احساس تنهایی بعد از ازدواج به چه علت رخ می دهد

حامي هنر زندگي/ احساس تنهايي بعد از ازدواج، يکي ازتجربه هاي ناخوشايند زندگي مشترک است. اين واقعيت تلخ بيانگر اين است که تنهايي يک حس دروني است و با حضور فيزيکي و تعداد افرادي که در زندگي فرد هستند سنخيتي ندارد. ازدواج يک تعهد زوجيت و همراهي است واحساس تنهايي بعد از ازدواج نشاندهنده يک شکاف عميق ميان زوجين است.  شايد کمي عجيب به نظر بيايد. در واقع انسان ها با يکديگر جفت مي شوند تا تنها نمانند. اما کم نيستند زوجيني که بعد از ازدواج به شدت احساس تنهايي مي کنند. حس تنها بودن در حاليکه با کس ديگري تشکيل يک زوج را داده ايد، مصداق حال تشنه اي است که لب چشمه زندگي مي کند زماني که چنين احساسي به سراغ زن يا مرد مي آيد، دلايل متعددي مي تواند زمينه ساز اين مشکل باشد.

حس تنهايي چيست ؟
حس تنهايي يک احساس ناخوشايند و منفي گرايانه است و زماني که نيازهاي جسمي و رواني افراد برآورده نمي شود اين احساس به سراغ انسان مي آيد. انسان ذاتا موجودي اجتماعي است. پايه و اساس زندگي انسان ها بر مبناي جمعي زندگي کردن است. در يک جامعه افراد به يکديگر نياز دارند تا خواسته ها يشان مرتفع شود.
وجود مشاغل مختلف در اجتماع نيز بر اساس همين فلسفه تعريف مي شود. اين مسئله مهم در زندگي عاطفي و رواني افراد جلوه بيشتري دارد. انسان ها در ابتداي تولد در خانواده و درکنار عزيزانشان زندگي مي کنند. سپس در بزرگسالي براي خود زوج عاطفي انتخاب مي کنند و با او به زندگي ادامه مي دهند. بنابراين اصل و اساس زندگي، بر تنها نبودن است. پس اگر فردي در زندگي خود احساس تنهايي مي کند، يعني در جريان طبيعي و سيال زندگي او مشکلي وجود دارد. مهارت هاي ارتباطي نقش بسزايي در روابط بين فردي دارد. 

دليل احساس تنهايي بعد از ازدواج زوجين چيست؟
وقتي دو نفر عهد و پيمان زناشوئي مي بندند، نسبت به هم متعهد مي شوند که هيچ گاه يکديگر را تنها نگذارند. اما ناخواسته و يا به دليل عدم عملکرد مناسب زوجين، حس تنهايي گريبان يکي از زوجين و يا هر دو نفر را مي گيرد. دلايل متعددي مي تواند مسبب حس تنهايي باشند که در زير به آن ها اشاره مي شود.

---

بازار

---

 1 ــ عدم درک متقابل
يکي از مشکلات شايع در زندگي مشترک، عدم درک متقابل زوجين است. درک متقابل يعني شناخت بيشتر شخصيت و موقعيت يکديگر. بر اساس درک متقابل زوجين بايد مشکلات و توانمندي ها، نقاط قوت و ضعف و موقعيت يکديگر را کاملا بشناسند و انتظارات خود را با شناختي که از همسرخود پيدا کرده اند، مطابقت بدهند.

2 ــ بي توجهي به نيازهاي يکديگر
در بعضي از مواقع زوجين نسبت به نيازهاي خود نهايت دقت و وسواس را دارند.به همين سبب از همسر خود انتظار دارند که توجه ويژه اي به برآوردن خواسته هاي آن ها داشته باشند. اما در مقابل، خود نسبت به احتياجات و خواسته هاي همسرشان بي توجه هستند. يعني نوعي خودخواهي در رابطه دارند. در اين صورت ميزان صميميت زوجين کم شده و احساسات مشترک به کنار رانده مي شود.به اين ترتيب همسري که نسبت به نيازهايش بي توجهي شده است، احساس تنهايي و کم ارزشي خواهد کرد. 

3 ــ عادي شدن روابط زوجين
شور و عشق و هيجان در روزهاي ابتدايي بعد از ازدواج در اوج است. اما بعد از مدتي تمامي امور تکراري شده و ديگر جذابيت ابتدايي خود را نخواهد داشت. اين خلاقيت و ابتکار زوجين را مي طلبد که هيجان و شور را دوباره به زندگي خود تزريق کنند. اگر زوجين در روند عادي شدن روابطشان، فرسوده و دلزده شوند، چيزي که عايدشان خواهد شد احساس تنهايي و يکنواختي در زندگي مشترک خواهد بود. بنابراين يک زندگي کسالت بار، همراه با احساس تلخ عدم توجه به يکديگر و حس تنهايي براي زوجين رقم خواهد خورد. 

4 ــ بروزاختلافات و حل نشدن آن ها
اختلافات صميميت ها را از بين مي برد. به همين دليل بايد از ميان برداشته شود. اگر اختلافات زناشوئي حل نشوند، در تمام روح و ذهن زوجين ريشه دوانده و عميق تر از قبل خواهند شد.به اين ترتيب فاصله بين زوجين روز به روز بيشترمي شود. هر يک به سويي خزيده  و در کنج عزلت در تنهايي خود غوطه ور خواهند شد.

5 ــ عدم تعهد به زندگي مشترک
زندگي مشترک سراسر تعهد و مسئوليت است. اين تعهد از کوچکترين نيازهاي مادي شروع شده تا بزرگترين و خاص ترين ابعاد زندگي فرد را در بر مي گيرد. از جمله نيازهاي عاطفي، معنوي، جنسي و ... را شامل مي شود. اگر يکي از زوجين در برآوردن يکي از نيازهاي شريک زندگي خود کم کاري کند، مسلما به وظايف زناشوئي خود عمل نکرده است. به اين ترتيب ناراحتي ها و شکست هاي عاطفي به سراغ همسران خواهد آمد. به اين ترتيب احساس تنهايي در برآوردن نيازها، اولين حسي است که قلب و ذهن فرد را تسخير خواهد کرد.

6 ــ غرق کار و اشتغال شدن زوجين
در زمان تجرد، افراد معمولا غرق در تلاش براي دستيابي به اهدافشان هستند. مانند تحصيل، ورزش، شغل، تفريح، مصاحبت با دوستان و مواردي از اين دست. اما به محض تاهل و ورود به زندگي مشترک ديگر نمي توان مانند گذشته به صورت اغراق آميز به دنبال اهداف شخصي بود. ازدواج پلي ميان اهداف فردي و مشترک زوجين ايجاد مي کند. به اين ترتيب بايد ميان اين دو تعادل و توازن برقرار کرد. زوجيني که شغل و حرفه خود را در اولويت قرار مي دهند، باعث رنجش و تنهايي همسر خود مي شوند. اوقات زيادي که صرف انجام امور حرفه اي و کاري مي شود، لحظاتي است که همسر چنين افرادي بايد در تنهايي و خلوت خود بگذرانند.
در اين مورد تفاوتي ميان زن و مرد نيست. چرا که امروزه زنان بسياري در عرصه هاي کار و اشتغال حضور دارند که ممکن است مردان نيز احساس تنهايي بعد از ازدواج را به دليل اشتغال بيش از حد همسر تجربه کنند. در برخي موارد اعتياد به کار يکي از طرفين وجود دارد.

7 ــ فرزند آوري و مشغوليت بيش از حد زنان به فرزندانشان
شايد يکي از علل ايجاد احساس تنهايي بعد از ازدواج  که مسئوليت آن مستقيما متوجه زنان است، دليل فرزندآوري و غفلت از همسر توسط زنان باشد. در اين مورد شکي نيست که بانوان وظيفه سنگين و خطيري در انجام وظايف مادرانه دارند. رسيدگي و پرورش موجود زنده و آسيب پذيري مانند کودک، چالش هاي بسياري دارد.
خستگي جسمي، نگراني هاي مادرانه وانجام امور خانه همگي سختي هاي خاص خود را دارند و همراهي مردان بيش از گذشته نياز است. اما در اين ميان، بعضي از زنان به صورت جدي وابستگي به فرزند پيدا مي کنند. به گونه اي که همسر خود را فراموش کرده و از او غافل مي شوند. در صورت تداوم چنين رفتاري مردان به شدت احساس تنها کرده و حس ناخوشايندي براي آنان به وجود مي آيد.

8 ــ عدم تلاش در ايجاد تفريحات و فعاليت هاي مشترک
يکي از دلايل احساس تنهايي بعد از ازدواج اين است که زوجين هيچ خلاقيتي در گذراندن اوقات خوش مشترک ندارند. براي اوقات فراغت خود هيچ برنامه اي ندارند. بيشتر تفريحاتشان همراه با دوستان و خانواده برنامه ريزي مي شود. در مواقعي که درکنار آن ها نيستند، هيچ راهکاري براي تفريحات مشترک ندارند. اين مسئله مي تواند موجب دوري و فاصله عاطفي زوجين شود. در طولاني مدت حس عدم لذت در کنار يکديگر و تنهايي را به زوجين القاء خواهد کرد. آن ها احساس خواهند کرد که توانايي خوش گذراني در کنار يکديگر را ندارند.

9 ــ انتظارات بيش از اندازه از يکديگر
در مبحث درک متقابل يادآور شديم که زوجين بايد انتظارات خود را با شرايط و موقعيت شريک زندگي خود مطابقت بدهند. انتظارات بيش از حد، حس عدم کفايت را در وجود زوجين ايجاد مي کند و منجر به دوري عاطفي و حس تنهايي آن ها خواهد شد. به عنوان مثال؛ مردي که از همسر خود مرتبا انتظار داشته باشد که امور خانه را بدون کوچکترين نقصي انجام دهد و کمترين قصور يا کوتاهي او را بر زبان بياورد و متوقع باشد که همسرش مانند يک خدمتکار تمام اوقات روزانه خود را به کارهاي خانه و آشپزي بگذراند، مسلما حس خوشايندي را در وجود همسرش ايجاد نخواهد کرد.
در مقابل زني که مدام از همسرش انتظارات بزرگي داشته باشد و هزينه هاي بسياري را بر او تحميل کند، نيز همسر خود را در ميان انبوهي از انتظارات غير منطقي تنها و بي ياور رها کرده و احساس ناراحت کننده تنهايي را در وجود همسرش نهادينه خواهد کرد. در وجود چنين افرادي حس تنهايي در انجام امور زندگي بدون ياري کردن همسراني که هميشه متوقع هستند بسيار احساس خواهد شد. 

تاثيرات احساس تنهايي بعد از ازدواج بر زوجين
زماني که فرد احساس تنهايي مي کند، در حاليکه يک شريک و جفت در کنار خود دارد، احساسات ضد و نقيضي را براي او به وجود مي آورد.احساس تنهايي زوجين ممکن است در ابعاد مختلف جسمي و رواني و عاطفي افراد تاثير بگذارد.

1- تاثيرات جسماني احساس تنهايي زوجين
تنهايي به خودي خود بسيار آزاردهنده است. اما در شرايطي مانند داشتن شريک زندگي، احساس تنهايي واقعا زجرآور و دردناک است و مي تواند سرمنشاء بسياري از بيماري ها و مشکلات رواني و جسماني شود. دسته اي از بيماري هاي جسمي هستند که زيرگروه بيماري هاي رواني شناخته مي شوند و با عنوان بيماري هاي روان تني نامگذاري شده اند. در اين مورد فرد دچار مشکلات جسماني مي شود که ريشه رواني دارند. مانند مشکلات قلبي و فشارخون بالا و معده دردهاي عصبي و...

2- تاثيرات رواني احساس تنهايي زوجين
اولين تاثير رواني حس تنهايي در زوجين، افسردگي و پيامدهاي آتي آن است. افسردگي دروازه ورود به دنياي عذاب آور اضطراب ها و تنش هاي رواني و بي انگيزگي و نااميدي به تمام زندگي است. تنهايي و افسردگي ناشي از آن، تمام روح و ذهن فرد را درگير مي کنند و طراوت و شادابي را از او مي گيرند و ادامه زندگي را رنج آور خواهند کرد.

3- تاثيرات حسي و عاطفي احساس تنهايي زوجين
اساس زندگي مشترک، جفت بودن و زوج بودن است.احساس تنهايي خلاف قاعده کلي ازدواج است. بنابراين زماني که زوجين بعد از ازدواج احساس تنهايي مي کنند در واقع بعد عاطفي و احساسي زندگي مشترکشان متلاطم و نا آرام است. اين شکاف عاطفي و تنهايي معنوي زوجين بر تمام روابط زناشوئي آن ها تاثير مي گذارد. صميمت و رابطه جنسي آن ها را تحت الشعاع قرار مي دهد. انگيزه هاي زندگي را کم مي کند. طراوت و شادابي و لذت بردن از حضور يکديگر را کمرنگ تر مي کند و به طور کلي پايه هاي زندگي زناشويي را سست خواهد کرد.  

راهکارهاي عملي از بين بردن احساس تنهايي بعد از ازدواج
براي از بين بردن احساس تنهايي بعد از ازدواج، لازم است راهکارهاي عملي را بدانيد. در ادامه چند شيوه کاربردي به شما ارائه مي شود؛

1ـ از خودتان شروع کنيد؛ اشکالات رفتاري خود را بررسي کنيد
در بررسي مسائل مشترک نمي توان يک طرفه به قاضي رفت. جانب انصاف را رعايت کنيد. در بروز مشکلات ممکن است شما هم نقشي داشته باشيد. با صداقت و شهامت به بررسي عملکرد و رفتار خود بپردازيد. سعي کنيد ريشه مشکلات را بيابيد و آنچه مربوط به شما بوده را حل و فصل نماييد.

2 ـ از احساس تنهايي خود با همسرتان صحبت کنيد
حس قلبي خود را براي همسرتان بازگو کنيد. دلايل حس تنهايي خود را به او بگوييد. شفاف و صريح صحبت کنيد. مواري را که موجب مي شود، شما بيشتر احساس تنهايي کنيد را بيان کنيد. تمام تلاش خود را بکنيد که بدون مشاجره به صورت کاملا منطقي با هم گفتگو کنيد.

3 ـ اگر احساس تنهايي  به دلايل شغلي همسرتان است با آن کنار بياييد تا اوضاع بهتر شود
در بعضي از موارد بنا به دلايل و اقتضائات شغلي همسر، اوقات تنهايي بيشتري بر زوجين تحميل مي شود. در چنين شرايطي بهتر است به جاي غصه خوردن و احساس تنهايي را رنج آور تلقي کردن، براي آن برنامه ريزي داشته باشيد. در اين صورت فشار رواني ناشي از تنهايي کمتر خواهد شود. خصوصا اينکه مي دانيد شرايط از کنترل شما و همسرتان خارج است. بنابراين با داشتن برنامه هاي متنوع براي اوقات تنهايي، تا زمان بهتر شدن شرايط، باعث رنجش خاطر خود و همسرتان نمي شويد.

4ــ عوامل ايجاد کننده احساس تنهايي را از بين ببريد
بعضي از عوامل ايجاد کننده احساس تنهايي، خارج از اراده زوجين هستند. مانند مشغله هاي خانوادگي هريک از زوجين، وابستگي به خانواده و دوستان، وجود برنامه هاي دورهمي و تفريحات دوستانه و حضور عوامل سوم مانند وابستگي به فضاي مجازي و گذراندن اوقات طولاني در آن. تمام اين عوامل اگر از حد متعارف خود خارج شوند، فاصله عاطفي و صميميت زوجين را نشانه خواهند گرفت. به همين دليل لازم است با بررسي درست هر يک از اين عوامل، احساس تنهايي خود و همسرتان را به حداقل برسانيد.

 سخن پاياني
تنهايي احساس آزاردهنده اي است. اما ممکن است به دلايل مختلف و در مقطعي از زندگي هر شخصي، احساس شود. حالت ايده آل آن اين است که اين احساس را از بين ببريم و از همنشيني و مصاحبت با انسان هاي دوست داشتني زندگيمان لذت ببريم. اما در مواقعي که با اين حس دروني مواجه هستيم بايد مهارت گذر از عوارض اين احساس را داشته باشيم. براي زندگي بهتر لازم است، ازتکنيک هاي روان شناختي بيشتري آگاه باشيم

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar