برنامه ریزی برای زندگی بهتر با چند توصیهای که حتما باید بدانید

چطور/ وقت، باارزشترين سرمايهي انسان است. وقتگذراني بدون هيچ برنامه و هدفي، خستهکننده و بسيار زيانبار است. اگر براي اهداف و امور مهم زندگيتان برنامهاي نداشته باشيد، آنها بهمرور در ذهنتان کمرنگ ميشوند و درنهايت کاملا هدفتان را گم ميکنيد. اگر ميخواهيد بر زندگيتان مسلط شويد، اولين کار آن است که برنامه ريزي اصولي داشته باشيد. تمام افراد موفقي که ميشناسيد، با برنامه ريزي به اينجا رسيدهاند. مطالب زير را بخوانيد تا با چند روش برنامه ريزي براي زندگي بهتر آشنا شويد.
بهدستگرفتن کنترل زندگيتان، قدم بزرگي است. شما ميتوانيد تصميم بگيريد چه چيزي ميخواهيد. همچنين ميتوانيد کشف کنيد چه چيزي برايتان مهم است و برنامهاي ايجاد کنيد که با دنبالکردن آن، حداکثر بهره را از زندگيتان ببريد. ياد بگيريد چگونه زندگيتان را طوري برنامه ريزي کنيد که بتوانيد اهداف و نيازهايتان را برآورده سازيد.
روش ۱: مشخصکردن چشماندازتان
۱. مشخص کنيد چه چيزي برايتان مهم است
برنامه ريزي کردن در زندگي ممکن است کار طاقتفرسايي باشد، چون نواحي بسيار مختلفي در زندگي شما وجود دارند که بايد در هنگام برنامه ريزي در نظر بگيريد. براي آنکه ايدهي بهتري از آيندهي موردنظرتان داشته باشيد، بايد زماني را صرف بررسي چيزهايي کنيد که برايتان راضيکننده و معنيدار هستند. اينها برخي از سؤالاتي هستند که باعث ميشوند درمورد جهت موردعلاقهي زندگيتان بهتر فکر کنيد:
موفقيت بهنظر شما چه شکلي است؟ آيا عنوان شغلي خاص يا مقدار مشخصي پول است؟ آيا خلاقبودن است؟ آيا داشتن خانوادهاي دوستداشتني است؟
اگر قدرت آن را داشتيد که زندگيتان را همين حالا تغيير دهيد، زندگيتان چه شکلي ميشد؟ کجا زندگي ميکرديد؟ شغلتان چه ميشد؟ وقتتان را چگونه ميگذرانديد؟ زمانتان را با چه کسي سپري ميکرديد؟
زندگي چه کسي را مي پسنديد؟ کدام دوره از زندگي آنها برايتان جذاب است؟
۲. «بيانيهي چشمانداز راهنما» آماده کنيد
هنگاميکه با پرسش و تفکر، بررسي کرديد که چه چيزي برايتان مهم است، پاسخهاي موردنظرتان را بهصورت جمله بنويسيد و از آن بهعنوان بيانيهي چشمانداز راهنما استفاده کنيد. آن را به زمان حال بنويسيد، حتي اگر درحالحاضر آن را انجام دادهايد.
نمونههاي از بيانيهي چشمانداز: زندگي من موفق است، چون من رئيس خودم هستم؛ هر روز احساس آزادي ميکنم؛ ميتوانم از خلاقيتم استفاده کنم و وقتم را با خانوادهام سپري کنم.
ازآنجاکه برنامه ريزي براي زندگي بهتر در اين دنياي بسيار متغير، کار دشواري است، ميتوانيد از اين جمله بهعنوان اصلي راهنما استفاده کنيد. در حين برنامه ريزي براي زندگيتان، بهياد داشته باشيد شغل، موقعيت يا هدف خاص شما ممکن است تغيير کند و اين تغيير تا زماني ادامه دارد که چشمانداز راهنما يا آنچه براي شما از همه مهمتر است، در حال تکميل باشد.
۳. آهسته و بادقت جلو برويد
برنامهي شما ممکن است در مسيري صاف و مستقيم پيش نرود. خيلي بهندرت پيش ميآيد که مسائل، دقيقا مطابق برنامه ريزي يا انتظارات فرد اتفاق بيفتند. زندگي، پر از پيچيدگي، پيچوخم و فرصتهاي جديد است. زندگي همچنين پر است از شکست، اما اين بدان معنا نيست که بايد تسليم شويد. بهتر است با گامهاي کوچک جلو برويد و همانطورکه به هدفتان نزديکتر ميشويد، از آن اقدامات و تجربيات درس بگيريد.
ممکن است در زندگيتان به بنبست برسيد. شايد مجبور شويد به شغلتان پايان دهيد، شغلي که فکر ميکرديد شما را در موقعيت بهتري قرار خواهد داد، اما اينطور نبود. ممکن است روابط يا خانواده، شما را از مسير اصليتان منحرف کنند. فقط بهياد داشته باشيد هيچ جدول زمانياي وجود ندارد. به پيشرفتهاي کوچک بهسمت اهدافتان ادامه دهيد و از هر بنبست و رشد جديد در زندگيتان درس بگيريد.
۴. آماده باشيد فرصتهاي خودتان را ايجاد کنيد
ممکن است درحالحاضر، شغل، موقعيت يا فرصت درستوحسابي براي شما وجود نداشته باشد. اگر اينطور است، لازم است خودتان آن فرصت را ايجاد کنيد، حتي اگر انجام اين کار، بخشي از برنامهي اصلي شما نباشد. در هنگام برنامه ريزي براي زندگيتان درک کنيد که ممکن است مجبور باشيد براي عمليشدن اهدافتان، خودتان فرصت ايجاد کنيد. اين کار ميتواند شما را از نظر ذهني براي تغييرات پيشِ رو آماده کند.
بهعنوانمثال، اگر در بيانيهي چشماندازتان ميخواهيد رئيس خودتان باشيد، اين ممکن است بهمعناي درسدادن در باشگاهي ورزشي يا مشاوربودن در شرکتي بزرگ باشد. هر دوِ اينها، نياز شما به احساس آزادي را برآورده ميکنند، چون شما رئيس خودتان هستيد.
روش ۲: ايجاد برنامهاي براي زندگي
۱. براي زندگيتان برنامه بنويسيد
برنامهي زندگي، طرحي کتبي و رسمي است که ميتوانيد براي برنامه ريزيِ بخشهاي مختلفِ زندگيتان ازجمله شغل، محل زندگي، افراد دوروبرتان و چگونگي گذراندن وقت، از آن استفاده کنيد. نوشتن برنامهي زندگي، ميتواند در رسيدن به اهداف خاص يا شناسايي بخشهايي از زندگيتان که دوست داريد تغيير کنند، به شما کمک کند.
برنامهي زندگي به شما کمک ميکند زندگيتان را بهشيوهي ديگري ببينيد. ديدن جنبههاي مختلف آن روي کاغذ ممکن است به شما کمک کند ايدههايتان را اولويتبندي کند و ازنو سامان بدهد.
همچنين آوردن برنامهي زندگي روي کاغذ به شما کمک ميکند اهداف و خواستههاي مشابهتان را ببينيد يا برنامهتان را براساس چيزهايي تنظيم کنيد که لزوما متناسب نيستند.
۲. تعيين کنيد دوست داريد چه بخشهايي از زندگيتان تغيير کنند
داشتن برنامهي زندگي به اين معنا نيست که تمام جنبههاي زندگيتان را فورا تغيير خواهيد داد، اما نقطهي شروعي براي آغاز اين روند است. شايد دربارهي بخشهايي از زندگيتان، مانند محل زندگي، احساس رضايت کنيد، اما بخشهاي ديگري نيز وجود دارند که دوست داريد در آنها رشد کنيد، مانند پيداکردن شغلي رضايتبخشتر. شايد چندين بخش در زندگيتان وجود داشته باشد که دوست داريد برايشان برنامه ريزي کنيد، اما براي شروع، سعي کنيد بخشي را انتخاب کنيد که از همه مهمتر است.
تصميم بگيريد با کدام بخش از زندگيتان شروع خواهيد کرد، مانند شغل، گروه اجتماعي، سرگرميها يا چيزهاي ديگر. نمونههايي از بخشهاي مختلف زندگي که ميتوانيد تغييرشان دهيد، ازاينقرارند: شغل، تحصيل يا درآمد و برنامه ريزي مالي؛ نگرش، چشمانداز زندگي، خلاقيت يا اهداف اوقات فراغت؛ خانواده و دوستان؛ برنامه ريزي براي بچهدارشدن، بهرهمندي از حمايت تأمين اجتماعي يا داوطلبشدن بهخاطر اهدافي معنيدار؛ يا اهداف فيزيکي و سلامت.
براي روشنشدن آنکه چرا تصميم داريد تغيير ايجاد کنيد، از خودتان بپرسيد چه چيزهاي خوبي از تغيير اين بخش از زندگيتان بهدست خواهيد آورد.
از خودتان بپرسيد کدام بخش از تغيير، براي شما از همه سختتر خواهد بود. هنگامي که بدانيد سختترين بخش کدام است، ميتوانيد خودتان را براي زماني که با آن چالش مواجه ميشويد، آماده کنيد. بهعنوانمثال، سختترين بخشِ تغيير براي اکثر مردم، «شروعکردن» است. اگر درحالحاضر، شما هم همين وضع را داريد، ميتوانيد از ديگران کمک بگيريد تا براي شروعکردن به شما ياري برسانند.
۳. پشتيبان داشته باشيد و اطلاعات جمعآوري کنيد
در هنگام تلاش براي ايجاد هرگونه تغيير در زندگي، بسيار مهم است که از سيستم پشتيباني برخوردار باشيد يا افرادي در دسترستان باشند که در صورت نياز بتوانيد از آنها کمک بگيريد. بخش مهمي از برنامه ريزي براي تغيير، آن است که بدانيد هنگام بروز شرايط دشوار، براي جلب کمک و حمايت دقيقا سراغ چه کسي بايد برويد. درمورد برنامهي زندگي و آنچه ميخواهيد تغيير دهيد، با افراد بسيار نزديکتان صحبت کنيد. فهرستي از افرادي تهيه کنيد که ميدانيد در صورت گرفتارشدن، ميتوانيد به آنها تکيه کنيد.
درمورد تغييرات آتي در زندگيتان، هرقدر ممکن است، اطلاعات جمع کنيد. به داستانهاي موفقيت ساير افراد گوش کنيد يا براي رشد شخصي و موفقيت، در گروهي عضو شويد. از ديگران بپرسيد چه روشهايي را در برنامه ريزي زندگي و ايجاد تغييرات بهکار گرفتهاند و چه موانعي را پيشبيني کردهاند.
۴. منابع و گامهاي برنامه را مشخص کنيد
براي برخي تغييرات و برنامههاي زندگي، به منابعي براي شروع هر مرحله نياز خواهيد داشت. ممکن است لازم باشد چند کتاب بخريد، بودجهاي تعيين کنيد، مهارتهاي جديدي ياد بگيريد يا از کمک ديگران استفاده کنيد. همچنين ممکن است لازم باشد مشخص کنيد که چگونه بر موانع خاصي غلبه ميکنيد. بعد از شناسايي آنچه براي شروع نياز داريد، برنامهي موردنظرتان را آغاز کنيد و مرحلهبهمرحله پيش ببريد.
بهعنوانمثال، اگر برنامهي زندگي شما شامل سالمترشدن است، ممکن است اولين گام، آشنايي با روشهاي آشپزي و غذاهاي سالمتر باشد و سپس تصميم گيري براي خوردن يک وعده سبزيجات در روز. بايد بهآهستگي بهسمت هدفتان حرکت کنيد تا از پا نيفتيد و فرسوده نشويد.
مثال ديگر، داشتن برنامهاي است که شما را به رژيم غذايي سالم هدايت ميکند. براي انجام اين کار، بايد منابع موردنيازتان را شناسايي کنيد، مانند کتابهاي تغذيه، تخصيص بودجه براي انواع مختلف موادغذايي و کمکخواستن از خانوادهتان، چون تغيير در مواد غذايي روي آنها نيز اثر خواهد گذاشت.
۵. هنگامي که زندگيتان طبق برنامه پيش نميرود، اوضاع را مديريت کنيد
برنامه ريزي براي زندگي راه خوبي براي شفافسازي درمورد خواستههاي شما و چگونگي رسيدن به آنهاست، اما اغلب اوقات، زندگي پيشبينيناپذير است و طبق برنامه پيش نميرود. بايد روي مهارتهاي سازگاريتان کار کنيد تا بتوانيد با ناراحتي مقابله کنيد و بهسمت اهدافتان گام برداريد.
ميتوانيد «مقابلهي متمرکز بر مشکل» را امتحان کنيد؛ اين نوع مقابله شامل توانايي نگرش بيطرفانه به موقعيتهاي گوناگون است. از اين راه درمييابيد کدام قسمتها بهخوبي کار نميکنند و سپس ميتوانيد برنامهاي براي رفع آن مشکلات طراحي کنيد. اين فرايند شامل آگاهي از گزينهها، جمعآوري اطلاعات، کنترل وضعيت و سپس اجراي برنامه است.
بهعنوانمثال، اگر هنگام اجراي برنامهاي براي تبديلشدن به فردي سالمتر، مشخص شود ديابت داريد، تصميم ميگيريد از مقابلهي متمرکز بر مشکل، براي سازگاري با موقعيت جديد استفاده کنيد. بهاينترتيب درمورد ديابت، تغذيه و ابزارهاي تست قند خون، اطلاعات لازم را کسب ميکنيد تا به شما کمک کنند به برنامهي زندگيتان برگرديد.
نوع ديگري از مقابله، «مقابلهي متمرکز بر هيجان» است. اين روش در جايي استفاده ميشود که با اثرات عاطفي يک اتفاق برنامه ريزي نشده در زندگي مواجه ميشويد.
بهعنوانمثال، تشخيص ديابت قطعا باعث واکنشي احساسي مانند ترس، سرخوردگي يا خشم ميشود. برخورد با اين احساسات ممکن است شامل اين موارد باشد: صحبتکردن با يکي از دوستان يا اعضاي خانواده، کاهش استرس بهوسيلهي محدودکردن مسئوليتهايتان، و نوشتن درمورد احساساتتان براي درک بهتر آنها.
روش ۳: تعيين اهداف
۱. اهميت تعيين اهداف را بدانيد
تعيين اهداف، مهارت مهمي است که بسياري از افراد موفق براي کمک به افزايش انگيزهشان، آن را بهکار ميگيرند. تعيين هدف، شما را قادر ميسازد بهتر بر جزئياتِ تکميل يک کار تمرکز کنيد و درعينحال به شما کمک ميکند تمام ابزارهاي موردنياز براي بهانجامرساندن هدفتان را بهکار بگيريد.
يکي از بهترين قسمتهاي تعيين و تکميل موفق هدف، احساس افزايش اعتماد به نفس و خودکارآمدي در هنگام دستيابي به هدف است.
۲. از روش هدفگذاري SMART استفاده کنيد
تعيين اهداف، راهي عالي براي کمک به برنامهي زندگيتان است. اين شيوه به شما امکان ميدهد هدفها يا گامهايتان را مشخص، قابلاندازهگيري، دستيافتني، واقعگرايانه و زمانمند (SMART) کنيد. با هدفگذاري SMART ميتوانيد ارزيابي کنيد که چقدر از دستيابي به هدفي خاص، فاصله داريد.
اگر هدف شما ايجاد زندگي سالمتر است، فقط نگوييد: «من سبزيجاتِ بيشتري خواهم خورد.» ميتوانيد با گفتن «من از دوشنبه بهمدت ۳۰ روز، ۲ وعده سبزيجات در روز خواهم خورد» آن را به هدفي SMART تبديل کنيد.
اين کار هدف را مشخص ميکند، بنابراين شما راهنمايي براي دنبالکردن داريد. همچنين، قابلاندازهگيري است، چون ميدانيد براي چه هدفي تلاش ميکنيد. از نظر دستيابي نيز واقعگرايانه است، و بالاخره چارچوبي زماني براي دستيابي به آن در اختيار داريد.
۳. اهداف خود را واقعي کنيد
چند راه وجود دارد که ميتوانيد اهدافتان را واقعي و دستيافتني کنيد. در وهلهي اول، هدفتان را بنويسيد. اين، هدف را واقعيتر از زماني ميکند که فقط در سر شماست. حتما آن را مشخص کنيد. اگر قالب SMART را دنبال کنيد، بايد درحالحاضر اهداف مشخصي داشته باشيد.
اهدافتان را با زبان مثبت بيان کنيد. اگر ميخواهيد وزن کم کنيد، بهجاي گفتن «از هلههولهخوردن و چاقبودن دست بردار»، چيزي مانند اين بگوييد: « سالمتر غذا بخور و ۵ کيلو وزن کم کن.»
اهدافتان را برحسب سطح اولويتشان مرتب کنيد. اگر چندين هدف داريد، هيچ راهي وجود ندارد که بتوانيد همهچيز را با هم انجام دهيد. تصميم بگيريد چه چيزي درحالحاضر، دستيافتني است، چه چيزي را ميشود کمي بهتأخير انداخت و چه چيزي ممکن است بيشتر از اينها طول بکشد.
بايد اهداف را بهاندازهاي کوچک نگه داريد که بتوانيد بهجاي چند سال بعد، در دورهي زماني معقولي به آنها دست پيدا کنيد. اگر اهداف بزرگي داريد، آنها را به اهداف کوچکتر تقسيم کنيد تا با دستيابي به آنها در بازههاي زماني مشخص، احساس موفقيت کنيد.