بهداشت نيوز/ دانشيار دانشگاه علوم پزشکي تهران، در مورد بيماري «مياستني گراويس» و دلايل ابتلا به آن توضيحاتي ارائه داد.
فرزاد فاتحي، در بيست و ششمين کنگره نورولوژي و الکتروفيزيولوژي، در ارتباط با بيماري مياستني گراويس (Myasthenia Gravis) يا به اختصار MG، گفت: اين بيماري از سالها پيش شناخته شده بود و نام آن از دو واژه مياستني (به معني ضعف عضله) و گراويس به معني سنگين يا وخيم تشکيل شده است.
وي با اشاره به اينکه واژه گراويس منشأ هند و اروپايي دارد و در زبان فارسي همان واژه گران به معني سنگين و همانطور که ميدانيم زبان فارسي زير مجموعه زبانهاي هند و اروپايي است، افزود: با درمانهاي جديد و پيشرفت علم پزشکي شايد در بيشتر موارد اين بيماري مانند دهههاي پيش، ديگر يک بيماري سنگين نباشد، ولي به هر حال هنوز به اين اسم ناميده ميشود.
اين فوق تخصص بيماريهاي عصب و عضله، گفت: بيماري «مياستني گراويس» اکثراً يک بيماري خود ايمن است، البته موارد مادرزادي هم وجود دارد که به اين گروه از بيماريهاي سندروم مادرزادي مياستني اطلاق ميشود.
وي بيان داشت: اين بيماري در مواردي ايجاد ميشود که گلبولهاي سفيد به دلايلي که اکثراً مشخص نيست بر عليه محل اتصال عصب به عضله شروع به ساخت آنتي بادي ميکنند. براي فهم اين بيماري بهتر است به صورت خلاصه در مورد نحوه انقباض عضلات اشاره کنيم.
دبير علمي بيست و ششمين کنگره نورولوژي و الکتروفيزيولوژي، گفت: هنگامي که سيگنالهاي عصبي جهت حرکت عضله از بخش حرکتي مغز شروع ميشوند، از طريق اعصاب حرکتي مرکزي به نخاع مي رسند و از آنجا به وسيله اعصاب محيطي به عضله منتقل و موجب انقباض عضله ميشوند.
وي عنوان کرد: پس از رسيدن سيگنال الکتريکي به پايانه عصبي، مادهاي به نام استيل کولين از پايانه عصبي آزاد ميشود که به گيرندههاي خود در عضله متصل شده و فرآيند انقباض عضلاني را آغاز ميکند.
دانشيار دانشگاه علوم پزشکي تهران، يادآورشد: در بيماري مياستني گراويس در بيشتر موارد، در محل اتصال پايانه عصب به عضله، آنتي باديهايي وجود دارند که به گيرندههاي استيل کولين متصل شده و آنها را غيرفعال ميکنند يا از بين ميبرند و نتيجتاً سيگنال عصبي نميتواند به عضله منتقل شود و انقباض عضله اتفاق نميافتد.
فاتحي خاطرنشان کرد: منشأ توليد اين آنتي باديها در بيشتر موارد غده تيموس است که در بسياري از بيماران مياستني اين غده بزرگ ميشود يا در مواردي حالت توموري پيدا ميکند.
وي گفت: در مواردي بيماري مياستني گراويس با ساير بيماريهاي خود ايمن مانند کم کاري تيروئيد و روماتيسم مفصلي يا ساير بيماريهاي خود ايمن همراه است. همچنين اين بيماري در هر سني ديده ميشود ولي معمولاً در سنين پايينتر مثل ساير بيماريهاي خود ايمن در خانمها بيشتر است و در سنين بالاتر به يک ميزان در خانمها و آقايان رواج دارد.
اين فوق تخصص بيماريهاي عصب و عضله گفت: شايعترين علائم اين بيماري دوبيني و افتادگي پلک است که در بيش از دو سوم موارد ديده ميشود و علائم کمتر شايع به صورت اختلال در بلع، تنگي نفس و ضعف عضلاني است.
وي بيان داشت: نکته مهم در تشخيص اين بيماري علائم متغير آن است و با خستگي علائم بهوضوح بدتر ميشود. معمولاً علائم در صبحها بهتر است و در عصر و شب شدت مييابد. در مواردي که اختلال بلع و تنفس بسيار شديد باشد ممکن است نياز به بستري در بيمارستان و مراقبتهاي ويژه باشد.
فاتحي يادآور شد: نکته مهم آن است که برخي مواقع بعضي بيماريها مانند عفونتهاي تنفسي يا برخي داروهاي خاص مانند گروهي از آنتي بيوتيکها ممکن است موجب بدتر شدن بيماري شوند.
وي افزود: تشخيص اين بيماري به عهده متخصص بيماريهاي مغز و اعصاب و کليد تشخيص، بر اساس شرح حال و معاينه باليني است در صورت شک به اين بيماري، معمولاً متخصص مغز و اعصاب تستهايي مانند آزمايش خون جهت سنجش آنتي باديهايي که عامل اين بيماري هستند و تست نوار عصب (تست اختصاصي RNS) درخواست ميکند.
اين فوق تخصص بيماريهاي عصب و عضله گفت: همچنين پزشک جهت بررسي غده تيموس ممکن است درخواست عکسبرداري از قفسه سينه کند.
وي افزود: در مورد درمان بيماري خوشبختانه در حال حاضر داروهاي زيادي وجود دارند. درمان بيماري به دو قسمت اصليِ درمانِ علامتي و درمان پايه خود ايمني بيماري تقسيم ميشوند. درمان علامتي موجب ميشود که غلظت استيل کولين در محل اتصال عصب به عضله افزايش يابد و نهايت قدرت عضلاني افزايش يابد ولي اين درمان نيمه عمر زيادي ندارد لذا بايد در مواردي که بيماري از حالت خفيف چشمي فراتر ميرود و به اصطلاح ژنراليزه ميشود، درمانهايي که باعث تضعيف وضعيت خود ايمني بيماري ميشوند، اضافه شود که نوع درمان، مقدار و تعداد داروي تجويز شده بر حسب ميزان شدت بيماري، سن بيمار، وضعيت جسمي بيمار و بيماريهاي همراه ديگر متفاوت است.
فاتحي خاطرنشان کرد: در موارد بسيار شديد که نارسايي تنفسي يا اختلال بلع شديد ايجاد ميشود نياز به درمانهايي مانند تعويض پلاسما (يا پلاسمافرز) و يا ايمونوگلوبولين وريدي است که اين دو درمان از لحاظ اثر بخشي در بيشتر موارد معادل هم هستند و بر اساس در دسترس بودن آنها در مراکز بيمارستاني و صلاحديد متخصص مغز و اعصاب تجويز ميشوند.
فاتحي گفت: در مواردي که سطح آنتي بادي استيل کولين بالاست، به خصوص در رده سني پايينتر از دهه شش توصيه به برداشتن تيموس ميشود که موجب کاهش شدت بيماري و همچنين نياز به دارو خواهد شد و در مواردي هم که غده تيموس توموري شده در هر سني توصيه به جراحي ميشود.
وي افزود: در بيشتر موارد در صورتي که بيمار در موقع مناسب به پزشک مراجعه کند و از دستورات پزشک تبعيت کند پيش آگهي خوبي دارد البته در مواردي نيز ممکن است کنترل بيماري مشکل باشد و نياز به داروهاي سنگينتري باشد.
اين فوق تخصص بيماريهاي عصب و عضله يادآور شد: اين بيماري شايد نسبت به ساير بيماريهاي سيستم مغز و اعصاب کمتر شناخته شده است ولي تعداد متنابهي از افراد جامعه را گرفتار کرده است و درمانهاي موجود اغلب هزينه بر است. با توجه به عوارضي که خود بيماري يا درمانهايي که براي کنترل بيماري استفاده ميشود، ميتوانند داشته باشند توجه ويژه سيستم بهداشتي درماني را ميطلبد، به خصوص در امر بيمه داروها و همچنين مراقبتهاي ويژه اي که اين بيماران نياز دارند تا بتوانند زندگي با کيفيت مطلوب داشته باشند.
فاتحي عنوان کرد: خوشبختانه اخيراً با تلاش بيماران و پزشکان در راه اندازي انجمن مياستني و حمايتهايي که از طرف مردم و دولت ميشود، اميد است که در آينده مسير مشکلات بيماران هموارتر شود و بيماران مياستني از زندگي مانند افراد عادي جامعه برخوردار شوند.
بازار