نکاتی طلایی برای نوع رفتار با کودکان زیر هفت سال

تبيان/ از مؤثرترين عوامل در تربيت فرزندان رفتار والدين، دوستان و اطرافيان با اوست. بسته به سن و شرايط روحي، ميزان اين تأثيرگذاري مثبت يا منفي متفاوت خواهد بود.
عدم آگاهي والدين ازشيوههاي تربيتي وعدم تسلط آنها بر شيوهي صحيح برقراري روابط درست با فرزندان، آنها را با مشکلات فراواني مواجه ميکند. همه ي ما نسبت به اين مسائل آگاه هستيم اما آيا براي اين مشکل راه پيشگيري وجود دارد؟ تجربه نشان داده والديني که به دستورات تربيتي عمل ميکنند و آنها را در سبک زندگي و مسير تربيت فرزندان به شکل صحيح و به اندازه بهکار بردهاند، راحتتر توانستهاند به فرزندانشان در حل مشکلات و تنشها کمک کنند.بچههاي زيرهفت سال با تذکر شفاهي «بکن، نکن» يا «درسته، غلطه» تربيت نميشوند؛ بلکه رفتار والدين را ديده و از آنها تقليد ميکند.
فرزندان درسنين مختلف داراي روحيات وشرايط مختلفي هستند که متناسب با آن شرايط توصيه و دستورالعملهايي براي مسير تربيت آنها بيان شده چنانچه يکي از دستورات ديني در قالب اين روايت بيان شده است؛ رسول خدا (صلياللهوعليهوآله) ميفرمايد: "الوَلَدُ سَيدٌ سَبعَ سِنينَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنينَ وَ وَزيرٌ سَبعَ سِنينَ؛ فرزند، هفت سال مولي، هفت سال بنده، و هفت سال وزير است."(مکارم الأخلاق، جلد۱،صفحه۲۲۲)
در اين کلام اشاره ميکند که نحوه نگرش به فرزند خود، در هر دوراني چهطوربوده و اطرافيان چگونه بايد با او برخورد کنند. طبق اين روايت درهفت سال اول بچه امير است. در روايت ديگري اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) در رابطه با هفت سال اول زندگي کودک ميفرمايند: "وَلَدُکَ رَيحانَتُکَ سَبعاً؛ فرزند تو تا هفتسال ريحانۀ توست."( شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج20، ص 343)
گاهي براي خانواده ها اين سؤال پيش ميآيد که مراد از امير و ريحانه بودن بچه درهفت سال اول چيست و آيا اين نوع نگاه باعث لوس شدن او نميشود؟ در اين فرصت ميخواهيم به اين موضوع پرداخته و مسائل پيرامون آن را مرور کنيم.
امير کيست؟
امير و آقا نماد موجودي است ک صاحب رأي و حکم بوده، در کارها با کسي مشورت نکرده وعملي را مطابق نظر و ميل کسي انجام نميدهد. خود را نسبت به زيردستان برتردانسته، انتظار اطاعت بيچون و چراي فوري از ديگران داشته و طاقت مخالفت با نظراتش و امر و نهي کسي را ندارد.
کودک درسنين قبل از 7 سالگي دقيقاً در چنين حالتي قرار دارد. از اين رو امر و نهي مستقيم، درخواست صريح و يا همراه با تهديد دراو اثرگذار نيست. طبيعت کودک دراين دوره اقتضا مي کند درمقابل خواسته بزرگترِ خود نافرماني کند لذا انتظارتبعيت وحرفشنوي از او درچنين شرايطي بيهوده است.
کودک ريحانه است
نکته ديگري که دربحث تربيت کودک درهفت سال اول مهم بوده و بايد مورد توجه قرار گيرد، ريحانه بودن کودک است. همانطورکه گل لطيف و ظريف است، با کودک درهفت سال اول بايد ريحانه وار، با لطافت و محبت برخورد کرد. درعين اينکه درمقابل رفتارهاي اشتباه او بايد رفتارمتناسبي داشت، خانه و والدين بايد پناهگاه محکمي براي او باشند به طوري که او احساس نکند پشتوانه امنيتي خود را از دست داده است.توجه به نکاتي قطعاً راهگشا خواهند بود؛ پدر و مادر اگر انجام يا ترک عملي را از کودک خود مي خواهند، بايد خود را درمقام بنده قرارداده و با زبان ملايم و ازموضع پايين از کودک درخواست کرده و او را راضي کنند.
اولاً بچه از رفتاربزرگترها برداشت درستي پيدا کند، بنابراين نوع رفتار والدين و مربيان بايد با زبان کودک تناسب داشته باشد.
ثانياً امنيت خاطر، محبّت و پناهگاه محکم خانوادگي را براي بچه ايجاد و حفظ کرده بهطوريکه کودک در کمال آرامش به هفتسالگي رسيده و از دلم ميخواهدهاي خودش سيراب باشد.کاري که والدين هوشمند در اين مسيرميتوانند انجام دهند اين است که دلم ميخواهدهاي بچه را جهت درست داده و سپس او را همراهي کنند. اينگونه است که احساس امنيت بچه ازبين نرفته و اطمينان خاطر پيدا مي کند که پدر و مادر با او دعوا و دشمني ندارد. پدر و مادر اگر انجام يا ترک عملي را از کودک خود مي خواهند، بايد خود را درمقام بنده قرارداده و با زبان ملايم و ازموضع پايين از کودک درخواست کرده و او را راضي کنند. لحن پدر و مادر در سؤال و آزمودن کودک بايد جوري باشد که کودک متوجه مقصود اصلي آنها نشده وهميشه احساس شخصيت و بزرگ منشي کرده، و ديگران را به خود محتاج ببيند.
ثالثاً گرايش ذاتي کودک در اين دوران به سمت تحرک، جنب و جوش و کنجکاوي بوده و به دنبال تجربيات تازه و نو است. کارهايي که کودک دراين دوره انجام ميدهد نبايد با اجبار يا قوانين و مقررات سختگيرانه همراه بوده و آنها بايد با آزادي و بهکارگيري تمام حواسشان، ببينند، لمس کرده و تجربه کنند.
آزادي تا کجا؟
نکته ديگري که در رابطه با آزادي و امر و نهي نکردن بچهها بايد مورد توجه قرار گيرد، روايتي از امام صادق (عليه السلام) است که مي فرمايند: "دَعِ ابْنَکَ يَلْعَبُ سَبْعَ سِنِين؛ بچّههاي خود را رها کنيد تا هفت سالگي بازي کنند."( الکافي، ج6، ص 48) بنابراين بچه بايد در مسير بازي کردن در هفت سال اول آزاد گذاشته شده به طوري که مانعي دراين زمينه براي او نباشد.
پاسخ به درخواستهاي کودک
اين که گفته شده هفت سال اول زمان اميري بچه است بدين معنا نيست که بچه هرکاري دلش خواست بکند و شما هيچ عکسالعملي نسبت به کار او انجام ندهيد؛ بلکه به اين معناست که در برابراعمال نادرست بچه، اورا مستقيم توبيخ نکرده و تنبيه مستقيم را تا جاي ممکن حذف کنيد.
در هفت سال اول کودک هر درخواستي داشته باشد والدين موظف به انجام آن هستند. کودکان از زيردست خود انتظار دارند اوامرشان را اطاعت کنند و درصورت مخالفت با خواسته آنها، فرياد زده و پرخاشگري ميکنند. کار درست اين است که با مخالفت مستقيم دربرابر درخواستهاي غيرمنطقي کودکان احساس ناامني را براي او ايجاد نکرده و به جاي آن، زمينه تقاضاهاي نامطلوب را از بين برد. به شکلي رفتار شود که به روح سيادت کودکان در اين مرحله لطمه وارد نشود.
بچه بايد در مسير بازي کردن در هفت سال اول آزاد گذاشته شده به طوري که مانعي دراين زمينه براي او نباشد.
اگر در شرايط خاصي قرار گرفتيد و با درخواست ناموجّهي از سوي کودک مواجه شديد، خونسردي خود را حفظ کرده و اصلا او را با برخورد عتابآلود و خشونتآميز مواجه نکنيد، بلکه با توجّه دادن به اشياء و ماجراي ديگري، او را نسبت به خواستهاش غافل کرده و يا با اظهارعجز و ابراز ناتواني از برآوردن خواسته او، کودک را از خواستهاش منصرف کنيد، بدون آنکه با شرايط روحي او تعارضي ايجاد شود.
براي فرزندانتان بازيگرباشيد
پدر و مادرها بايد به اين مهم توجه داشته باشند که اولين الگو در مسير تربيت فرزند، رفتارآنها است. چرا که درسنين کودکي بيشترين ميزان آموزش را فرزندان از طريق ديدن بدست آورده و هرچه را با چشم خود ببيند ياد گرفته و بيشتر باورميکنند تا اينکه همان مطلب به آنها گوشزد شود.
يادتان باشد بچههاي زيرهفت سال با تذکر شفاهي «بکن، نکن» يا «درسته، غلطه» تربيت نميشوند؛ بلکه رفتار والدين را ديده و از آنها تقليد ميکند. بنابراين به طور مثال اگرمي خواهيد روحيه تشکروسپاسگزاري را براي فرزندتان نهادينه کنيد، با برداشتهايي که از روايات ميشود بايد از تذکر مستقيم پرهيز کنيد. بهتر است در مواقعي که والدين براي همديگر کاري انجام ميدهند ازهمديگربه نحوي که فرزند هم متوجه شود تشکر کنند. نتيجه اين ميشود که خود به خود اين روحيه درکودک نهادينه شده و ديگر نيازي به تذکر مستقيم نيست.
نظارت و کنترل فرزند
والدين بايد از روحيات و اخلاق کودک آگاه بوده، اعمال و کردار او را زير نظر داشته باشند تا برخوردهاي خود را متناسب با شرايط او تنظيم کنند. اصلِ داشتن نظارت، بدون شک براي تربيت لازم است، سخن در ميزان و شيوه هاي آن است.نظارت اوليا به کودک درچنين شرايطي، بايد به صورت نظارت عبد بر مولي برنامهريزي شود، يعني بهگونهاي وانمود شود که از ديدن اعمال و رفتار او ميخواهند آموزش ديده و يا قصد تحسين و تشويق او را دارند.
در اين بين اگر کودک، اجازه نظارت و يا ورود شما بر کارهاي خود را نداد، امر او را لازم الاجرا دانسته، با او لجبازي نکرده و از شيوههاي غيرمستقيم ديگري براي نظارت پي بگيريد. فراموش نکنيد ملاک اصلي در برخورد با کودک آن است که او خود را تحت کنترل و ذرّه بين احساس نکرده و محدود نبيند.
تنبيه و تشويق
تجربه ثابت کرده تنبيه کودک در دوران زير هفت سال نتيجهاي جز لجبازي و ايجاد عقدههاي رواني دراو ندارد. برعکس تشويق کودک به خاطراعمال شايستهاي که انجام ميدهد او را در انجام کارهاي نيک و استمرارآنها موفق خواهد کرد.
تعليم و آموزش
در اين دوره آموزش دادن به کودک اصالت نداشته و نبايد کودک براي آموزش متحمل فشار شده و احساس آزادي خود را از دست بدهد. البته اگرکودکي بدون فشار و اجبار و نظم تحميلي، چيزي ياد گرفت، هيچ اشکالي ندارد. ولي خيلي بايد مراقب بود که اين آموزشها براي ما اصل نشود. تعليم و آموزش کودک بايد غيرمستقيم همراه با بازي و تفريح بوده و بايد از زبان تشويق براي منع کردن او از کاري و يا پاسخي که نامربوط است استفاده شود.