کرونا 12 هزار خانواده تهرانی را فقیر کرد
جام جم/ اگر وقتمان بيشتر بود، اگر ابوالفضل پرپنچي 45دقيقه بعد مجبور به حضور در جلسه ديگري نبود، ميتوانستيم سؤالات بيشتري از او بپرسيم و درباره فقراي استاني که در آن زندگي ميکنيم، بيشتر از اينها حرف بزنيم. ولي همينهايي را هم که زير سايه عجلهاي که بر جلسه حاکم بود، پرسيديم براي اثبات اين که هيچ بعيد نيست در همسايگي تکتک ما آدمهايي سرگرسنه بر بالين بگذارند يا با شکم نيمسير آبروداري کنند، کافي بود. مديرکل کميتهامداد استان تهران با اين که گفت در اين استان 80 هزار و 134خانوار تحت پوشش کميتهامداد هستند و از اين تعداد به بيش از 140هزار نفر بهطور مستمر کمک ميشود، ولي اين را هم گفت که نميتواند با اطمينان بگويد کسي نيازمند و گرسنه نيست. او آماري داد که مويد اين حرف بود، اين که دهک اول در استان تهران حدود يک ميليون و200هزار نفرند که کميتهامداد فقط 8 تا 9درصدشان را تحت پوشش دارد. البته باعث خوشوقتي بود که ابوالفضل پرپنچي بدون خودسانسوري ياد بچگيها کرد و گفت چون بچه جنوب شهر است، فقرا را خوب درک ميکند و معني ندارم را حسابي ميفهمد. اين حرف البته براي مردمي که جيبشان خالي است نان نميشود ولي به هر حال شايد تسکيني باشد براي نيازمنداني که از نخوت و تکبر برخي مديران به ستوه آمدهاند.
امسال کميتهامداد 43ساله ميشود. آيا اين عمر براي تشکيلاتي که قرار بود وضعيت معيشت محرومان را به طور ضربتي و در کوتاهمدت ساماندهي کند، زياد نيست؟
اين سؤال را بايد بزرگاني که درکشور برنامهريزي ميکنند، جواب بدهند. اما بهطور کلي وقتي ارز گران ميشود، قيمت خانه بالا ميرود و کرونا در کشور شايع ميشود و در نتيجه مشکلات پشتسرش ظاهر ميشود کميتهامداد مقصر هيچکدام از اين اتفاقات نيست و ما فقط داريم فقر را تحويل ميگيريم.
من نميگويم شما عامل فقيرشدن مردم هستيد اما به نظر ميرسد در مبارزه با فقر در يک چرخه فرسايشي قرار گرفتهايد.
اينطور نيست. ما تشکيلاتي کاملا تخصصي، علمي و پيگير داريم، برنامههايمان هم کاملا مشخص است مثل برنامه حل فقر. اما يکدفعه سونامي قيمت مسکن و اجارهبها پيش ميآيد و کلي آدم در خيابانها بيخانمان ميشوند. بنابراين کميتهامداد بهعنوان بال عاطفي نظام به اين موضوعات رسيدگي ميکند. اگر نهادهايي مثل امداد و بهزيستي حمايت نکنند افراد بيخانمان و مشکلدار بايد از کجا حمايت بگيرند.
ما سال پيش در استان تهران30هزار وام قرضالحسنه به متقاضيان داديم که اگر کمکهاي جزئي ما نبود عدهاي واقعا به مشکل برميخوردند.
شما گفتيد تشکيلاتي هستيد که فقر را تحويل ميگيريد. سال 99 در استان تهران چند فقير تحويل گرفتيد؟
شايد تعداد متقاضيان بيشتر از اين باشد ولي چيزي که ما توان داشتيم تحت پوشش گرفتن حدود 12هزار خانوار از زمان شروع کرونا تا امروز بود.
کل متقاضيان چقدر بود؟
ما متقاضي پشت نوبت نداريم و احتمالا کساني که تحت پوشش نرفتهاند شرايط لازم را نداشتهاند. شرط اين است که افراد هيچ ممر درآمدي نداشتهباشند. براي احراز اين شرط هم مددجويان و نيروهاي تحصيلکرده و متخصص کميتهامداد با دقت عمل ميکنند.
شما اشاره کرديد به خاطر افزايش اجارهبهاي مسکن خيليها را از خيابانها جمع کردهايد. در استانتهران اين افراد سرگردان چند نفر بودند؟
بله. وقتي اجارهها و وديعههاي مسکن بالا رفت، طبيعتا مراجعان ما هم زياد شدند. افزايش قيمتها باعث شد اثاث بعضي افراد، گوشه کوچهها و خيابانها بيايد. بهطور ميانگين در هر ماه، دو سه مورد اينچنيني اتفاق ميافتد که با کمک خيريهها و گروههاي جهادي به امورشان رسيدگي ميکنيم.
مسکن، مشکل بزرگ قشر ضعيف است، براي همين ما از 10 تا 20ميليون تومان به آنها کمک ميکنيم تا سرپناهي براي خود تهيه کنند. البته با کمک دولت و مجلس ميانگين مستمريهاي ماهانه مددجويان تا 67درصد افزايش يافته و يک خانواده پنجنفره که قبلا نهايتا 600هزار تومان ميگرفته حالا يکميليون و 100هزار تومان دريافت ميکند که کمک خوبي است.
البته معتقديم که ما بايد بر توانمندسازي مددجويان کار کنيم چون حالشان سال به سال بدتر ميشود. بنابراين هرخانوادهاي که به امداد مراجعه ميکند ما ابتدا به سمت اشتغال سوقش ميدهيم.
سرعت توليد فقر در استان را چقدر برآورد ميکنيد؟
سرعت توليد فقر تقريبا به اندازه تورم است و هر سال 3 تا 4درصد رشد فقر را ميتوانيم در سيستمهايمان مشاهده کنيم. البته درصد فقرا در استان تهران نسبت به بقيه استانها بسيار پايينتر است، چون اين استان بالاخره استاني صنعتي و خدماتي است و کار در آن پيدا ميشود.
پس شيب فقر در استان تند و صعودي است چون شيب تورم به اين شکل است.
در تهران سرعت فقر با تورم ميخواند. نيازمنديهايي که به علت کرونا ايجاد شده نيز بهصورت مقطعي اين شيب را صعودي کرده. کساني که در رستورانها کار ميکردند، پيکهاي موتوري و دستفروشان اين روزها نيازهاي زيادي دارند.
شما بيکارشدههاي کرونا را هم تحت پوشش ميگيريد؟
بله، تعدادي را شناسايي کردهايم و بنا به وضعيتي که دارند به آنها سبد کالا يا کمکهاي دورهاي ميدهيم. خلاصه حواسمان به آنها هست چون اگر اينها حمايت نشوند بهزودي جامعه هدف کميتهامداد ميشوند.
شما ميتوانيد با اطمينان بگوييد که در استان تهران هيچکس سر گرسنه زمين نميگذارد؟
متاسفانه در شهرهاي بزرگ فقر پنهان وجود دارد و با قاطعيت نميتوان گفت گرسنهاي وجود ندارد. استان تهران که خيلي بزرگ است. شما در يک کوچه هم با قاطعيت نميتوانيد اين حرف را بزنيد. اما اين را با اطمينان ميگويم کسي نيست که فقرش را به ما ابراز کند و ما بدون کمک رهايش کنيم.
شهر تهران چقدر فقير دارد؟
براساس دهکهاي اعلامشده، دهک اول در استانتهران حدود يکميليون و 200هزار نفر است اما ما 35هزار خانوار يعني حدود چهارميليون نفر را تحت پوشش داريم که ميشود 8 تا 9 درصد.
مبناي خط فقر در کميتهامداد چيست؟ آيا يک عدد است؟
نه ما با اعداد کار نداريم چون اگرعددها ملاک باشد نيازمنديها بسيار فراتر از اين ميرود. ما زن سرپرست خانوار بودن، بچه يتيم داشتن، درآمد ثابت نداشتن و فقير بودن را ملاک ارائه کمک به افراد قرار دادهايم.
بياييد در مورد مستمريها صحبت کنيم. سال 98 يک خانواده يکنفره از کميتهامداد 198هزار تومان ميگرفت که اين عدد در سال 99 به 350هزار تومان رسيد. به نظر شما اين مبلغ کافي است؟
البته ارقام سال گذشته براي امسال به طور ميانگين 67درصد افزايش يافته، با اين حال ما نميگوييم اين مبالغ کافي است. ولي کمکهاي ما فقط اين مبالغ نيست. ما حمايت بيمهاي تحصيلي، اجاره، قبوض، جهيزيه و سبدهاي معيشتي را هم داريم.
وقتي يک عدد مرغ حدود 50هزارتومان قيمت دارد، به نظر شما يک پيرزن يا پيرمرد فقير با 350هزار تومان چه کار ميتواند بکند، مخصوصا اگر بيمار هم باشد؟
آيا ما اين فرد را بيمه نميکنيم و خرج دوا و درمانش را خودش ميدهد؟
مگر زندگي فقط با بيمه ميچرخد؟ مگر اين افراد آرزو ندارند؟
ما به شکلهاي مختلف به افراد نيازمند کمک ميکنيم. تصور نکنيد فقط يک حقوق ميدهيم و آنها را رها ميکنيم. با کمکهاي مکملي که ارائه ميدهيم دريافتي ماهانه مددجويان به دو تا سهبرابر اين اعداد ميرسد.
پس شما مدافع مبالغ مستمري هستيد؟
مدافع نيستم و شايد اين مبالغ کافي نباشد اما به هر حال بضاعت تصميمگيران همينقدر است.
مستمريهاي کميتهامداد يک اشکال هم دارد، اين که هر چه تعداد افراد خانواده بيشتر ميشود دريافتي هر فرد کمتر از زماني ميشود که اگر تنها بود، دريافت ميکرد. چرا اينگونه است؟
چون تعداد که بالا ميرود به اين معناست که اين خانواده فرزنداني دارد و اين فرزندان تحت حمايت حاميان قرار دارند. اکنون در استان تهران حدود 87هزار حامي داريم که از کودکان خانوادههاي نيازمند حمايت ميکنند. اما يک پيرزن و پيرمرد تنها يا يک زن خودسرپرست از چنين حمايتهايي بيبهرهاند. بچهها تحتپوشش محسنين هستند و هرکدام تعدادي حامي دارند حتي تا 10نفر. سرانه اکرام ما در استان تهران 700هزار تومان و سرانه محسنين حدود 400هزار تومان در ماه براي يک خانواده است.
اگر همه اين مبالغ را با هم جمع کنيم چيزي حدود دو ميليون تومان در ماه براي يک خانواده پنجنفره ميشود. پس نتيجه ميگيريم مددجويان کميتهامداد همگي زير خط فقرند.
بله اينکه مشخص است. مددجويان زماني از زير خطفقر بيرون ميآيند که صاحب شغل شوند. اينها دارند کمکها�� حداقلي دريافت ميکنند تا دچار مشکلات حاد نشوند. البته اکثرا در تهران اين افراد شغل هم دارند مثلا خانمهاي زيادي در خانههاي مردم کار ميکنند، بعضي از اينها هم توسط اعضاي فاميل حمايت ميشوند. ما خبر نداريم اين خانمها چقدر ميگيرند. پس اينها درآمدهاي پنهاني نيز دارند.
اگر شما اين آقاي پرپنجي فعلي نبوديد و به هر دليل يکي از فقراي شهر بوديد، دوست داشتيد تحت پوشش کميتهامداد باشيد؟
اگر هيچ جاي ديگري نبود، بله. چه جايي بهتر از کميتهامداد. اينجا امنترين جايي است که فرد ميتواند بيايد.