکردن عرقيجات مختلف است، هرچند يکي از مواد جانبي توليدشده از گياهان دارويي عرق‌ها هستند. او در اين باره به موضوع مهمي اشاره مي‌کند که جزو پژوهش‌هاي آن‌ها بوده و آن را به اداره نظارت بهداشت هم اعلام کرده‌اند.
 مي‌گويد: «عرق حاصل از گياهاني که اسانس ندارند (يعني بدون بو باشند) ماده مؤثره ندارد و استفاده از آن نمي‌تواند بر دستگاه‌هاي مختلف بدن اثر بگذارد، درست برخلاف دسته گياهاني که بو دارند مانند آويشن، نعنا، زيره و گل محمدي. از طرفي، طبق تحقيقات، وجود آوند چوبي در گياهان هنگام اسانس‌گيري، متانول توليد مي‌کند. اين ماده هم موجب ضعف چشم و کوري و حتي مصرف بالاي آن موجب مرگ افراد مي‌شود. به همين دليل، ما عرقيجات توليد نمي‌کنيم.»
 او در ادامه صحبت‌هايش مي‌گويد: «من از سال اول شروع کارم روي اين موضوع پافشاري داشتم و به اداره نظارت امور بهداشتي، نامه دادم و خوشبختانه هم‌اکنون مجوز توليد برخي از اين عرقيات داده نمي‌شود، به‌ويژه آن‌هايي که درصد متانول زيادي دارند.»

معجون کندر و تقويت حافظه
يکي ديگر از توليدات آن‌ها تهيه دارو از گياهان دارويي است که به صورت شربت توليد مي‌شود و اجازه پخش آن را فقط داروخانه‌ها دارند. اما ديگر محصولاتشان به عنوان مواد اوليه به کارخانه‌ها ارسال مي‌شوند. دارو‌ها صادرات هم مي‌شوند. کشور مقصد افغانستان است که اين روز‌ها صادرات به آن، به علت همه‌گيري کرونا کم‌رنگ شده است و آن‌ها منتظر بازشدن مرز‌ها هستند. او به اين اشاره مي‌کند که در توليد محصولات دارويي تلاش کرده‌اند بيماري‌هاي همه‌گير مانند فشار خون، قند خون، ناراحتي کبدي و ... را شناسايي و بر اساس آن‌ها دارو توليد کنند.
سنوئي از شربت معجون کندر نام مي‌برد که براي تقويت حافظه مفيد است و از آلزايمر جلوگيري مي‌کند. شربت رازيانه براي کاهش درد‌هاي قاعدگي و يائسگي، شربت اسطوخودوس موجب کاهش اضطراب، و شربت زرشک براي کاهش سموم بدن به‌ويژه سرب حاصل از آلودگي هوا مفيد است. تعداد اين دارو‌ها تا امروز به ۲۰ نوع مي‌رسد که براي گرفتن مجوز آن‌ها تلاش بسيار کرده‌اند. او مي‌گويد: «گرفتن مجوز دارو بسيار دشوار و هزينه‌بر است، اما دشواري آن را براي کمک به سلامت عمومي جامعه به جان خريده‌ايم.»

پدرم درمانگر سالک بود
زمينه ذهني اين بانوي کارآفرين براي بهره‌بردن از خواص گياهان دارويي و فراوري آن مربوط به امروز و ديروز نيست و به سال‌هاي کودکي و نوجواني‌اش برمي‌گردد. او در اين باره تعريف مي‌کند: «پدرم پزشک ارتش بود و آن زمان ساکن گناباد بوديم و در منزل مطب داشت. سال‌هاي ۱۳۳۴ بود که تازه خواندن و نوشتن را ياد گرفته بودم و به مطبش مي‌رفتم و نسخه‌ها و تجويز پدر را مي‌ديدم. ايشان پزشک عمومي بود و بيشتر نسخه‌هايش دارو‌هاي گياهي بود. ما را هم با همين نسخه‌هاي گياهي درمان مي‌کرد. آن زمان مانند امروز، بيمار‌هاي مختلف و خاصي وجود نداشت و بيشتر مردم از سرماخوردگي يا بيماري‌هاي گوارشي رنج مي‌بردند که با تجويز دارو‌هاي گياهي درمان مي‌شد. پدرم براي اولين بار، بيماري سالک را با گياه دارويي برطرف کرد. عشق و علاقه من هم به گياه و دارو‌هاي گياهي از همان زمان باقي ماند. بعد شيمي خواندم، اما نتوانستم داروسازي بخوانم و بيشتر تجربياتم را از فعاليت در کارخانه‌هايي که با فراورده‌هاي گياهي سر و کار داشتند به دست آوردم.»

سرمشقي براي دخترانم
او مي‌گويد بيشترين تجربه خود را از کارخانه‌اي به دست آورده که به صورت تخصصي از گياهان دارويي اسانس‌گيري مي‌کرده است. «از سال ۶۹ تا ۷۹ آنجا کار مي‌کردم و آن‌قدر اعتماد مديران را جلب کرده بودم که مديريت کارخانه را به من مي‌سپردند. فقط هفته‌اي يک بار مي‌آمدند و گزارش‌ها را مي‌گرفتند و مي‌رفتند. در کار کوتاهي نمي‌کردم و اين‌گونه بود که به همه مسائل کارخانه اشراف پيدا کردم. زمان افتتاح کارخانه خودم، از يکي از مديران پيشينم اجازه گرفتم که از تجربيات آن‌ها استفاده کنم و او هم رضايت کامل داشت.
اما در زمان افتتاح کارخانه، از نظر مالي بسيار ضعيف بوديم. شروع کار ما در سال ۸۴ با يک تراول ۵۰۰ هزار توماني بود و ديگر هيچ پولي به‌جز تسهيلات پارک علم و فناوري که وامي سي‌ميليوني بود و به صورت پله‌به‌پله پرداخت مي‌شد نداشتيم. مي‌خواهم بگويم تلاش زيادي کرديم. من قدرت را در خودم احساس مي‌کردم. اينکه با وجود نداشتن سرمايه بتوانيم راهکار‌هايي پيدا کنيم و بر سرمايه‌مان بيفزاييم. مثلا در ابتداي کار فکر کرديم مشتري عصاره بهتر است و دستگاهش را گرفتيم. کمي که فروش بالا رفت، با پول وام و افزايش فروشمان، توانستيم دستگاه اسانس‌گيري بگيريم و همين‌طور پيش رفتيم. مي‌خواستم خودم را به اثبات برسانم و ثابت کنم يک زن توانمند بدون سرمايه هم مي‌تواند، و همه اين‌ها سرمشق خوبي براي دخترانم بود.»

از من ياد کنيد
«وقتي از يک همايش کارآفريني به خانه برگشتم، هنوز همسرم از خواب بيدار نشده بود و براي هميشه او را از دست داديم.» حضور و همراهي همسرش به مبدا مشخصي در زندگي او تعريف شده است، مي‌گويد: «ايشان حامي اصلي من و مشوق فرزندانم بود. هميشه مي‌گفت کاري براي خودتان شروع کنيد. به ياد دارم آن سال‌ها تلويزيون سريال ژاپني سال‌هاي دور از خانه را پخش مي‌کرد که شخصيت اصلي آن، اشين، به دنبال شغلي از آن خود بود. همسرم مي‌گفت اشين براي خودش کار مي‌کند و توانسته است تمام اعضاي خانواده‌اش را هم به کار بگيرد. شما هم اين‌قدر خودت را درگير کار اداري نکن. ما در تعامل کامل با همديگر بوديم و اگر همسرم همراهي نمي‌کرد، کار پيشرفت نمي‌کرد و به اختلاف مي‌خورديم.»
بانو سنوئي بار‌ها به عنوان الگوي کارآفريني مورد تقدير قرار گرفته است و سال‌ها تجربه‌اش را به دهه هشتم زندگي‌اش وصل کرده است و حالا مي‌گويد: «مهم‌ترين هدف ما اين است که در حداقل ۱۰ سال آينده يکي از بزرگ‌ترين کارخانه‌هاي توليد داروي طبيعي در ايران باشيم و بتوانيم به کشور‌هاي بسياري، محصولاتمان را بفروشيم. خودم قطعا و مطمئنا تا ۲۰ سال ديگر در اين کارخانه خواهم بود. اگر شنيديد زودتر از اين تاريخ ديگر نبودم، از من ياد کنيد.»
نويسنده: ليلا کوچک زاده

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره