نماد آخرین خبر

جلوه‌گری نور و سلوک پیامبر(ص) در بوستان سعدی + فیلم

منبع
ايکنا
بروزرسانی
جلوه‌گری نور و سلوک پیامبر(ص) در بوستان سعدی + فیلم

ایکنا/

بوستان سعدی، نه تنها گنجینه‌ای از حکمت و اخلاق است، بلکه صحنه‌ای است برای جلوه‌گری نور و سلوک پیامبر اکرم (ص). در هر بیت و هر وصف، ارادت شاعر به خاتم‌المرسلین نمایان است و مخاطب را به سفری معنوی می‌برد که هم زیبایی ادبیات فارسی را به رخ می‌کشد و هم عمق معرفت و اخلاق نبوی را تجربه‌پذیر می‌کند.
 
 نعت پیامبر اکرم(ص) در ادبیات فارسی از آغاز شکل‌گیری شعر دری تاکنون، یکی از درخشان‌ترین شاخه‌های شعر آیینی بوده است. بزرگانی چون سنایی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ با زبان عشق و ایمان، پیامبر رحمت را ستوده‌اند و او را مظهر اخلاق و کمال انسانی دانسته‌اند. نعت‌سرایی تنها مدحی لفظی نیست، بلکه جلوه‌ای از دلدادگی شاعران و پیوند جاودانه ادب فارسی با سیره نبوی به‌شمار می‌رود.

در همین راستا ایکنا نیز همزمان با آغاز امامت حضرت ولی‌عصر(عج) و در آستانه هزار و پانصدمین سالگرد میلاد پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی(ص)، مجموعه درس‌گفتارهایی را در ۹ بخش با محور نعت پیامبر اکرم(ص) در ادبیات فارسی منتشر می‌کند. 

راوی این درس‌گفتارها ساعد باقری، شاعر و پژوهشگر برجسته ادبیات فارسی است؛ چهره‌ای که نام او با شعر آیینی، پژوهش‌های ژرف در عرصه ادب فارسی و تلاش برای پیوند میان شعر معاصر و میراث معنوی درخشان این سرزمین گره خورده است. نگاه پژوهشگرانه و تجربه‌های ادبی او فرصتی فراهم می‌کند تا مخاطب امروز، سیمای پیامبر رحمت(ص) را در آیینه زبان و ادب فارسی با نگاهی تازه و عمیق بازشناسد.

از علاقه‌مندان فرهنگ و ادب فارسی و نیز دوستداران سیره نبوی دعوت می‌کنیم در این مسیر همراه باشند و در هر بخش، با تأمل در سخنان ساعد باقری، به ژرفای سنت نعت‌سرایی در ادب فارسی قدم بگذارند؛ سنتی که همچنان جاری و زنده است و می‌تواند دل‌ها را با یاد و نام پیامبر رحمت(ص) روشن سازد.

در ادامه بخش نخست با محور «سعدی، بوستان و پیامبر اکرم(ص)» را با هم می‌بینیم و می‌خوانیم.

به نام چاشنی‌بخش زبان‌ها *** حلاوت‌سنج معنی در بیان‌ها

محمد کآفرینش هست خاکش *** هزاران آفرین بر جان پاکش
سلام بر یاران گرامی

خجسته باد این ایام و لیالی بر شما عزیزان؛ امیدواریم که این فرصت‌های پیش رو در چند مقطع زمانی آتی، زمینه سیاحت در چشم‌اندازهای روشن معنی و حکمت در نعت‌ها را فراهم آورد.

خطاب به دوستان جوان‌تر عرض می‌کنم که نعت به هر متنی اطلاق نمی‌شود؛ بلکه این امر اختصاص به سید المرسلین، سید انبیا محمد مصطفی(ص) دارد و سایر متون می‌توانند به‌عنوان مدح شناخته شوند. برای نمونه، گاهی کلمه «رسا» با سین نوشته می‌شود و در معنای وصف کسی به‌کار می‌رود، حال آنکه رثا با سه نقطه به معنای مرثیه و عزاست. لذا نعت فقط مختص به پیامبر(ص) است. دنبال کردن آثار، نعت‌های پیامبر(ص) و مضامین مربوط به ایشان به‌صورت خلاقانه و ابداع‌آمیز در ادبیات فارسی کار دشواری نیست. معمولاً در تحمیدیه‌های منظومه‌ها، بلافاصله پس از تحمید، نعت پیامبر(ص) می‌آید. اکثر کتاب‌هایی که در این زمینه فراهم آمده، مشابه این قالب را دارند؛ از منظومه‌های حدیقه سنایی تا چهار منظومه عطار. برای نمونه، آثار نظامی، شامل شش اثر تحت عنوان خمسه، از جمله اسکندرنامه که خود دو منظومه است، همگی با تحمیدیه آغاز شده و پس از آن بلافاصله به نعت پیامبر(ص) می‌پردازند. 

اما دریا دریا سخن هست در میانه این منظومه‌ها. افزون بر آن در بخش‌هایی از قصاید دیوان‌ها یا غزلیات نیز دیده می‌شود. این ساختار باعث شده است که حتی در تدوین کتاب‌ها نیز این قاعده رعایت شود. برای نمونه، در بوستان سعدی مشاهده می‌کنیم که ارادت سعدی به ساحت رحمت للعالمین و خاتم‌النبیین(ص) به وضوح مشهود است. در مقدمه بوستان در نعت حضرت رسول(ص) فقط وصف‌ها را می‌شنویم و پس از شش بیت، یک فعل رخ می‌دهد. بیت چهارم هم یک فعل دارد که آن هم به نوعی وصف است «کلیمی که چرخ فلک طور اوست، همه نورها پرتو نور اوست». لذا باید به ساخت و بافت منظومه‌ها توجه داشت، زیرا بسیاری از مواقع در جای تعبیه شده، لزوماً این موضوع پدیدار نیست. در بوستان فرو رفته و با تحمیدیه در هم آمیخته شده. در اواخر تحمیدیه بوستان، سه یا چهار بیت وجود دارد که اگر نخوانده شوند، ارتباط با نعت حضرت پیامبر(ص) آشکار نمی‌شود و تصور می‌شود این بیت‌ها بدون فعل ادامه پیدا می‌کنند.

در ابیات انتهایی تحمیدیه، حمد خداوند به‌طور دقیق با نعت حضرت محمد(ص) پیوند می‌خورد:

به پای طلب ره بدان جا بری ** وز آنجا به بال محبت پری

بدرد یقین پرده‌های خیال ** نماند سراپرده الا جلال

دگر مرکب عقل را پویه نیست ** عنانش بگیرد تحیر که ایست

(اشاره‌ای است به ماجرای معراج پیامبر(ص)، جایی که جبرئیل اعلام می‌کند از این بالاتر نمی‌تواند پیش رود).

در این بحر جز مرد داعی نرفت ** گمان شد که دنبال راعی نرفت

(داعی معمولاً به معنای دعوت‌کننده یا دعاگو است و در اینجا به معنای کسی است که اهل طلب و سلوک است. راعی نیز کسانی هستند که از این مسیر بازگشت کرده‌اند و در نتیجه سرگشته‌اند و خلاف پیامبر(ص) کسی که ره گزیده است، هرگز به منزل نهایی دست نخواهد یافت).

کسانی کز این راه برگشته‌اند ** برفتند بسیار و سرگشته‌اند

خلاف پیمبر کسی ره گزید ** که هرگز به منزل نخواهد رسید

کریم السجایا جمیل الشیم ** نبی البرایا شفیع الامم

امام رسل، پیشوای سبیل ** امین خدا، مهبط جبرئیل

(مهبط به معنای محل هبوط و فرود آمدن کسی است که جبرئیل نزد او فرود می‌آید).

شفیع الوری، خواجه بعث و نشر ** امام الهدی، صدر دیوان حشر

(بعث و نشر، به معنای رستاخیز و برانگیختگی است)

کلیمی که چرخ فلک طور اوست ** همه نورها پرتو نور اوست

شفیع مطاع نبی کریم ** قسیم جسیم نسیم وسیم

(جسیم به معنای خوش‌اندام و نسیم به معنای زیبا و وسیم نیز به معنای عالی‌نسب است. در برخی نسخه‌ها، به جای نسیم، کلمه «بسیم» آمده که معنای خندان دارد).

 یتیمی که ناکرده قرآن درست ** کتب‌خانه هفت ملت بشست

 چو عزمش برآهخت شمشیر بیم ** به معجز میان قمر زد دو نیم

(این مصرع به شق‌القمر اشاره دارد).

 چو صیتش در افواه دنیا فتاد ** تزلزل در ایوان کسری فتاد

 به لا قامت لات بشکست خرد ** به اعزاز دین آب عزی ببرد

( یعنی آبروی عزی را ببرد)

نه از لات و عزی برآورد گرد ** که تورات و انجیل منسوخ کرد

(معمولا نعت‌ها یا یک بخش معراج‌نامه مستقل دارند و یا اشارتی نیز به معراج دارند).

شبی برنشست از فلک برگذشت * به تمکین و جاه از ملک درگذشت

چنان گرم در تیه قربت براند ** که بر سدره جبریل از او بازماند

بدو گفت سالار بیت‌الحرام ** که ای حامل وحی برتر خرام

چو در دوستی مخلصم یافتی ** عنانم ز صحبت چرا تافتی؟

بگفتا فراتر مجالم نماند ** بماندم که نیروی بالم نماند

اگر یک سر موی برتر پرم ** فروغ تجلی بسوزد پرم

نماند به عصیان کسی در گرو ** که دارد چنین سیدی پیشرو

چه نعت پسندیده گویم تو را؟ ** علیک السلام ای نبی الوری

درود ملک بر روان تو باد ** بر اصحاب و بر پیروان تو باد.

سعدی نعت پیامبر(ص) را پس از چند بیت به دعا ختم می‌کند و می‌گوید: «خدایا به حق بنی فاطمه/ که بر قول ایمان کنم خاتمه» 

همچنین، سعدی در وصف جمال محمد(ص) می‌گوید:

ماه فرو ماند از جمال محمد ** سرو نروید به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست ** در نظر قدر با کمال محمد

وعده دیدار هر کسی به قیامت ** لیله اِسری شب وصال محمد

(بسیاری از افراد هستند که از واژه لیله اَسری استفاده می‌کنند که غلط است. این واژه یعنی اَسری در قرآن کریم نیز آمده است: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ؛ پاک و منزه است آن (خدایی) که بنده‌اش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقص که اطرافش را برکت داده‌ایم شبانه برد». اَسری در این آیه شریفه یعنی خداوند پیامبر(ص) را سیر داد؛ اما نام سوره مصدر است و اِسرا است).

آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی ** آمده مجموع در ظلال محمد(ص)

عرصه گیتی مجال همت او نیست ** روز قیامت نگر مجال محمد(ص)

وان همه پیرایه بسته جنت فردوس ** بو که قبولش کند بلال محمد(ص)

(تمام زینت و زیور بهشت برای آن است که بلال محمد آن را قبول کند؛ چه برسد به جایگاه خود پیامبر اکرم(ص)).

همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد ** تا بدهد بوسه بر نعال محمد(ص)

شمس و قمر در زمین حشر نتابد ** نور نتابد مگر جمال محمد (ص)

(این تلمیحی است به آیات قرآن که نور خورشید و ماه در قیامت بدون ظهور جمال پیامبر(ص) تابان نخواهد شد).

شاید اگر آفتاب و ماه نتابد ** پیش دو ابروی چون هلال محمد(ص)

چشم مرا تا به خواب دید جمالش ** خواب نمی‌گیرد از خیال محمد(ص)

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی ** عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)

در فرصت بعد، مجالی خواهد بود برای گشت‌وگذار در گلگشت یکی دیگر از نعت‌ها و پرداختن به چمنزاران حکمت و نعت‌های مربوط به حضرت رسول(ص) در آثار شاعران بزرگ فارسی‌زبان، درود و بدرود، و خداوند پشت و پناه شما باد.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله