علائم سرطان غدد لنفاوی

ايسنا/يک فوق تخصص هماتولوژي آنکولوژي با اشاره به روشهاي تشخيصي بروز سرطان غدد لنفاوي، توضيحاتي درباره روشهاي درمان آن ارائه کرد.
دکتر يوسف روستا با اشاره به اينکه لنفوم يک بيماري بدخيمي است که از سلولهاي لنفوسيت B و T منشاء ميگيرد، گفت: در حالت کلي دو نوع لنفوم هوچکيني و غيرهوچکيني داريم. اين بيماري علائمي دارد که بيماران در صورت مشاهده آنها بايد به پزشک مراجعه کنند و مهمترين آنها تب بالاي ۳۸ درجه به مدت طولاني بدون منشاء عفوني است. علامت دوم کاهش وزن بيمار بدون رژيم و ورزش است به اين صورت که وزن بيمار طي ۶ ماه بيشتر از ۱۰ درصد کاهش يابد.
وي افزود: علامت سوم بيماري لنفوم، تعريق شديد است؛ در حدي که لباسهاي زير بيمار را خيس ميکند. چهارمين علامت اين بيماري بزرگ شدن غدههاي لنفاوي است؛ در حالت نرمال غدد لنفاوي در نقاط مختلف بدن مثل گردن، زيربغل، کشاله ران و تحت فکي وجود دارد که در صورت ابتلا به لنفوم اين غدهها بزرگ ميشوند و خود بيمار نيز ميتواند آن را احساس کند که در معاينه پزشک نيز قابل تشخيص است. بزرگ شدن غدد لنفاوي ميتواند داخل شکم يا قفسه سينه نيز باشد که بزرگي آنها با عکسبرداريهاي تخصصي مانند سي تي اسکن تشخيص داده ميشود.
روستا با بيان اينکه پنجمين علامت بيماري لنفوم، بزرگ شدن کبد و طحال فرد است، اظهار کرد: علامت بعدي ضايعات پوستي به شکلهاي مختلف است که پاسخي به درمانهاي مختلف نداده و ممکن است علامتي از لنفوم به خصوص لنفوسيتهاي T باشد که پوست را درگير ميکنند. علامت بعدي بيماري لنفوم ضايعات استخواني مانند تودههاي استخوان و خردگي استخوان است که در عکسبرداري تشخيص داده ميشود و بيمار تنها استخوان درد را احساس ميکند.
اين فوق تخصص هماتولوژي انکولوژي درباره علائم آزمايشگاهي بيماري لنفوم، گفت: کم خوني مزمن بدون علت، گلبول سفيد و پلاکت پايين بدون علت، بالا بودن کلسيم خون بدون علتهاي معمول، بالا بودن ائوزينوفيلهاي خون، همچنين آزمايشاتي مانند افزايش ESR، LDH و CRP که نشاندهنده التهاب در بدن هستند در بيماري لنفوم افزايش پيدا ميکنند که اين علائم ميتواند نشانهاي آزمايشگاهي از لنفوم باشد.
وي با بيان اينکه هر نوع لنفومي بسته به اينکه کدام قسمت بدن را درگير کرده باشد، علائم اختصاصي آن قسمت را نشان ميدهد، افزود: به عنوان مثال لنفوم مغزي با سردردهاي شديد و مقاوم به مسکن، تهوع، استفراغ و افت هوشياري همراه است، همچنين اولين علامت لنفوم قفسه سينه تنگي نفس بدون علت مشخص است، لنفوم غدد شکمي و طحال نيز با درد شکم تظاهر پيدا ميکند.
روستا درباره روشهاي تشخيص قطعي لنفوم گفت: بيمار ممکن است تمام اين علائم را نداشته باشد و تنها بخشي از علائم را داشته باشد که در بررسيها بزرگ شدن غدد لنفاوي بيمار مشاهده ميشود که طول آن به بيش از ۱.۵ سانتي متر نيز رسيده، در اين صورت بيمار براي لنفوم يا بيماري خوني بايد حتما بررسي شود.
وي در ادامه افزود: در مرحله اول بايد آزمايشات معمول انجام گيرد زيرا ممکن است بيماري توکسي پلاسموزيس يا عفونت اپيشتاين ويروس داشته باشد که با آزمايش تشخيص داده شده و با درمان رفع ميشوند اما، در صورتي که با روشهاي معمول بيماري لنفوم تشخيص داده نشود، بهترين روش بيوپسي کامل غده لنفاوي است به اين صورت که يکي از غدد لنفاوي بيمار به صورت سرپايي و با بي حسي موضعي و بدون بيهوشي برداشته ميشود.
وي با بيان اينکه انجام بيوپسي سوزني توسط برخي پزشکان براي تشخيص لنفوم ناکافي است و به تشخيص بيماري کمک نميکند، تصريح کرد: بيوپسي با برداشتن کامل غده لنفاوي در اتاق عمل و با استفاده از بيحسي موضعي بايد انجام شود که پس از ارسال به پاتولوژي و انجام آزمايش ايمنو هيستو شيميايي بر روي آن نوع لنفوم مشخص ميشود. اگر لنفوم تنها غدد لنفي داخل شکم يا داخل قفسه سينه را درگير کرده باشد ممکن است جهت نمونه برداري بيهوشي کامل و انجام عمل جراحي باز لازم شود.
وي در ادامه گفت: پس از تشخيص لنفوم بيمار بايد به صورت کامل توسط سيتياسکن از نواحي گردن، ريه و شکم بررسي شود تا مشاهده کنيم کدام قسمتهاي بدن درگير شده که بسته به اينکه کدام قسمت از بدن درگير شدند مراحل بيماري متفاوت است.
روستا با بيان اينکه در صورت دسترس بودن به پت سي تي اسکن بهتر است بسته به نوع لنفوم از اين روش تشخيصي استفاده شود، اظهار کرد: در لنفومهاي تهاجمي بيوپسي مغزاستخوان نيز انجام ميگيرد تا از سالم بودن مغز استخوان در لنفوم اطمينان حاصل شود. در برخي از لنفومها نياز است مايع مغزي- نخاعي بيمار نيز مورد آزمايش قرار گيرد زيرا برخي لنفومها باعث درگيري مغزي ميشوند.
اين فوق تخصص هماتولوژي انکولوژي با بيان اينکه لنفوم اوليه مغز تنها در مغز ظاهر ميشود و در هيچ نقطهاي از بدن نشانهاي از لنفوم وجود ندارد، گفت: در اين نوع لنفوم با نمونهبرداري از مغز توسط سوزن مخصوص و با بيهوشي کامل بيماري، تشخيص داده و درمان آن آغاز ميشود.
او درباره تفاوت لنفوم هوچکين و غيرهوچکين گفت: اين تفاوت براساس نوع سلولها در بررسي پاتولوژي است که توسط ميکروسکوپ تشخيص داده ميشود، پيشآگهي لنفوم غيرهوچکيني نسبت به لنفوم هوچکيني بدتر است و لنفوم هوچکيني در زمينههاي پاسخ به درمان و طول عمر بيمار بهتر از نوع لنفوم غيرهوچکيني است.
اين فوق تخصص هماتولوژي انکولوژي اظهار کرد: لنفوم هوچکيني بيشتر با بزرگي غدد لنفاوي قسمت بالاي ديافراگم مثل بزرگي غدد لنفاوي گردني تظاهر پيدا ميکنند اما لنفومهاي غيرهوچکيني ممکن است هر قسمتي از بدن مانند دستگاه گوارش، مغز، قفسه سينه و شکم را درگير کند.
وي در ادامه بيان کرد: لنفوم غيرهوچکيني زيرگروههاي مختلف دارد و بسته به نوع زيرگروههاي آن پيشآگهي و پاسخ به درمان متفاوتي دارند ممکن است بيمار مبتلا به لنفوم لنفوسيتي مزمن يا لنفوم فوليکولار باشد که براي درمان بهتر هستند. ممکن است لنفوم تهاجمي مانند بورکيت وآناپلاستيک باشد که درمان سختتري دارند.
وي درباره اولين قدم براي درمان بيماري لنفوم، گفت: لنفوم بيماري سيستميک است و کل بدن درگير آن است زيرا غدد لنفاوي در سراسر بدن وجود دارند و در يک نقطه بدن قرار ندارند تا بتوان با جراحي آنها را از بين برد. در لنفومها جراحي تنها براي تشخيص و نمونه برداري به کار ميرود. بيمار براي درمان بايد به فوق تخصص خون و سرطان بالغين مراجعه کند و برنامه درماني را براساس مرحله بيماري و نوع لنفوم اجرا کند.
وي با بيان اينکه مهمترين درمان براي لنفوم، شيمي درماني است که براساس نوع دارو بصورت سرپايي يا بستري انجام ميشود، گفت: بيمار داروها را به صورت سرپايي يا بستري در مطب يا بيمارستان زير نظر فوق تخصص خون و سرطان دريافت ميکند که تزريقها بستگي به نوع لنفوم در دورههاي دو تا سه هفتهاي تکرار ميشود. معمولا در مرحله اول ۶ تا ۸ وگاهي ۱۲ دوره براي بيمار شيمي درماني تجويز شود که بسته به نوع لنفوم و وضعيت بيمار و مرحله لنفوم تعداد دورهاي شيمي درماني و ميزان پاسخ به درمان متفاوت است. راديوتراپي براي برخي از لنفومهاي درگير کننده قفسه سينه به خصوص در شرايطي که طول غده لنفاوي قفسه سينه بيشتر از ۱۰ سانتي متر يا يک سوم قفسه سينه باشد به عنوان درمان کمکي در کنار شيمي درماني با صلاحديد پزشک مربوطه تجويز ميشود.
وي با تاکيد بر اينکه راديوتراپي گزينه اول درمان نيست، بيان کرد: برخي از لنفومها سير آرام و آهسته اي دارند و ممکن است پس از تشخيص تنها به پيگيري بيمار نياز باشد و شيمي درماني انجام نشود. ممکن است برخي لنفومها بعد از درمان اوليه عود کنند يا به درمان پاسخ ندهند که در اين صورت شيميدرماني قويتر انجام ميشود و پس از خاموشي بيماري، در صورت رضايت، بيمار براي پيوند مغز استخوان ارجاع داده ميشود تا احتمال پاسخ به درمان افزايش يابد و بيماري بازنگردد. پروسه پيوند پيچيده است و ميزان پاسخ به درمان به شرايط بيمار و نوع بيماري بستگي دارد.
روستا خاطرنشان کرد: برخي بيماريها ريسک ابتلا به لنفوم را افزايش ميدهند که شامل ۴ و ۵ گروه هستند که بعضي مانند سندروم چدياک هيگاشي و ويسکوت آلدريچ که ارثي هستند که اين بيماريهاي ارثي امروزه نادر هستند. همچنين افراد با ضعف سيستم ايمني به دلايلي مانند HIV و استفاده از داروي سرکوب سيستم ايمني مثلا به علت پيوند کليه و کبد مستعد لنفوم هستند. بيماريهاي خودايمني مانند لوپوس، روماتوئيد آرتريت، شوگرن و برخي از عفونتها مانند عفونت ويروس هرپس انساني تيپ ۸، يا اپيشتاين بار ويروس و هپاتيت C فرد را مستعد لنفوم ميکنند. از عوامل محيطي و اکتسابي که خطر لنفوم را زياد مي کند مي توان به چاقي و مصرف دخانيات اشاره کرد.