زوجین چگونه می توانند از انتظارهای غیرواقعی خود جلوگیری کنند؟

باشگاه خبرنگاران/ انتظارهاي غير واقعي در زندگي مشترک، ممکن است منجر به اختلافهاي زيادي شود که شناخت هر يک از آنها مي تواند از بروز اين اختلافها جلوگيري کند.
انتظارهاي غير واقعي که زوجين از رابطه خود دارند، باعث ميشود اختلاف و سوءتفاهمهاي زيادي ميان آنها به وجود آيد، امّا زوجين ميتوانند با آگاهي از اين انتظارات غير منطقي، زندگي خود را از اختلاف و مشاجرههاي پي در پي مصون نگه دارند. از اينرو، نيشا خانا، متخصص روانشناسي، روشهايي را به منظور اصلاح اين گونه انتظارها مطرح کرده است که در ادامه به آنها ميپردازيم.
همسرم هرگز با من دعوا نميکند
همسرم هميشه مرا خوشحال ميکند
اگر شخصي، صرفا براي شادي به فرد ديگري به عنوان شريک زندگي اعتماد کند، رابطهاي که ميان آنها به وجود ميآيد آسيب پذير و مضر است چرا که زن و شوهر بايد براي ايجاد يک رابطه سالم و پايدار، درجاتي از استقلال مانند علاقه، سرگرمي و دوستان خود را حفظ کنند و افراد، چه زن و چه مرد، بايد ياد بگيرند که جدا از شريک زندگي خود، اوقات فراغتي را با افراد ديگر بگذرانند.
من و همسرم هميشه بايد با هم باشيم
گذراندن وقت زياد با همسر يا کم وقت گذاشتن براي او، يکي از نشانههاي رابطه ناسالم است. زيرا رابطه، بخشي از زندگي است نه تمام زندگي. در نتيجه، هر شخصي بايد بخشي از زمان زندگي اش را براي خود صرف کند. چرا که اختصاص دادن زماني براي خود، يکي از نشانههاي رابطه سالم است که در نهايت، ميتوان گفت که تقسيم زمان براي بودن در کنار شريک زندگي، خانواده، دوستان و همچنين براي خود، ميتواند به داشتن رابطهاي سالم کمک کند.
شريک زندگي ام ذهن مرا ميخواند
گاهي اوقات، شريک زندگيتان، آن گونه که شما به او نياز داريد، پاسختان را نميدهد و همين مسئله باعث رنجش خاطر شما خواهد شد. اين در حالي است که زوجين بايد هميشه انتظارات خود را به وضوح بيان کنند و به خاطر داشته باشند که هيچ فردي قادر به برآورده کردن انتظارهاي انسان نيست و در اين ميان، زن و شوهر بايد با گشاده رويي، با شريک زندگي خود ارتباط برقرار کرده و به خوبي و با دقت به صحبتهاي يکديگر گوش کنند.
در رابطه هميشه حق با من است
نياز به اين که هميشه حق با شماست، نوعي خشونت محسوب ميشود و زوجين بايد آگاه باشند که تغيير دادن نظرشان در خصوص يک موضوع، در صورتي که حق با ديگران است و يا اين که وقتي به فرد مقابل خود، اجازه ميدهند که حق داشتن خود را اثبات کند، چيزي از ارزشهاي آنها کم نميکند. چرا که هميشه يک طرف مخالف وجود دارد. بنابراين، فرد بايد به راحتي بپذيرد که افراد زيادي با نقطه نظرات مختلفي وجود دارند که هرگز تغيير نخواهند کرد و در اين ميان نيز، زن و شوهر بايد مهر و عطوفت خود را در رابطه شان در اولويت قرار دهند نه حس برتر بودن را.
فقط به همسرم نياز دارم
برخي از زن و شوهرها احساس ميکنند که براي شاد بودن، به هيچ فردي جز شريک زندگي خود احتياج ندارند، اين در حالي است که زوجين نبايد اوقات خود را به خاطر اين موضوع که شريک زندگيشان، وقت خود را با خانواده خود يا دوستانش ميگذراند، تلخ کنند. زيرا همه ما به افرادي در اطراف خود نياز داريم که بتوانند به گونهاي، ما را حمايت کنند که شايد همسرمان توانايي انجام اين کار را آن طور که بايد ندارد.
رابطه ما هميشه مثل روز اول خواهد ماند
تغيير، قانون طبيعت و پديدهاي اجتناب ناپذير است. زيرا افراد با گذشت زمان رشد و تغيير ميکنند و براي اولويتهاي زندگي خود تحولاتي به وجود ميآورند. به همين خاطر، در ابتدا، زن و شوهر به دليل هيجان رابطه جديدي که آغاز کرده اند، بهترين عملکرد را از خود نشان ميدهند و زمان بيشتري را کنار يکديگر سپري ميکنند، امّا سپس، زماني که با يکديگر ارتباط نزديک تري پيدا ميکنند، همه چيز به حالت عادي باز ميگردد.
همسرم مانند ديگران است
هيچ فردي بدون عيب و نقص نيست، اما اين موضوع در هر فردي متفاوت است. بنابراين، نميتوانيد شريک زندگي خود را با ديگران مقايسه کنيد، زيرا همين مقايسه کردن آسيب جدي به روابط زوجين وارد ميکند. با اين وجود، بايد اين نکته را از قبل در نظر گرفت که ظاهر ميتواند فريبنده باشد. بدين معني که ممکن است افراد، در ظاهر از زندگي خود رضايت کامل داشته باشند و دعوا و بحثهاي خود را پشت دربهاي بسته پنهان کنند.
همسر من هرگز آسيب نميبيند
برخي از مردم انتظار دارند همسرشان از آنها تقليد نکند و يا هر آنچه که در وجود اوست را بپسندد و تمام تمرکزش بر روي او باشد تا جايي که متوجه شخص ديگري نشود و در حقيقت، يک عاشق به تمام معنا باشد. اما در واقعيت بر عکس اين اتفاق رقم ميخورد و عشق واقعي زماني رخ ميدهد که شخص مقابل را با تمامي کاستيهايي که دارد دوست داشته باشيد. از اينرو، زوجين بايد ياد بگيرند به جاي کِش دادن بيهوده قضايا، به سرعت، به تمام اختلافها پايان دهند تا يک زندگي شاد و موفق داشته باشند.
همسرم نيمه گمشده ام است
نيمه گمشده، کسي است که فرد ميتواند با او رابطه خوبي برقرار کرده و از او مراقبت کند و بهترين آرزوها را براي او داشته باشد که در اين ميان، فرد مقابل هم، چنين احساساتي را براي او دارد. امّا از طرفي، ممکن است شخص، لزوما هيچ حس عاشقانهاي نسبت به طرف مقابل خود نداشته باشد، ولي ارتباط آنها به حدي عميق باشد که قرار است تا آخر عمر با يکديگر بمانند و نقش نيمه گمشده يکديگر را داشته باشند تا جايي که عميقترين رازها را با يکديگر به اشتراک بگذارند.
همسرم همه مشکلات را حل ميکند
مردان و زنان تصور ميکنند که همسرشان فردي است که ميتوانند مشکلاتشان را با او شريک شوند و بر اين تصور هستند که زن و شوهر به يکديگر کمک ميکنند تا از تنهايي و افسردگي خود خلاص شوند. امّا واقعيت اين است که شريک زندگي ممکن است نتواند تمام وقت، بارهاي عاطفي طرف مقابل خود را به دوش بکشد.
همسرم بايد تغيير کند
زن و شوهر نبايد اين انتظار را داشته باشند که شريک زندگي شان در رابطه، تغيير رفتار و اعمال داشته باشد، به ويژه اگر اين فرد تمايلي به تغيير نداشته باشد. چرا که کسي نميتواند در نوع رفتار شخص ديگر، تفاوتي ايجاد کند، امّا اگر شخصي، شيوه بيان يا اعمال خود را تغيير دهد، ميتواند فرد ديگر را ترغيب و تحريک به تغيير رفتار کند.
بيشتر بخوانيد
ترجمه از فاطمه ميرزايي دخت
انتهاي پيام/