با دست خود فرزندانتان را در دام اعتیاد نیندازید!

باشگاه خبرنگاران/ آيا تا به حال به بايدها و نبايدها و کليدهاي اصلي که فرزند شما را در برابر آسيب اعتياد محفوظ نگه ميدارند، فکر کرده ايد؟
اگر خانواده ها به برخي از اصول مهمي که در اين مطلب به آنها اشاره شده است، توجه کنند ميتوانند تا حد زيادي به فرزند خود کمک کنند تا با آگاهي از آسيب هاي مواد مخدر، از مصرف آن دوري کنند.
رويا نوري جامعه شناس، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعي باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با ارائه راهکارهايي به منظور پيشگيري از ابتلاي فرزندان به مصرف مواد مخدر اظهار کرد: برقراري ارتباط صميمانه با فرزندان، يکي از اصولي است که روشهاي صحيح گوش دادن و نحوه ايجاد ارتباط صحيح و رفتارهايي که مانع برقراري ارتباط خوب فرزندان با والدينشان ميشود به خانواده ها کمک ميکند تا در اين امر موفق شوند.
وي بيان کرد: بالابردن عزت و اعتماد به نفس از ديگر اصول مهمي است که خانواده ها بايد به آن توجه کنند. زيرا افرادي که مبتلاء به سوء مصرف مواد مخدر ميشوند، اغلب از عزت و اعتماد به نفس پاييني برخوردار هستند و تشويق کردن به عنوان بهترين روش تربيتي، اجتناب از تحقير کردن و دادن مسئوليتهاي مناسب بر اساس سن و توانايي باعث بالا بردن مهارتها و تواناييهاي آن ها ميشود و والدين ميتوانند از اين راه به اهداف خود برسند.
نوري تصريح کرد: دارا بودن نظام ارزشي قوي به عنوان سومين اصل مهم براي محافظت از فرزندان در برابر آسيب اعتياد محسوب مي شود چراکه داشتن نظام ارزشي قوي، نه به معناي شعار و سخنراني، بلکه باور داشتن و عمل کردن به آن، باعث ميشود، فرد بر اساس نگرش و احساس خود تصميم بگيرد. به همين منظور، کودکان تا سن نه سالگي بايد باورهايي درمورد صحيح يا غلط بودن رفتارها داشته باشند تا بتوانند بر اساس باورهاي خود تصميم بگيرند و خانواده ها بايد بدانند که فرزندانشان، تنها طي يک ارتباط خوب، از آن ها و ارزش هايشان تقليد ميکنند و خانواده ها با استفاده از گفت وگو با فرزندان خود ميتوانند از دروني شدن ارزشها در شخصيت آن ها اطمينان پيدا کنند.
اين جامعه شناس گفت: اگر خانوادهاي قصد دارد به فرزند خود درمورد خطر اعتياد آگاهي و اخطار دهد توجه کند که هرگز، از برخي روشها استفاده نکند چرا که نتيجه کاملا عکس خواهد داشت.
وي از ترساندن بيش از حد به عنوان يکي از روش هاي آسيب زا ياد کرد و ادامه داد: بسياري از والدين فکر ميکنند هرچه بيشتر فرزند خود را از مصرف مواد بترسانند نتيجه بهتري بدست مي آورند. اين در حالي است که اصلا چنين مطلبي درست نيست. به طور مثال؛ برخي از خانوادهها فکر ميکنند که اگر به فرزند خود بگويند اگر سيگار بکشي به زودي معتاد ميشوي و تو را از مدرسه بيرون ميکنند يا مصرف مواد مخدر بچهها را نابود ميکند و آنها در نهايت معتاد شده و در گوشه خيابانها خواهند مرد، شيوه خوبي است که اين کاملا روش نادرستي است چرا که گاهي باعث بي اعتمادي به خانواده و باور کردن حرفهاي ديگران بالاخص دوستان ميشود و نتيجه کاملا عکس خواهد شد.
نوري افزود: سخنراني کردن، از ديگر روشهاي نامناسب است چرا که آگاه سازي و اطلاع رساني به تنهايي موجب کاهش يا اجتناب از مصرف مواد نميشود به ويژه اگر با سخنراني و صحبتهاي يک طرفه همراه باشد. اگرچه افزايش آگاهي، نگرش افراد را تغيير ميدهد، ولي هميشه در رفتار آنها تغيير به وجود نميآورد و در اين ميان، نميخواهيم نتيجه بگيريم که ارائه اطلاعات و آگاه سازي هيچ نقشي در پيشگيري ندارند بلکه منظور اين است که اين روش به تنهايي کافي نيست. زيرا همان طور که ميدانيد تنها يک عامل موجب مصرف مواد نميشود و درواقع، آن چه اهميت دارد اين است که کسب مهارت براي فرزندان ضروري است؛ مهارتهايي که از آنها در برابر آسيبها محافظت کند، امّا فراموش نکنيد که توضيح واقعيتها درمورد مواد مخدر و بحث کردن درمورد معايب آنها بايد به صورت مختصر و منطبق با واقعيت و هدفمند باشد.
اين جامعه شناس افزود: عصباني شدن و تهديد کردن از ديگر روشهاي نامناسب براي اين منظور است و به همين دليل، اگر خانواده ها از فرزندان خود، رفتار نگران کنندهاي مانند بيان نظر مثبت به سيگار، قليان و... مشاهده کردند بايد خونسردي خود را حفظ کنند چرا که معمولا تهديد و تنبيه نتيجه عکس ميدهد. بنابراين، سعي کنند ضمن تقويت عوامل محافظتي، طوري رفتار کنند که فرزندشان فکر کند تنها قصد صحبت کردن با او را داريد نه اين که همين الان خانواده اش ميخواهد عقيده او را تغيير دهد.
وي در پايان خاطرنشان کرد: بهتر است خانواده ها به جاي سخنراني کردن، اول از فرزند خود سوال کنند و اجازه دهند که او نظرش را بگويد و در اين ميان، سوالهايي را مطرح کنند که فرزندشان را به فکر بيندازد نه اين که در او مقاومت ايجاد کند که در پي دفاع از خود بربيايد و سعي کنند به درک ديدگاه فرزند خود نزديک شوند و انتظار نداشته باشند که فرزندشان درمورد همه چيز با آن ها موافق باشد.