دروغ گفتن به کودکان چه عواقبی دارد؟

بيتوته/ در اين مقاله چند نمونه از دروغهايي را ميخوانيد که پدر و مادر معمولا به فرزندانشان ميگويند، البته راهکارهاي بهتري به جاي دروغ گفتن نيز مي خوانيد.
دائما والدين از فرزندان مي خواهند که دروغ نگويند ولي خود نا خواسته به فرزندان دروغ مي گويند که باعث دروغگويي فرزندان مي شوند چون آنها فکر مي کنند که کار نادرستي نيست چون پدر و مادرشان گاهي اين کار را انجام مي دهند.
بعضي از دروغ هاي متداول که والدين به فرزندانشان ميگويند
هيچ وقت نمي گذارم حادثه بدي براي تو اتفاق بيفتد
شايد خواسته شما اين باشد ولي در حقيقت ممکن نيست چون نمي توان به طور صد در صد از بچه ها مراقبت کرد.
مي توانيد اينطور بگوئيد که من هميشه سعي مي کنم تا از تو محافظت کنم، ولي در بيرون از خانه بعضي از افراد امکان دارد خطرناک باشند، بنابراين بهتر است که از من جدا نشوي.
در صورتي که از من دور شوي امکان دارد که به خطر بيفتي. شايد اين جملات باعث ترس و استرس بچه ها شود ولي دانستن حقيقت مهمتر از آن است.
با قدري توجه در جمله هاي خود به او بفهمانيد که بچه دزدي با اين که خيلي کم است ولي بايد مواظب بود. گفتن حقيقت باعث مي شود که فرزندان در مقابل غريبه ها با احتياط تر باشند.
ديگر هيچوقت برايت چيزي نميخرم
بهجاي آنکه به او بگويد که ديگر هيچ وقت برايش چيزي نمي خريد، او را از چيزي محروم کنيد که اکنون و اينجا دارد. اينطوري ميفهمد که رفتارش چه عواقبي دارد. مثلا پسرتان با خواهرش دعوا ميکند و شما ميخواهيد دعوا را به پايان برساند، ميگوييد ديگر هيچ وقت برايت چيزي نميخرم تا او را متوجه نتيجه کارش کنيد، اما او آخر مي فهمد که شما دروغ گفتهايد. تنبيه حقيقي داشته باشيد، مانند محروم کردن چند ساعته از تبلت يا دستگاه بازي و يا از او بخواهيد در اتاقش بماند و به کاري که کرده فکر کند.
قول مي دهم که درد نداشته باشد
با رفتن پيش پزشک، ممکن است کودک آمپول هم داشته باشد. کودک با گريه و سر و صدا حاضر به زدن آمپول نيست و شما براي راضي کردن او به دروغ مي گوئيد که درد ندارد.
ولي فرزندتان مي داند که دروغ مي گوئيد چون بار قبل هم همين جمله را به او گفته بوديد. به او بگوئيد:قدري درد دارد ولي خيلي زود آرام ميشود و برايش بگوييد که اين آمپول باعث بهتر شدن بيماري او خواهد شد و براي سلامتي نياز است.
پارک تعطيل است
خودتان ميدانيد که پارک تعطيل نيست، ولي وقت نداريد کودکتان را به پارک ببريد، زيرا کارهايي داريد که بايد انجام دهيد. بهجاي دروغ گفتن، بگوييد. «بابا نميتواند امروز تو را به پارک ببرد، زيرا بايد براي آخر هفته خريد کنيم تا بتوانيم غذا بخوريم و همين طور کارهاي ديگري نيز دارم که امروز بايد انجام بدهم.» شايد کودکتان پرخاش کند، ولي اشکالي ندارد، حقيقت زندگي را ياد مي گيرد. اينکه هميشه نميتواند هر چه ميخواهد را بهدست بياورد. گفتن واقعيت سبب ميشود شما پدر يا مادر راستگويي نيز نشان داده شويد، زيرا او کمکم بزرگ مي شود و مي تواند تشخيص بدهد دربارهي تعطيلي پارک دروغ ميگوييد.
تو بهترين نقاش دنيايي، کارت عالي است!
تا زماني که خودتان نيز واقعا چنين عقيدهاي نداريد، کودکتان را تشويق نکنيد. باور کنيد يا نه، فرزندتان آنقدر هم که شما فکر ميکنيد فريب نميخورد. آنها ميتوانند متوجه لحن صدا و زبان بدن بشوند و زماني که شما در حرف هايتان صداقت نداريد، او مي فهمد. به جاي آن ميتوانيد خلاقيت او در کارش را تشويق کنيد. او را براي کارها و تواناييهايي تحسين کنيد که اعتقاد داريد واقعيت دارند، نه براي هر کار عادي که از او ميبينيد.
اگر تو نياي من نمي روم
براي مجبور کردن کودکتان به حرکت، بهجاي استفاده از شيوه ترساندن، از پيامدهاي معين و حقيقي استفاده کنيد. ميتوانيد بگوييد: «چنانچه در عرض ۵ دقيقه کفشهايت را نپوشي و سوار ماشين نشوي، امشب اجازه نداري تلويزيون ببيني.» و هر بار اين پيامد را نيز به او تحميل کنيد. به اين شيوه، فرزندي خواهيد داشت که به شما گوش ميکند؛ گوش ميکند چون حرف شما ارزش دارد، نه به علت ترس از اينکه او را ترک ميکنيد.
وقت خوابيدن است
زمان خواب فرزند شما چنانچه ساعت 9 است شما از يک ساعت قبل خاموشي زده و وقت خواب را اعلام مي کنيد.
بهتر است که در ساعت مشخص بگوئيد که وقت خواب رسيده و بايد براي خوابيدن آماده شويم. شايد اين مسئله به نظر شما يک دروغ مصلحتي باشد ولي کم کم باعث بي اعتمادي فرزند نسبت به شما مي شود.
ما پول نداريم چيزي بخريم
بهجاي دروغ گفتن، به فرزندتان با زبان خودش توضيح دهيد. به او بگوييد قرار است خانهي بزرگتري بخريد و بههمين علت نميتوانيد فلان چيز را برايش تهيه کنيد. به او کمک کنيد بفهمد که بعضي وقت ها براي انجام کاري که به نفع خانواده است، بايد از خودگذشتگي کرد. با اين کار نه فقط درس زندگي به او ميدهيد، بلکه دروغگو نيز نميشويد.