چرا تیک عصبی میگیریم؟
خبرآنلاین/ تیکها حرکات یا صداهای ناگهانی و غیرارادی هستند که به دلیل ماهیت تکراری خود میتوانند غافلگیر کننده باشند. اما دلیل بروز آنها چیست و وقتی تیکها ظاهر میشوند در مغز ما چه اتفاقی میافتد؟
این رفتارها به عنوان اختلالات عصبی-رشدی طبقهبندی میشوند که شامل اختلال در مدارهای مغزیِ مسئول کنترل حرکتی است. تیکها میتوانند ساده باشند، مانند پلک زدن سریع، اخم کردن یا بالا انداختن شانه یا حتی پیچیدهتر مانند تکرار کلمات یا عبارات خاص یا درآوردن اصوات ویژه مثل سرفه کردن.
تیکها به ویژه در کودکان شایع هستند و در میان حدود ۵ درصدِ آنها شیوع دارند اما میتوانند تا بزرگسالی باقی بمانند یا حتی در بزرگسالی ظاهر شوند.
علت چیست؟
تیکها از اختلالات عملکرد مدارهای مغز به ویژه آنهایی که شامل عقدههای قاعدهای یا گانگلیونهای پایه (Basal ganglia)، یک منطقه کلیدی برای هماهنگی حرکات، نشات میگیرند. حساسیت یا عدم تعادل در آزادسازی انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین نیز نقش مهمی ایفا میکند. علاوه بر عوامل عصبی، عناصر ژنتیکی و محیطی نیز در ظاهر شدن آنها نقش دارند.
به گزارش یورونیوز، مطالعات نشان دادهاند که تیکها اغلب با استرس، اضطراب یا خستگی بدتر میشوند. این حالتها باعث افزایش فعالیت در مدارهای مغزی مربوطه میشود و تیکها را بیشتر میکند. برعکس، دورههای آرامش و تمدد اعصاب باعث کاهش شدت آنها میشود. در برخی از بیماران، درمانهایی مانند رفتار درمانی، آرامسازی یا در موارد شدیدتر دارو میتواند به محدود کردن تأثیر تیکها بر زندگی روزمره کمک کند.
انواع مختلف تیک
تیکها میتوانند موقت یا مزمن باشند. تیکهای موقت که اغلب در کودکان دیده میشود، معمولاً پس از چند ماه ناپدید میشوند. تیکهای مزمن بیش از یک سال طول میکشد و با سندرم تورت (Tourette syndrome) همراه است. این بیماری عصبی با ترکیبی از تیکهای حرکتی و صوتی پایدار بروز میکند. به طور متوسط از هر ۲۰۰۰ نفر یک نفر دچار این سندرم میشود و در میان پسران شایعتر از دختران است. اگرچه ممکن است این تیکها غیرقابل کنترل به نظر برسند اما با افزایش سن از شدت آنها کاسته میشود.
چگونه با تیک زندگی کنیم؟
افراد مبتلا به تیک ممکن است در زندگی روزمره خود با مشکلاتی مواجه شوند به ویژه به دلیل نگاه دیگران به آنها. کودکان ممکن است قربانی تمسخر و حتی آزار و اذیت شوند. افزایش آگاهی در میان اطرافیان و ترویج درک بهتر از این اختلالات برای محدود کردن این برخوردها ضروری است.
تشخیص و مدیریت تیک نیاز به یک رویکرد شخصی دارد. متخصصانی مانند متخصصان مغز و اعصاب یا روانشناسان، تأثیر تیکها را بر کیفیت زندگی بیمار ارزیابی کرده و راهبردهای مناسب را پیشنهاد میکنند. اینها اغلب شامل درمانهای رفتاری برای کمک به کنترل تیکها و همچنین حمایت روانشناختی برای مدیریت تأثیر عاطفی آنها میشوند.