اتوبوس زنانه در تهران؛ در خدمت آزارگرانِ جنسی!

روزنامه همدلي/ جداسازي زنان از مردان و مرزبنديهاي جنسيتي به اتوبوسهاي درونشهري هم رسيد. تا همين چند وقت پيش سخن از اتوبوسهاي زنانه و مردانه آنقدر محال بود که برخي آن را بهعنوان طنز مطرح ميکردند، اما دو روز پيش محمود ترفع، مدير عامل شرکت واحد اتوبوسراني تهران بدون هيچ لکنتي از آغاز به کار ناوگان ويژه بانوان شامل ۱۰دستگاه اتوبوس جديد اختصاصي براي زنان در خط ۷بيآرتي در امتداد خيابان وليعصر بهعنوان يکي از دو خط پُرمسافر و پُرتردد اتوبوسراني تهران خبر داد و گفت: «علاوه بر اين، ۱۰دستگاه مينيبوس جديد نيز در اين خط پيشبيني شده که نسبت به جابهجايي اختصاصي بانوان يا آقايان باتوجه به تعداد مسافران در ايستگاهها اقدام ميکنند.»
البته مدير عامل شرکت واحد اتوبوسراني اين طرح را در راستاي آسايش بيشتر زنان دانسته و گفته اتوبوسها و مينيبوسهاي جديد، علاوه بر کمک به رعايت فاصلهگذاري، در افزايش آرامش و راحتي بانوان نيز موثر است.
تفکيک جنسيتي آزارگرها را حريصتر ميکند
ترفع چندان هم بيراه نگفته است، اغلب زناني که با وسيله نقليه عمومي در سطح شهر تردد ميکنند، براي يک بار هم که شده آزارهاي جنسي يا حداقل احساس ناامني را تجربه کردهاند، اما آيا جداسازي زنان و مردان در وسايل نقليه عمومي ميتواند راهکار مناسبي براي افزايش امنيت زنان و کاهش آزار جنسي در وسايل نقليه عمومي باشد يا اين موضوع نيز پاک کردن صورت مسئله است؟
بديهي است که آزارهاي فيزيکي و کلامي که عدهاي بر زنان روا ميدارند نهتنها با خطکشي و قيچي کردن مکان و موقعيتهاي مواجهه زنان با مردان حل نميشود، بلکه حتي اين محدوديتها عمق بيشتر به آن ميدهد و آزارگرها را حريصتر ميکند. در واقع تفکيک و مرزبنديهاي جنسيتي با هدف ايجاد امنيت براي زنان مثال آشغالهايي است که زير فرش پنهان ميکنند تا خانه تميز و نظيف بهنظر برسد، اما واي بهحال روزي که آشغالهاي انباشته زير فرش بيرون بريزند!
تجربه آزارهاي جنسي براي زنان به حدي آزاردهنده و ناخوشايند است که اگر در مورد تفکيک جنسيتي اتوبوسها از زنان نظرسنجي صورت بگيرد، بدون ترديد بسياري از آنان با طرح اتوبوسهاي زنانه و اين تفکيکها موافق هستند و آن را موجب امنيت و راحتي خود ميدانند، اما واقعيت اين است با اين مرزبنديها، پديده آزار جنسي زنان بهصورت زيرپوستي رشد ميکند و اين موضوع بهجاي آنکه به امنيت زنان منجر شود، نگاه غالب بر جامعه را جنسيتر ميکند؛ بنابراين بهجاي آنکه امنيت زنان در طول زمان افزايش پيدا کند، برعکس به مرور کم و کمتر ميشود.
البته سخن از تخصيص اتوبوسهاي زنانه درحالي بيان شده که درحال حاضر براي زنان در اتوبوس و مترو قسمتهاي جداگانهاي قرار داده شده است و به مردان اجازه نميدهند وارد قسمت زنانه شوند. در مترو وارد شدن مرد به واگن زنانه ايجاد مزاحمت براي زنان تلقي ميشود و معمولا با اعتراض همراه است.
آزار فيزيکي زنان پديدهاي جهاني
آزارهاي فيزيکي زنان در وسايل نقليه عمومي فقط مختص به ايران نيست، زنان در اغلب کشورها از اين تعرضها رنج ميبرند. در تحقيقاتي که موسسه رويترز چند سال پيش در پانزده پايتخت پرجمعيت جهان انجام داده، زنان در کشورهاي آمريکاي لاتين بيش از نقاط مختلف دنيا در معرض تعرض جسمي و کلامي در وسايل نقليه عمومي قرار ميگيرند. وسايل حمل و نقل عمومي در شهرهاي لندن، پاريس، توکيو و سئول هم بر اساس اين تحقيق شهرهاي چندان امني براي زنان نيستند.
اگرچه آزارهاي فيزيکي و کلامي درد مشترک بسياري از زنان در دنيا است، اما شيوه مواجهه با اين درد است که تفاوت ايجاد ميکند. بسياري از اين کشورها بهجاي پاک کردن صورت مسئله با ابزارهاي قانوني و آموزشي درصدد مقابله با آن هستند. برخورد پليس لندن با اين پديده مثال روشني از اين ماجراست. چند سال پيش پس از انتشار گزارشي درباره آزار و اذيت جنسي ۱۵ درصد از ساکنين لندن در وسايل حمل و نقل عمومي، پليس حمل و نقل بريتانيا خطکش به دست نگرفت تا مرزي را بين زنان و مردان ايجاد کند، بلکه با انتشار ويدئويي از شهروندان و زنان درخواست کرد که در صورت مواجه با آزار و اذيت جنسي در مترو يا اتوبوسهاي شهري، اين رفتارها را به پليس گزارش کنند تا با آن مقابله شود.
اما راهکار مسئولان کشور ما در پديده آزارهاي کلامي و فيزيکي زنان معمولا به خطکش و قيچي ختم ميشود. برخي از آنان براي حل اين مسئله بهجاي کمک گرفتن از ابزارهاي نظارتي و آموزشي، معمولا خطکش بهدست درحال تعيين مرز براي زنها و مردها هستند. امنيت زنان با فرهنگسازي و آموزش تامين ميشود نه جداسازي. ناگفته پيداست تعيين مرز بين زنان و مردان و جداسازي آنان از همديگر هيچ وقت نميتواند پديده دردناک آزار جنسي زنان را ريشه کن کند يا حداقل آن را کم کند؛ بلکه فقط پردهاي بر آن ميافکند و اين آسيب در زير پرده و در خفا نفس ميکشد و فربه ميشود، تا جاييکه روزي پرده را بدرد و عريانتر از هميشه در سطح اجتماع جاري شود.
اين درحاليست که بهجاي مرزبندي بين زنان و مردان ميشود با ابزارهاي فرهنگي و نظارتي و آموزش مستمر و بيوقفه حقوق زنان را به مردان يادآوري کرد و اينگونه به افزايش سهم زنان از فضاهاي شهري رسيد؛ بنابراين براي تامين امنيت زنان بهتر است بهجاي اقدام کردن به تفکيک زنان و مردان در فضاهاي شهري يا در هر زمينه و حوزهاي، تمرکز مسئولان روي آموزش و فرهنگسازي باشد تا زنان و مردان همزيستي محترمانه و غيرآسيبزا را ياد بگيرند و در کنار هم امنيت داشته باشند.
جالب است بدانيم درحاليکه برخي در کشور براي مقابله با آزار زنان در وسايل حمل و نقل عمومي بهدنبال تخصيص اتوبوس اختصاصي به زنان هستند که در روسيه نخستين رانندگان زن در متروي مسکو آغاز به فعاليت کردند. متروي مسکو تا قبل از همهگيري کرونا روزانه ۹ميليون نفر را جابهجا ميکرد اکنون اولين رانندگان زن را در تاريخ اخير خود استخدام ميکند. اين شرکت سال گذشته را به آموزش زنان براي ايفاي اين شغل، اختصاص داد.