بازتاب انوار نبوی در آیینه تفکر دینی

ایکنا/
کتاب «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران»، مجموعه مقالاتی ارزشمند است که در دهه چهل شمسی توسط تعدادی از تأثیرگذارترین اندیشمندان معاصر ایران به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعد از بعثت حضرت سیدالمرسلین(ص) توسط انتشارات «حسینیه ارشاد» منتشر شد. از نویسندگان این مقالات میتوان به علامه طباطبایی، سیدحسین نصر و عبدالحسین زرینکوب اشاره کرد.
به گزارش ایکنا؛ اواسط قرن بیستم زمانی که غرب با فرو ریختن هیمنه پوزیتیویسم، دچار بحران در مسئله شناخت، امکان رسیدن به حقیقت و همچنین شناخت باید و نبایدهای اخلاقی بود، ایران در دوران اوج این اندیشه و رشد فزاینده ماتریالیسم، الحاد تجربهگرایانه و به موازات آن، تحت تأثیر همسایه شمالی خود(شوروی) و جوهای روشنفکرانه، اقبال گسترده جوانان و دانشجویان به مارکسیسم و کمونیسم بوده است. در همین زمان، در ایران، اندیشمندانی آشنا با سنت فکری و فلسفی جهان اسلام و همچنین اندیشههای جدید غربی به اندیشهورزی و به نوعی مبارزه با جریانات الحادی پرداختهاند، این اندیشمندان را میتوان از تأثیرگذارترین و جریانسازترین اندیشمندان تاریخ معاصر ایران و حتی فراتر از آن، تاریخ این سرزمین دانست.
این اندیشمندان در فضاهای مختلفی قرار داشته و به اقتضای نیاز جامعه دیندار و همچنین برداشتهای خود از دین؛ مسائل روز، پیوند آنها با اسلام و شبهاتی مانند آن، مسائل مربوط به تاریخ اسلام را از زوایای مختلف بررسی کرده و سعی در حل این مسائل داشتهاند. برخی از این متفکران، تحت تأثیر فضای مارکسیستی غالب در میان روشنفکران، بیشتر به مسائل عدالت اجتماعی در اسلام، مبارزه و قیام میپرداختند و به نوعی میتوان گفت در تلاش برای ایجاد پیوند میان اسلام و مارکسیسم بودهاند؛ نمونه مشهور این گروه را میتوان، علی شریعتی دانست که ادبیات و اندیشه چپ در فضای تفکر ایشان آشکارا به چشم میخورد.
گروهی نیز با تمایلات لیبرال و توجه بسیار به علوم تجربی روز، سعی در مدرنیزاسیون اسلام و برقراری پیوند میان اسلام و جهان مدرن غربی داشتند که از نمونههای مشهور این جریان نیز میتوان به مرحوم مهندس بازرگان اشاره کرد. عدهای از روحانیون دانشگاهی نیز گروه دیگر را تشکیل میدهند که با تسلط بر علوم دینی و آشنایی با مسائل جدید، سعی در دفاع از اسلام داشتند، این گروه را میتوان از مؤثرترین گروهها دانست که اقبال بسیاری از جامعه مذهبی آن روز ایران را به سمت خود جلب کردند و افرادی مانند شهیدان مطهری و باهنر از نمونههای این گروه هستند.
گروههای دیگری مانند مذهبیهای سنتی، انجمن حجتیه و همچنین سنتگرایانی چون سید حسین نصر نیز در فضای تفکری جامعه مذهبی آن روز، ایفای نقش میکردند. در اندیشه هر کدام از این گروهها میتوان حقایقی را یافت؛ کما اینکه هیچ کدام خالی از خطا نیستند، خطاهایی مانند استفاده افراطی از علوم تجربی برای اثبات اسلام، عدم شناخت دقیق و درست از اندیشه جدید غرب و عدم آشنایی کافی و عمیق با متون اصیل اسلامی.
در میان آثار تألیف شده در این دوران کتاب «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران»، نمونهای کمنظیر و جالب توجه است. این اثر دو جلدی، مجموعه مقالاتی در رابطه با موضوعاتی چون؛ دین و جهان امروز، سیره نبوی و مسائل گوناگون مربوط به اسلام، تاریخ و اندیشه آن است. نکتهای که این کتاب را بسیار حائز اهمیت میکند، نویسندگان آن هستند. ما در این کتاب، رنگین کمانی از نویسندگان بهنام آن زمان، با اندیشهها و برداشتهای مختلف از دین شاهد هستیم، از سید حسین نصر تا علی شریعتی، از مرتضی مطهری تا عبدالحسین زرینکوب، که هر یک، از زاویه نگاه خود به مباحث مختلفی از اسلام میپردازند. از آنجاییکه بسیاری از نویسندگان در آن زمان، دارای محکومیتهای مختلف سیاسی بودهاند، این کتاب در دو جلد، توسط انتشارات «حسینیه ارشاد»، طی سالهای ۴۷ و ۴۸ هجری شمسی به چاپ رسیده است.
جلد دوم این کتاب، یک سال پس از انتشار جلد نخست، به چاپ رسیده است. ناشر کتاب(انتشارات حسینیه ارشاد) در مقدمه، با بیان اینکه جهان هستی با حرکت و امواج زنده، پویا و قابل شناخت است؛ جامعه بشری را نیز از این قاعده کلی مستثنی نکرده و آن را سرشار از امواج و جنبش میداند که برخی وسیعتر، عمیقتر و زندهتر هستند. این ناشر، زندهترین امواج اجتماعی را امواج و جنبشهای دینی دانسته که اصیلترین پیوندها را با «جوهر حیات» و «فطرت زندگی» انسان دارند. او بر این باور است، تاریخ اسلام از نظر حرکت موجیشکل، آموزنده و تکاندهنده است، موجی که از خانه محمد(ص)، خدیجه(س) و علی(ع) شروع به حرکت کرده، کمتر از دو دهه تمام شبهجزیره عربستان در مینوردد و به طور فزایندهای سراسر جهان را فرا میگیرد؛ به نحوی که نقطه متمدنی از جهان باقی نماند مگر آنکه، قدمهای فرهنگ اسلامی بدانجا رسید و هیچ موج مخالفی را یارای شکست آن نبود.
ناشر، در مقدمه ادامه میدهد که جنبش دین اسلام، برانگیزاننده امواج و جنبشهای فکری، فلسفی و علمی میشود به گونهای که پس از گذشت قرنها همچنان رقیبی سرسخت برای دیگر تمدنها محسوب میشود، زیرا برنامهای کامل داشته و برای آن برنامه مجریان و رهبران شایستهای در نظر گرفته شده است. سرچشمه تمام این کمالات و ویژگیها را، وحیانی و الهی بودن اسلام معرفی میکند.
جلد دوم کتاب «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران»، بیشتر به شناخت ابعاد مختلف اسلامپژوهی میپردازد و علاوه بر آن، دو مقاله در خصوص وحی و زندگی پیامبر(ص) در آن وجود دارد. سرویس اندیشه ایکنا؛ در دو بخش، به بررسی و مرور دو جلد این کتاب به صورت جداگانه میپردازد که بخش اول آن در این نوشتار تقدیم شد. این مجال، در ادامه نگاهی به کتاب «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران» و جریانهای فکری ایران در نیمه قرن بیستم، به بررسی و مرور جلد دوم این کتاب، پرداخته است.
نخستین مقاله جلد دوم، به قلم علامه محمدتقی جعفری با عنوان «اسلام و عقل» است. ایشان در آغاز این مقاله، نخست عقل را تشریح و دو مفهوم متفاوت برای عقل بیان میکنند: ۱. نیرویی مستقل در وجود انسان که در مقابل سایر نیروهای روانی قرار میگیرد. ۲. ذهن انسان که مواد خام را به وسیله حواس دریافته و فعالیتی برای تنظیم آنها انجام میدهد. او در ادامه تعریف عقل، به تفاوت این نیرو با فعالیتهایی نظیر هوش و تخیل میپردازد.
علامه جعفری، سپس در رابطه با جایگاه عقل در اسلام مینویسد: [عقل] در احکام و حقوق مقدس اسلام، علاوه بر اینکه یکی از مدارک چهارگانه(کتاب، سنت، اجماع، عقل) تعیین شده، مدرک منحصر به فرد اصول اعتقادی نیز بیان شده است. تمام فقها و متکلمین اسلامی در این اصل اتفاق نظر دارند که کلیات اصول عقاید، باید به استدلال عقلی، مستند شده باشد. علامه، در ادامه، آیاتی از قرآن کریم را به عنوان شاهد، جهت الزام انسانها به روش عقلی نقل کرده و دلالت و مضمون آنها را بررسی میکند؛ به عنوان مثال، آیه ۱۲ سوره نحل «وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» را با عنوان فرمان به تعقل در جهان میآورد. ایشان سپس به روایاتی در این زمینه اشاره و احادیثی را نقل میکند. او در این مقاله، به مباحثی دیگر پیرامون، نسبت عقل و اسلام، مثل حق دخالت عقل در احکام اسلامی پرداخته است.
مقاله بعدی، به قلم آیت الله حسین نوری همدانی یکی از مراجع حال حاضر ایران است. موضوع محوری این مقاله، «جامعیت اسلام» است، ایشان چند محور اقتصاد، حفاظت انسانها و حمایت حیوانها از منظر قرآن، روایات و کتب فقهی را برای اثبات جامعیت اسلام و احکام آن مورد بررسی قرار میدهند.
سومین مقاله این جلد، تألیف یکی از محققان دانشمند اما جنجالی تاریخ معاصر ایران است، دکتر عبدالحسین زرینکوب با کتاب «دو قرن سکوت» که در دیماه سال ۱۳۳۰ به انتشار رسید، نقدهایی را متوجه اسلام و فتوحات اسلامی ساخته بود، برخی از آن نقدها توسط استاد شهید مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» پاسخ داده شد. اما این مقاله «کارنامه اسلام» تخلیصی از کتابی با همین نام است که در سال ۴۸ به انتشار رسید و دکتر زرینکوب در آن تأثیرات گسترده و خدمات مسلمین و جهان اسلام به دنیا را به رشته تحریر درآورده است.
مقاله چهارم، به قلم یکی از بزرگترین پژوهشگران، ادیبان، مورخان و مصححان ایران معاصر؛ یعنی استاد مجتبی مینوی است. این مقاله با نام «اسلام از دریچه چشم مسیحیان»، نخست به طور کلی و گذرا نزاعهای میان سه دین هماصل یعنی یهود، اسلام و مسیحیت را از نظر میگذراند و سپس به صورت خاص به مواجهه اسلام و مسیحیت میپردازد. او در آغاز، دلیل بازخورد منفی مسیحیان در قبال اسلام را بررسی میکند و بخشی از آن را مربوط به ابهامات ذهنی جامعه مسیحی نسبت به دین تازه میداند.
او، همچنین برخوردهای نظامی مسلمین و مسیحیان را مورد مداقه قرار میدهد، از نبردها با بیزانس تا درگیریها در آندلس، سپس زمانی را که مسیحیان و مخصوصا مسیحیان غربی فرصت مطالعه درباره دین تازه برایشان مهیا شد را، زمان عباسی تشخیص میدهد که عباسیها در رقابت با امویان آندلس با غرب مسیحی، همکاری میکردند. این مقاله، مقالهای مفصل است و استاد مینوی این مقوله را از زوایای مختلف و در برهههای مختلف تاریخی مورد پژوهش قرار داده است.
مقاله بعدی، توسط شخصیتی فاضل، برجسته، عمیق اما متأسفانه برای نسل امروز مجهول و ناشناس با عنوان «مستشرقین و اسلام» تألیف شده است. سیدغلامرضا سعیدی، مؤلف این مقاله، نویسنده و مترجم دینی معاصر ایرانی، زاده ۱۲۷۴ در توابع «شهرستان درمیان» (در خراسان جنوبی امروز) است او در دوران تحصیل با زبانهای مختلف آشنا شد که سبب تعمیق اندیشههای او گردید و پس از آن به مطالعات و تحقیقات گسترده پرداخت. سیر مطالعات، او را به دانشگاه علیگر هندوستان کشانید، او در آنجا با اندیشمندان و اندیشههای مختلف اسلامی، مخصوصا علامه اقبال لاهوری آشنا شد.
او، سفرهای مختلفی به اقصی نقاط جهان اسلام چون عراق، لبنان، سوریه و حجاز داشت و در سفر عراق از محضر آیت الله کاشفالغطا بهره برد. از اقدامات او میتوان به تأسیس اتحادیه مسلمین ایران در سال ۱۳۲۴ اشاره کرد، این نویسنده بزرگ در سال ۱۳۶۷ در بیرجند درگذشت و پیکر او در قم به خاک سپرده شد. در پی درگذشت سید غلامرضا سعیدی؛ رئیس جمهور وقت، آیت الله خامنهای، پیام تسلیت صادر و در آن شخصیت علمی ایشان را ستایش کرد. او در این مقاله به نتایج مواجهه مستشرقین با اسلام و مسلمین میپردازد.
ششمین مقاله، توسط سیدمرتضی شبستری، روحانی، قرآنپژوه و نماینده تبریز در مجلس شورای ملی در سال ۱۳۳۱(دوران نخستوزیری دکتر مصدق) با عنوان «تحلیلی از عوامل گسترش اسلام» نوشته شده است. نویسنده پس از پیشگفتاری کوتاه، گسترش و معنای آن را شرح میدهد، او گسترش را در امور اجتماعی شامل ۳ وجه فرهنگی، معنوی و حکومت توضیح میدهد. او به گسترش فرهنگی و معنوی به طور مختصر میپردازد، گسترش فرهنگی را با پیشروی و فراگیری زبان عربی در جهان اسلام از شرق تا آندلس و گسترش معنوی را با تسلط معارف، اندیشهها و مبانی اسلامی بر اندیشه و قوانین ملل مسلمان که در گستره سرزمینهای اسلامی ساکن بودند نشان میدهد.
او برای توضیح گسترش حکومت اسلامی، ابتدا به توضیح حکومت اسلام و معنای حکومت در اسلام و گروههای مختلف آن میپردازد، سپس موانع گسترش اسلام را برمیشمرد که وضعیت حکومتهای مسلمان پس از پیامبر(ص) تا امروز را یکی از آنها میداند. او اصولی کلی برای گسترش هر امر اجتماعی، خصوصا اسلام تعریف میکند مانند، آزادی در تفکر، تعریف صحیح از دین و رعایت مساوات، بعد از آن عوامل گسترش اسلام به طور خاص را نام میبرد مثل، لزوم تحول در جهان آن زمان، مخصوصا شبه جزیره عربستان، و سوابق درخشان پیامبر(ص) و خاندان او در میان اعراب. او همچنین در این مقاله به جامعیت اسلام از زاویه دید خود نیز میپردازد.
مقاله هفتم، توسط سیدهادی خسروشاهی محقق، اسلام شناس، سیاستمدار و سفیر سابق ایران در واتیکان و رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مصر (قاهره) به رشته تحریر درآمده است. عنوان این مقاله «اسلام و مسلمین در جهان امروز» است که نویسنده در آن نخست به لزوم شناخت کشورهای اسلامی میپردازد پس از آن، دادهها و آمارهایی درباره کشورهای اسلامی بیان میکند سپس پراکندگی مسلمین در جهان و آمارهای مربوط به آن را آورده است.
مقاله بعدی، تألیف محمدتقی شریعتی فعال سیاسی - مذهبی و پدر علی شریعتی است. ایشان را میتوان از پیشگامان روشنفکری دینی دانست که سعی بر تطابق اسلام با دنیای تازه و حفظ کیان اسلام و تشیع در جهان مدرن داشت. او قرائتی جدید از اسلام ارائه میکرد که با قرائت روحانیون سنتی تفاوت داشت؛ به عنوان مثال او برخی از انتقادات احمد کسروی به تشیع را وارد میدانست و آن را انحرافی برآمده از تشیع صفوی قلمداد میکرد یا به مسائلی که حزب توده در رابطه با عدالت اجتماعی بیان میکرد، میپرداخت. او که از جانب برخی روحانیون سنتی، متهم به سنیگری، وهابیت یا بابی بودن میشد، در این مقاله به شکلی مفصل به بحث وحی و نبوت و زوایای گوناگون آن پرداخته است.
آخرین مقاله کتاب وزین «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران» توسط استاد شهید مرتضی مطهری به نگارش درآمده است. ایشان، در این مقاله به مبحث «پیامبر امی»، معانی این عبارت و ماجراهای مربوط به آن پرداخته است. امی بودن و درس ناخوانده بودن حضرت رسول(ص)، یکی از دلایل و براهین مسلمین برای حقانیت اسلام و الهی بودن قرآن است که استاد شهید به این مسئله در این مقاله نسبتا مفصل با موشکافی و دیدی انتقادی - تاریخی پرداخته و زوایای مختلف آن را واکاوی کرده است.