نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
دیدنی-خواندنی

چرا سوره «الرحمن» را عروس قرآن می نامند؟

منبع
جام نيوز
بروزرسانی
چرا سوره «الرحمن» را عروس قرآن می نامند؟
جام نيوز/ يکي از سوره‌اي قرآن که به خواندن آن بسيار سفارش شده است سوره الرحمن است. اين سوره که ثواب‌هاي زيادي براي قرائت آن نقل شده است معروف به "عروس قرآن" مي باشد. رسول الله(صلي الله عليه و آله و سلم) در اين باره فرمود: «هر چيزي عروسي دارد و عروس قرآن سوره "الرحمن" است».[1] امام کاظم(عليه السلام) نيز روايتي به همين مضمون از پدران بزرگوار خود نقل کرده است.[2] لازم به ذکر است که واژه «عروس» اگرچه در زبان فارسى فقط براي دختران به کار مي‌رود، ولى در فرهنگ عرب هم به داماد و هم به عروس، البته تا زماني که در مراسم عروسى حضور داشته باشند، «عروس» گفته مي‌شود.[3] در توضيح علت توصيف اين سوره به عنوان عروس ديدگاه‌هاي مختلفي بيان شده است: 1ـ به اين دليل که مرد و زن در چنين مراسمى در بهترين و زيباترين حالات و کامل‌ترين احترام‌ها قرار دارند، به آنها عروس گفته مي‌شود. از اين‌رو؛ به اين سوره نيز عروس قرآن گفته شده است؛ يعني اين سوره در بين ديگر سوره‌ها، زيباترين حالت دارد و از جايگاهي ويژه برخوردار است.[4] 2ـ ظاهراً اين نام‌گذاري بدان علت است که اين سوره با ذکر نعمت‌هاى خداوند مزيّن شده؛ همان‌طور که عروس با انواع زيورها زينت داده مي‌شود.[5] 3. هر چند همه قرآن عروس است، ولي حقيقتاً، سوره الرحمن عروس قرآن است؛ زيرا اين سوره در آهنگ کلامي از موسيقي زيبا و موزون در تعبير برخوردار است و هماهنگي خيره‌کننده‌اي دارد؛ به حدي که انگار اين آيات به صورت شعر نگاشته شده‌اند. اين سوره چنان سرشار از رحمت و نعمت طرب است، که قاري آن دچار اشتياقي همچون شور و شوق عروس مي‌شود.[6] خلاصه اين‌که، زيبايي‌هاي لفظي و معنايي اين سوره، به عنوان دليل نام‌گذاري اين سوره به عروس قرآن، اعلام شده است. منبع: [1]. سيوطي، جلال الدين، الدر المنثور في تفسير المأثور، ج 6، ص 140، قم، کتابخانه آية الله مرعشي نجفي، 1404ق. [2]. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 296، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [3]. فراهيدي، خليل بن احمد، کتاب العين، ج 1، ص 328، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 135،‏ بيروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزيع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [4]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 22، ص 93، تهران، دار الکتب الإسلامية، چاپ اول، 1374ش. [5]. قرشي، سيد علي اکبر، تفسير احسن الحديث، ج‏10، ص 46، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، 1377ش. [6]. صادقي تهراني، محمد، الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن، ج ‏28، ص 10، قم، فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، 1365ش.