«مامانها» با چه ویژگیهایی خود را از سایر برنامههای تولید شده برای زنان و مادران متمایز کرد؟

جام جم/ مادرها بخش مهمي از جامعه ايراني هستند که معمولا کمتر برنامهاي به شکل تخصصي براي آنها توليد ميشود. در واقع بخش عمدهاي از برنامههاي توليدشده براي مادارن برنامههايي است که صرفا بر موضوعاتي همچون بيماريها يا مشکلات جسمي زنان يا موضوعاتي همچون آشپزي يا در بهترين حالت مسائل مربوط به زندگي زناشويي و تعامل با فرزندان و همسر در آنها مورد بررسي قرار ميگيرد. وجه مشترک اغلب اين برنامهها اين است که تقريبا هيچکدام مادران را از منظر سني دستهبندي نميکنند؛ اين در حالي است که قرار گرفتن در موقعيت يک مادر در سالهايي ابتدايي آن، موقعيت خاصي است که نيازمند توجه ويژهتر برنامهسازان است. «مامانها» با همين فلسفه توليد شده است. برنامهاي که نه فقط از باب سوژه اوليه که پرداختن به دغدغههاي مادرانه است، بلکه از منظر زاويه نگاه و موضوعاتي که به آن ميپردازد هم تمايزهايي جدي با ساير برنامههايي دارد که طي اين سالها براي استفاده مادران توليد شدهاست. در واقع اصليترين تفاوت اين برنامه با ساير برنامههاي کارشناسمحور در اين حوزه تجربههايي است که از زبان مادران بيان ميشود به شکلي که در هر قسمت از اين برنامه سه مادر در مقابل مجري برنامه که خود نيز مادر است، قرار ميگيرند و درباره موضوع طرح شده در آن قسمت، از تجربهها و دغدغههاي شخصيشان صحبت ميکنند.
واکاوي دنياي رنگارنگ اينستاگرام براي مامانها
حتما براي شما هم پيش آمده به صفحاتي در فضاي مجازي بهويژه در شبکه اينستاگرام بر بخورديد که در آن تصاويري از کودکان منتشر شدهاست. يکي از بحثهاي جدي در ارتباط با اين صفحات اين بوده که آيا راهاندازي و کار اينگونه صفحات که معمولا زيرنظر پدر و مادر کودکان است؛ از منظر تربيتي و روانشناسي اتفاق درستي است يا نه؟ يکي از موضوعاتي که در برنامه مامانها مورد بررسي قرار گرفت؛ مساله سوادرسانهاي مادران بهويژه براي فعاليت در اينستاگرام بود. وقتي مادري با صفحات خوش آب و رنگ اينستاگرام کودکان روبهرو ميشود، چه بايد کند؟ آيا پشت صحنه اين عکسها واقعا همان زندگي رويايي است که در اين تصاوير نمايش داده شده است؟ و از آن مهمتر اينکه آيا ميشود به توصيههاي بلاگرها و روانشناسان اينستاگرامي در اين حوزه عمل کرد؟
اينها سؤالاتي است که شايد بسياري از مادران جوان ايراني درگير يافتن پاسخ آن باشند، اما بهواسطه اينکه تاکنون در رسانههاي رسمي و فراگير به آنها پرداخته نشده، معمولا پاسخ درستي نيز براي آنها مطرح نشدهاست. اما مامانها سعي کرده به شکل مصداقي و با تکيه بر تجربيات مادران جوان به اين سؤالها پاسخ دهد.
مامانها سواد رسانهاي ياد ميگيرند
اما مساله مواجهه مادرها با دنياي تکنولوژيک امروزي، صرفا محدود به استفاده از اينستاگرام نميشود؛ به همين خاطر هم هست که مامانها نيز صرفا بر اين حوزه تمرکز نکرد و سعي کرد به طور کلي به مساله افزايش سوادرسانهاي مادران بپردازد.
نحوه استفاده فرزندان از تکنولوژيها مثل تلفن همراه و تبلت و نظر مادران مختلف براي سن مناسبي که کودکان ميتوانند سراغ استفاده از اين فناوريهاي روز بروند در کنار مساله مهم ارتقاي سوادرسانهاي خانوادهها بهويژه مادران که مسؤوليت اصلي تربيت فرزندان با آنهاست، يکي از محورهاي اصلي مامانهاست.
نکته اينجاست که موضوع دانش رسانهاي فراتر از تسلط بر نرمافزارهاي موبايلي و کامپيوتري است و دامنه آن را بايد به مساله اثرپذيري از موضوعات مطرح شده در فضاي مجازي بهويژه از جانب چهرههاي معروف نيز گسترش داد. براي مثال بارها شده که در فضاي مجازي با کانالها و صفحاتي روبهرو شدهايم که توصيهها و نصيحتهايي در زمينههاي مرتبط با کودکان براي خانوادهها داشتند. مثلا به فرزندتان در فلان سن واکسن نزنيد يا اينکه قطره فلج اطفالي که به کودکان ميدهند، آب است و داروي واقعي نيست. حرفها و توصيههايي که در بسياري از موارد از اساس کذب است، اما خيلي از مادرها را دچار دلنگراني و ترس ميکند. مامانها،
سعي کرده با استفاده از تجربيات مادران و نکاتي که آنها به شکل تجربي از مواجهه با چنين موضوعاتي به آن دست پيدا کردند، سوادرسانهاي مخاطبانش را بالا ببرد.
مصائب مادر بودن!
البته دغدغههاي فکري مادران صرفا محدود به مساله عذاب وجدان در زمينه انجام وظايف مرتبط با مادري نيست. مساله آنجاست که بسياري از مادران دردها و نگرانيهايي دارند که عموما فرصتي براي طرح آنها نيست. بيشتر برنامههايي که تا به امروز در تلويزيون توليد شدند بر اين بخش از مادري تمرکز دارند که مادرانگي يعني از خود گذشتن و با اشاره به اين نکته بهشت زيرپاي مادران است از وجوه معنوي مسؤوليت مهم مادر بودن صحبت کنند. در حالي که مادر بودن سختيهايي دارد که احتمالا اغلب مادران دوست دارند در ارتباط با آن صحبت کنند. از نگراني براي رشد فيزيکي و سلامت جسمي فرزندان گرفته تا مساله مهم تربيت و آموزش فرزندان که خودش دنيايي از دغدغهها و دلمشغوليها را بهدنبال دارد. تازه اين را بايد کنار موضوعاتي مثل به حاشيه رفتن علايق شخصي مادران بهواسطه مشغلههاي ناشي از نگهداري فرزند يا کنار گذاشتن آرزوهاي شخصي بهواسطه اين شرايط بگذاريد تا متوجه شويد؛ چرا مامانها سعي کرده تا به اين مساله مهم هم بهعنوان يکي از سرفصلهاي اصلي اين برنامه توجه ويژه کند.
کتاب، کارتون، تلويزيون و ديگران
اما فرآيند آموزش و تربيت کودکان از آن دسته موضوعاتي است که هر مادري را نگران ميکند. دغدغهاي که معمولا پس از فاصله گرفتن از ماههاي ابتدايي تولد بچه و در اصطلاح از آب و گل درآمدن نوزاد براي اغلب مادران پررنگ ميشود. اينکه بچهها از چه زماني ميتوانند تلويزيون تماشا کنند و از چه ماهي به بعد ميتوان براي بچه کارتون و انيميشن پخش کرد؟ بهويژه آنکه علاوه بر نگراني براي مسأله تاثير منفي تماشاي کارتون براي ذهن و چشمان بچهها، مسأله اثرات مثبت و منفي تماشاي برنامههاي تلويزيون و انيميشنها براي تربيت بچهها نيز از مواردي است که معمولا بسياري از مادران نسبت به آن توجه ويژهاي دارند.
حالا بايد اين را به دغدغه کتابخواني براي کودکان نيز اضافه کرد. يکي از سؤالاتي که شايد بسياري از مادران از يکديگر بپرسند، اين است که تو براي فرزندت چه کتابهايي خواندي؟ و آيا کتاب خوبي ميشناسي که براي بچه تهيه کنيم و بخوانيم؟ «مامانها» براي اين موضوعات نيز دست به کار شد و از اين گفته که براي بچهها بايد چيزي به عنوان «آداب تماشا» درنظر گرفت و البته در گفتوگو با مادران از تجربه کتابخواني براي بچهها، تاثيرات مثبت آن و البته ريزهکاريهايي در اين زمينه گفته که چگونه يک کتاب خوب انتخاب کنيم.
دو روي سکه مادر شاغل بودن!
شاغل بودن مادران هم يکي از موضوعاتي است که معمولا نظرات متفاوتي را در پي دارد. برخي با اين مساله کاملا مخالف هستند و برخي ديگر نيز معتقدند که مادران نيز ميتوانند در کنار انجام وظايف مادري خود به مشاغل بيرون از خانه مشغول باشند. درواقع مادري خودش يک شغل تماموقت است با وجود اين اما مامانهايي هم هستند که به دلايل مختلفي مجبورند يا خودشان تمايل دارند بيرون از خانه هم کار کنند و تعادل برقرار کردن بين اين دو کار بهشدت سختي است.
مامانها سعي کرد تا در چند قسمت از اين برنامه درباره راهحلهاي مادراني از طبقات مختلف اجتماعي با باورهاي مختلف فرهنگي و اعتقادي، درباره برقراري تعادل بين سرشلوغيهاي شغلي و کارهاي ناتمام خانه بحث کند تا از دل اين بحث به نکاتي مهم براي مادراني که مخاطب اين برنامه هستند، برسد. هيچکس نميتواند مثل يک مادر شاغل موقعيت و شرايط يک مادر شاغل ديگر را درک کند به همين خاطر بحثهايي که بين مادرهايي با اين شرايط شکل ميگيرد، به شکل طبيعي هم براي مادران شاغل مخاطب برنامه کاربرديتر است و هم بيشتر مورد قبول آنها قرار ميگيرند.
با ما از عذاب وجدانهاي مادرانهتان صحبت کنيد
هر چند تا دنيا دنياست، مهر و محبت مادر هم هست و تغيير نخواهد کرد، اما قطعا دغدغهها و جهانبيني مادران ديروز با مادران جديد و امروزي متفاوت است. البته مساله حس عذابوجدان در ميان مادرها و ترس از اينکه نتوانند بهدرستي وظايف مادري را انجام دهند، از قديم تا به امروز در ميان مادران وجود داشته و دارد؛ اما شکل اين دغدغهها نيز تفاوت کرده است. اين بخش از احساسات مادرانه از آن دسته موضوعاتي است که کمتر دربارهاش صحبت ميشود و به نوعي ميتوان طرح آن را راهي براي ايجاد حس همذاتپنداري دانست. شنيدن حرفهاي صادقانه مادران درباره دغدغههايي که براي فرزندانش دارند و احساس عذاب وجدان آنها از اينکه نتوانند وظايف مادريشان را بهدرستي انجام دهند، اتفاقي است که قطعا ميتواند کمکي بزرگ به مادران باشد؛ براي آن که بدانند تنها نيستند و اين قبيل دغدغهها در ميان همه مادران وجود دارد. شايد برخي مادران در جمعهاي خصوصيتر درباره حس عذاب وجدان صحبت کنند، اما طرح اين موضوعات در فضاي صميمي يک برنامه تلويزيوني و در قالب گفتوگوي چند مادر با هم ميتواند مادراني را که مخاطب اين برنامه هستند به طرح راحتتر اين قبيل موضوعات در جمع خانواده يا دوستان و نزديکانشان ترغيب کند تا بخشي از دغدغهها و فشارهاي روحي وارد بر مادران
از اين طريق کاهش يابد.
چالشهاي کرونايي مامانها
مادري در دوره کرونا هم يکي از چالشهاي جدي مادران ايراني است که البته بهواسطه جديد بودن اين شرايط که نيازمند قرنطينه طولانيمدت بچهها در خانه بود، هيچ نمونه مشابهي نداشت و براي همه مادران ايراني يک تجربه متفاوت و جديد به شمار ميآمد.
در مامانها فرصتي پيش آمد تا سه مادري که يک، دو و سه فرزند دارند، از تجربههايشان بگويند و درباره اين صحبت کنند که چگونه در 9 ماهي که از آغاز کرونا ميگذرد، توانستند با روشهاي مختلف و با کمترين هزينه فرزندانشان را سرگرم کنند.
اين مساله فقط به مديريت حضور بچهها در خانه و سرگرم کردن آنها مربوط نيست، چرا که مساله آموزش مجازي و توجه به درس و مشق بچهها هم از جمله دغدغههاي مادران در اين دوره کرونا بود. بازي کردن با بچهها، سهيم کردن فرزندان در کارهاي خانه، سرگرميهاي دستهجمعي همراه با پدر خانواده تنها بخشي از موضوعاتي است که مادران در اين مدت سعي کردند تا از طريق آن فرزندانشان را سرگرم کنند و اتفاقا در مامانها هم به آن پرداخته ميشود.
کودکان در جامعه
ورود بچهها به جامعه، معاشرتهاي خانوادگي و با دوستان و مواردي از اين دست هم از جمله دلنگرانيهاي مادرانه است که نميشود از آن غافل شد. واقعيت اين است که جامعه ما به لحاظ زيرساختي تا حدودي فضايي ضدبچهها دارد و در شرايط امروزي جامعه نيز نگاهي منفي نسبت به فرزندآوري بهويژه براي بچههاي سوم و چهارم به بعد خانوادهها وجود دارد. همه اينها معضلاتي است که مادران با آنها روبهرو ميشوند و هرکدام به تناسب تجربههايي که در اين موضوعات پيدا کردند، دغدغههاي خاص خودشان را دارند. از مادري که ممکن است بهدليل داشتن بيش از دو فرزند در جامعه سرزنش شده باشد تا مادراني که نسبت به رفتارها و اعمال فرزندانشان در فرآيند اجتماعي شدن و در معاشرتهاي خانوادگي نگراني دارند.
مسأله مقايسه بچهها با هم و پيامدهايي که ممکن است بر رفتار آنها داشته باشد، همچنين مسائلي مثل آموزش زبان دوم به فرزندان و سن مناسب اين کار که اتفاقا اين روزها شمار خانوادههايي که دغدغه چنين موضوعاتي را دارند، نسبت به قبل بيشتر شده، ازجمله مسائلي است که در «مامانها» مورد بررسي قرار گرفته است.