از تشویق تا تخریب فرزند فرق هاست!

خراسان/ سخنی با والدین
هر چقدر به جوان ها سخت بگیرید و به عبارتی بخواهید راه را از چاه نشانشان دهید، بدون احترام گذاشتن به شخصیت آن ها نه تنها هیچ ثمری نخواهد داشت بلکه پیامدهای ناگوار دیگری نیز خواهد داشت از جمله دادن مجوز و تایید رفتار نامحترمانه به آن ها با انجام همین نوع رفتار با خود آن ها. بیشتر والدین بسیار شاکی هستند که چرا فرزندانشان با آن ها نامحترمانه برخورد می کنند. اگر قدری دقت کنند فرزندان آن ها سال ها در حال تماشا و ضبط چنین رفتارهایی در منزل بوده اند حال چه با خود آن ها چه با دیگر اعضای خانواده یا فامیل. البته ناگفته نماند ریشه بداخلاقی فرزندان تنها در رفتار عینی و آشفته والدین نیست؛ بلکه یکی از دلایل اصلی است؛ برای مثال تبعیض سهوی و ناآگاهانه بین فرزندان موجب خشم فرزند می شود و حتی رابطه خود فرزندان را نیز به هم می ریزد در صورتی که والدین از نظر خودشان هیچ خطایی در نحوه برخورد با فرزندشان نداشته اند؛ ولی در واقع این گونه نیست. نقد مدبرانه و محترمانه رفتار فرزند با تخریب شخصیتی فرق بسیاری دارد. به نحوه ترمیم رفتار مشکل دار او اشاره کنید ولی به ناتوانی و بی کفایتی وی هرگز. از همه مهم تر هرگز در کلامتان اشاره به قطع ارتباط والد- فرزندی نکنید.
تفاوت تاثیر تشویق و تخریب
به این جمله ها که احتمالا خیلی شنیده اید دقت کنید، تفاوت تاثیر تشویقی و تخریبی آن ها را دریابید!
«من از شما انتظار بیشتری داشتم» در مقابلِ «واقعا همه عرضه تو همین بود».
«تلاش آدم مهمه و من مطمئنم که پسرم (یا دخترم) می تونه از پس این مشکل بر بیاد» در مقابلِ «مشخصه که تنبلی سرکار نتیجه ای جز این نمیده، حیف از این همه زحمتی که برات کشیدم»
«منم یه روزی جوان بودم، خیلی از مسائل امروز شما مشکلات دیروز من بوده پس می تونی روی پدرت (یا مادرت) حساب کنی» در مقابلِ «جوان هم جوونای قدیم، یعنی این موضوع این قدر سخته! واقعا که ما به چی می گفتیم مشکل، شما به چی می گین مشکل!»