دلایل گرایش به تک فرزندی

بانو/ دنیای امروز پر شده از خانوادههایی که یا بچه ندارند و یا نهایتا با یک فرزند، خانواده سه نفری تشکیل دادهاند. در مقایسه خانوادههای دیروز با امروز آنچه بیش از اختلاف در تعداد بچهها قابل تامل بوده و به چشم میآید دلیلی است که خانوادههای امروزی بیان میکنند. آنها معتقدند مخارج زندگی و هزینه بچهها اعم از خوراک و پوشاک به حدی بالاست که توان پرداختن به بیش از یک بچه را ندارند. جمله معروف این خانوادهها این است: "خرج معمولی که قراره برای چندتا بچه بکنیم بهترینش رو برای یه بچه میکنیم". اما آیا واقعا میتوان به این دلیل بسنده کرد؟ آیا دلایل_تک_فرزندی فقط به این مسئله ختم میشود؟ ما در این جا به دلایلی دیگر میپردازیم که در این مسئله بیتأثیر نخواهد بود:
• سبک زندگی
تغییر در سبک زندگی یکی از مهترین دلایل تک فرزندی است. ساز و کار زندگیهای امروزی میطلبد فقط یک بچه داشت و او را در رفاه مطلق بزرگ کرد. او را در انواع کلاسهای ورزشی، علمی و زبانهای مختلف دنیا و موسیقی ثبت نام کرد و اینگونه فرزند خود را در بین دیگر بچههای فامیل و همسایه و... سرآمد نمود. از طرفی زندگی مدرن تمام افراد خانواده را مجبور به کار کردن و پول در آوردن کرده تا بتوانند از پس زندگی پر خرج تجملگرا و مرفهانه بربیاند. در نتیجه نه هزینهها و نه وقت اجازه آمدن بچه دوم را میدهد. وامهایی که گرفته میشود و بازپرداختهایی که نفس زن و شوهر را به شماره میاندازد تا بتواند با خریدن ماشین آخرین مدل فرزند خود را هنگامی که از مدرسه تعطیل میشود جلوی دوستانش سر بلند کنند خود دلیلی مهم برای این اتفاق است. بماند که در این نوع زندگیها گاهی داشتن فرزند بیش از یکی، نوعی بیکلاسی محسوب میشود. زندگی مدرن وقت را از مادر میگیرد چون او یا باید شاغل باشد و یا برای خودش، سر و وضعش یا برنامههای خاصی که یک زن مدرنتیه دارد وقتی اختصاصی بگذارد و این ضیق وقت خود یکی دیگر از دلایل تک_فرزندی است. البته از بالا رفتن سن ازدواج و مشکلاتی که باعث ناباروری زنان شده هم نمیتوان به سادگی عبور کرد. گاهی خانوادهها با هزاران دوا و درمان صاحب فرزند میشوند که یکی از دلایلش وقفه طولانی بین ازدواج و بچهدار شدن است و دیگری هم همان سن و سال بالایی است که از زمان مناسب مادر شدن فاصله زیادی دارد. البته ادامه تحصیل والدین تا مقاطع دکترا و بالاتر از آن هم در تک فرزندی بیتأثیر نیست. در حقیقت تغییر در نوع گرایش و دیدگاه افراد جامعه باعث میشود داشتن فرزند بیش از یکی را مانعی برای رسیدن به اهداف و خوشبختی خود قلمداد کنند.
• تغییر ارزشها
زمانی مادر شدن یک موهبت و ارزش تلقی میشد اما امروز خانمی که دکترا دارد و بچهای ندارد یا صاحب تک فرزند است به مراتب از خانم لیسانسهای که صاحب سه فرزند است اما فرزندانش را به بهترین نحو از نظر اخلاق و ادب و مهارتهای زندگی تربیت کرده شان و کلاس بیشتری دارد. داشتن سگ، گربه و انواع پرندگان نسبت به داشتن خواهر و برادر از اهمیت بیشتری برخودار است. از طرفی سکوت در خانه ارزش بالاتری دارد تا اینکه بچهها با شور و شیطنت با خواهر و برادر خود بازی کنند. البته خانههای کوچک و آپارتمانی این روزها توجیه خوبی برای این مسئله است اما جامعه ما با کمبود پارک مواجه نیست و این خود رد توجیه ذکر شده است. از طلاق هم به عنوان موردی دیگر از دلایل تک فرزندی خانواده یاد میکنیم. طلاقهایی زود هنگام و در اوایل ازدواج که باعث میشود بچه علاوه بر نداشتن خواهر و برادر از داشتن پدر یا مادر هم محروم شود. به طور قطع اگر مادری دارای سه فرزند باشد با احساس مسئولیت بیشتری زندگی سخت خود را تحمل کرده و کمتر به طلاق فکر میکند. اما مادری با یک فرزند دست بازتری برای طلاق گرفتن دارد. از طرفی نمیشود به مسائل اقتصادی هم بیتوجه بود. به هر حال خرج و مخارج زندگیها به خصوص نظام آموزش و پرورش غیر انتفاعی، درمان خصوصی و... به حدی بالاست که زن و شوهر جرأت فرزندآوری بیش از یکی را نمیکنند. با این حال اگر همین پدر و مادر از آسیبهای تک فرزندی باخبر بودند به طور قطع از خیلی هزینهها صرف نظر میکردند تا بتوانند با داشتن فرزندانی بیشتر از معضلات تک فرزندی جلوگیری کنند. در حقیقت بچههایی که تربیت کامل آنها در تعامل با برادر و خواهرانشان رقم میخورد به دلیل چنین کمبودی انزوا طلب و پرخاشگر میشوند. آنها قدرت حل مشکلات خود را نداشته و از مهارتهای زندگی بیبهره میشوند چرا که پدر و مادر با توجه بیش از حدی که به او دارند اجازه آزمون و خطا را از او گرفته و او را از داشتن یک زندگی طبیعی دور میسازند. در پایان قاطعانه میگوییم هر چقدر هم که شما برای تک فرزندیتان دلیل بیاورید باز هم نمیشود از آسیبهایی که به همراه این پدیده میآید فرار کرد. پس با نگاهی واقعگرایانه به این مهم بنگرید