دختر نوجوانم در بروز احساساتش ناتوان است

خراسان/ مادری هستم که فقط یک دختر دارم. دختر نوجوانم با احساسات بیگانه است و نمیتواند احساساتش را بروز دهد. حتی به من که مادرش هستم در این 13 سال، یکبار هم نگفته که دوستت دارم. این مشکل در آینده برایش دردسرساز نمیشود؟ چه کنم؟
پاسخ مشاور:
مخاطب محترم، هر نوع ارتباط بین فردی یک مهارت است که موفقیت یا ناکامی فرد با توجه به فرهنگ محیط و میزانی که از نظر روانی دیدهشده، قابل ارزیابی است. توجه داشته باشیم که الگوی ارتباطی و بروز هیجانها و مدیریت آن، ارتباط مستقیم با فرهنگ و مدل ارتباطی والدین با یکدیگر و فرزندان دارد و برای هرگونه تغییر در رفتار و بروز احساسات، والدین باید تغییر را از خود شروع کنند. در ادامه چند توصیه به شما دارم.
شاید دخترتان از بروز احساساتش میترسد
برای بروز احساسات، دو نوع خانواده داریم: 1-در خانواده بالنده که احترام گذاشتن به یکدیگر اهمیت زیادی دارد و نیازهای انسانی در حد متعارف ارضا می شود، فرزندان مطلوبترین بروز احساسات را دارند و هیجانات مثبتی که مستمر از والدین دریافت میکنند بهموقع هم بروز میدهند چون در خانواده بالنده امنیت روانی برقرار است و فرد ترس از بروز احساسات ندارد و احساسات او کاملا پذیرفته میشود. 2- مشکل ارتباطی در خانوادههای آشفته کاملا محسوس است چون در اینگونه خانوادهها ترس حاکمیت دارد و در نتیجه در فضای ترسآلود، احساس امنیت نیست و بهخصوص فرزندان برای در امان ماندن از تهدید و سرزنش و ... یاد میگیرند باید احساسات و هیجانهای خود را سرکوب و از بروز آن خودداری کنند.
آسیبشناسی جدی داشته باشید
برای حل این مشکل، شما باید آسیبشناسی جدی داشته باشید که بروز ندادن احساسات فرزند، وراثتی یا محیطی است و شما در مقابل فرزند احساسات و هیجانات مثبت بروز دهید.
گوشدادن فعال را تجربه کنید
فرزند شما در آغاز نوجوانی است و نیاز به تایید و دیده شدن دارد که لازم است بهاندازه و بهموقع، نکات مثبت وی را یادآوری و موج مثبت به سمت او روانه کنید. فرصت کافی برای صحبت کردن به وی بدهید و برای تشویق وی به بروز احساسات باید گوش دادن فعال را تجربه کنید و از هرگونه سرزنش و مقایسه او با دیگران خودداری کنید.
به او احساس امنیت بدهید
با ویژگی های نوجوانی بیشتر آشنا شوید و متناسب با سن او برخورد کنید. تعامل سازنده داشته باشید و کمک کنید با همسالان پر انرژی و مثبت، ارتباط بهتری برقرار کند. همچنین با رفتار و گفتار خود هرچه بیشتر در کانون خانواده به وی امنیت بدهید.
نویسنده : عبدالحسین ترابیان | کارشناسارشد روانشناسی