چطور دعواهای فرزندان مان را مدیریت کنیم؟

خراسان/ بچهها بهطور ذاتي نميدانند چگونه با گفتوگو به توافق برسند. گاهي وقتي ناراحت، عصباني يا آزرده ميشوند کار را به برخورد فيزيکي يا کلامي ميکشانند. اگر مهارتهايي را که براي کنترل احساساتشان نياز دارند به آنها نياموزيم و مسير مذاکره و توافق را به آنها نشان ندهيم، دعوا و جر و بحث هيچوقت تمام نميشود؛ ضمن اينکه بچهها هم بدون يادگرفتن مهارت گفتوگو و حل مشکل، بزرگ ميشوند. بنابراين وظيفه ماست که به بچهها بياموزيم چگونه مخالفتهاي خود را، بهصورتي که از نظر اجتماعي قابل قبول باشد، حل کنند.
5«بايد» براي کاهش دعواهاي خواهر و برادري
1) وقتي بچهها در حال کتککاري هستند، آنها را از هم جدا کنيد. هرکدامشان را براي مدتي به اتاق جداگانهاي بفرستيد. وقتي آرام شدند، گفتوگويي ترتيب بدهيد تا مشکل حل شود. ناگفته پيداست که شما در اين گفتوگو حق نداريد از کسي طرفداري کنيد. تنبيههاي بيضرري مثل اينکه تا يک ساعت حق ندارند با هم بازي کنند، هم کمککننده خواهدبود.
2) مذاکره و گفتوگو را به فرزندانتان ياد بدهيد. شما دو نقش را ميتوانيد در اين گفتوگو ايفا کنيد؛ داوري يا وساطت. براي بچهها توضيح بدهيد داوري يعني اينکه شما درباره مسائل تصميم ميگيريد و آنها ملزم به رعايت تصميمات شما هستند. وساطت يعني آنها تصميم ميگيرند و شما کمک ميکنيد به بهترين نتيجهگيري برسند. بچهها الگوي دوم را ترجيح ميدهند، بنابراين بهمرور زمان و با تمرين ياد ميگيرند که بحثهايشان را خودشان حلوفصل کنند.
3) سعي کنيد لحظاتي را پيدا کنيد که بچهها رفتار مناسبي با هم دارند. با توجه مثبت، آنها را به ادامه اين کار تشويق کنيد. وقتي فرزندانتان بدون دعوا با هم بازي ميکنند، چنين تحسيني بهکار ببريد: «خوشحالم که از بازي کردن با هم لذت ميبريد». وقتي همهچيز خوب پيش ميرود، توجه مثبت شما آنها را به ادامه دادن رفتار مثبتشان، تشويق ميکند.
4) نقاط حساس در روابط بين بچهها را پيدا و براي جلوگيري از بروز مشکلاتِ تکرارشونده، برنامهاي تهيه کنيد. سعي کنيد بفهميد الگويي براي دعواي بچهها وجود دارد يا خير. اگر بچهها بهطورمعمول بر سر موضوعي مشخص مثل بازي رايانهاي يا انتخاب برنامه تلويزيوني با هم دعوا ميکنند، برنامه زماني مشخصي براي بازي با رايانه و تماشاي تلويزيون، تعيين کنيد. اگر هميشه وقتي در آشپزخانه مشغول هستيد، دعوا شروع ميشود، ميتوانيد براي آماده کردن غذا از بچهها کمک بگيريد.
5) پيام دعواي بچه ها را دريابيد. گاهي دعواي بچهها براي اين است که ميخواهند توجه پدر و مادر را جلب کنند. گاهي بچهها از مقايسه و تبعيض و ناعدالتي در خانه شاکي هستند و ترجيح ميدهند بهجاي اعتراض به والدِ قدرتمند، با خواهر و برادر ضعيفتر دستوپنجه نرم کنند. بنابراين بعضياوقات اگر پدر و مادرها رفتارشان را اصلاح کنند، دعواي بچهها خودبهخود تمام ميشود.
پنج «نبايد» براي کاهش دعواهاي خواهر و برادري
1) شما در ارتباط با همسرتان از چه روشهايي براي حل تعارضات و اختلاف سليقههايتان استفاده ميکنيد؟ دعوا و جروبحثهاي دايمي در خانه به بچهها ميگويد اين تنها راه براي حل مشکلات است.
2) هميشه تصور نکنيد کودکي مقصر است که ديگري را کتک ميزند. بعضي اوقات، «قرباني»، خواهر يا برادرش را به حد جنون تحريک و اذيت کردهاست. معلوم است که بچهها نبايد همديگر را کتک بزنند، اما وظيفه شماست که از اذيتهاي پشت صحنه آگاه باشيد. بنابراين هيچوقت بهطور پيش فرض از قربانيِ دعوا طرفداري نکنيد.
3) اگر دعوا خيلي سخت و جدي نيست و احتمالِ آسيبديدنِ بچهها هم وجود ندارد، دخالت نکنيد. بچهها بهطورمعمول وقتي تماشاگر داشتهباشند، طولانيتر، با صداي بلندتر و حرارت بيشتري دعوا ميکنند. بنابراين ميتوانيد اجازه بدهيد دعواهاي کلامي و مشکلات کوچکشان را خودشان حل کنند.
4) دعواکردن بچهها، خيلي اوقات آسيب و ضرر خاصي در پي ندارد ولي بههرحال جنگ و جدل، کار پسنديدهاي نيست. بنابراين تحت هيچ شرايطي براي خاتمه دادن به ماجرا، به بچهها باج ندهيد و تسليم خواستههايشان نشويد.
5) همهچيز را بههم ربط ندهيد. «نبايد با خواهرت دعوا ميکردي، چون از تو بزرگ تره/ کوچکتره/ ضعيفتره/ دختره/ ....». آموزش دادنِ احترام گذاشتن به بزرگتر و مراعات حالِ کوچکتر و چيزهايي از اين دست، جايش وسط دعوا نيست. بچهها نبايد دعوا کنند چون دعوا کار بدي است و روشهاي بهتري براي حل مشکلات وجود دارد.