والا طب/ از مسائلي که معمولاً مورد سؤال علاقهمندان طب اسلامي قرار ميگيرد، نظر مقام معظم رهبري در مورد طب سنتي و اسلامي است. هرچند که حمايتهاي گفتماني ايشان از توليد علم بومي و اسلامي و توصيههاي ايشان در لزوم احياء طب سنتي جايي براي انکار نظر مثبت ايشان باقي نميگذارد اما جهت اطلاع دقيقتر عزيزان از ارادتي که رهبر معظم انقلاب به اين حوزه دارند و دغدغهاي که نسبت به احياء اين جريان دارند تصميم گرفتم که به گوشهاي از نظرات ايشان که انعکاسي در رسانهها نيافته است اشاره نمايم. چندي پيش آقاي اسکندري، يکي از مجريان متعهد سيما که در برنامۀ "وقت بيداري" شبکه قرآن نيز شاهد اجراي ايشان بودهايم به بنده گفتند که يکي از دوستان رسانهاي ايشان در يکي از جلسات رهبري از تذکراتي که مقام معظم رهبري به رئيس جمهور فرموده بودند رونوشتي تهيه کرده اند که بنده مضمون آن را به اطلاع ميرسانم. ايشان فرموده بودند:"اين انرژي هستهاي اصلش مال ما نيست، چيزي بود که از آنها گرفتيم و الان به دست آوردهايم. دغدغۀ قلبي امروز من طب اسلامي ايراني است، به آن بپردازيد" و همچنين در جايي به اساتيد اين حوزه توصيه فرموده بودند که: " از درگيري با مخالفان طب سنتي اجتناب کنيد و به جاي آن به کار خودتان بپردازيد"
از بين مسائل مختلفي که امروز براي نظام مقدس جمهوري اسلامي داراي اهميت ميباشد احياء طب اسلامي ايراني را در صدر مينشانند و دغدغۀ قلبي امروز خود را طب اسلامي ميدانند. ايشان بر روند اين جريان نظارت دارند و آن را رصد مينمايند و حتي توصيهاي که به اساتيد اين حوزه دارند افشا کنندۀ نظر مثبت ايشان بر استقلال طب ايراني - اسلامي است. ايشان توصيه ميفرمايند که کاري به مخالفت مخالفان نداشته باشيد و کار خود را بکنيد و اين به معناي آن است که جريان طب اسلامي بايد به صورتي مستقل به کار خود ادامه بدهد و مخالفت مخالفاني که نوع نگاه آن ها به مسألۀ طب در تضاد با مباني طب اسلامي است نبايد عاملي جهت ورود به جدل هاي بي فايدهاي که باعث اتلاف وقت ميگردد باشد. ممکن است اين شائبه پديد آيد که يعني جريان طب اسلامي در روند مورد نظر خود نبايد به تقابل با طب مدرن برود؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت که به هيچ عنوان چنين برداشتي مورد نظر نيست. مقام معظم رهبري خود پرچمدار جريان جنبش نرم افزاري هستند که بر عليه مباني سکولار علوم دانشگاهي تمام قد ايستادهاند. جريان طب اسلامي نيز بايد بداند که درگيري حقيقي ما با طب مدرن در مباني معرفت شناسي علم طب است اما اين درگيري غير از جدلهاي سطحي و روبنايي است که با برخي مخالفان ناآگاه و متعصب انجام ميگيرد. افرادي که نه در مباني، بلکه در روشها و تکنيکها به مقابله با طب سنتي ميآيند و سعي دارند از دريچۀ علوم سکولار دانشگاهي و با معيار قرار دادن رفرنسهاي باطل دانشگاهي به مقابله با جريان اصيل طب اسلامي بپردازند ...