نماد آخرین خبر

روانشناسی/ چه کسانی بیشتر مستعد همسرکشی هستند؟

منبع
ايسنا
بروزرسانی
روانشناسی/ چه کسانی بیشتر مستعد همسرکشی هستند؟
ايسنا/ نتايج يک پژوهش نشان داد که عوامل و مسائل يکساني مي‌توانند در بروز پديده يا جرم "همسرکشي" دخيل باشند؛ با اين همه عوامل همسرکشي در زنان و مردان متفاوت است ضمن اينکه نحوه‌ي ارتکاب قتل نيز در اين دو جنس متفاوت بروز مي‌کند. همسرکشي مساله‌اي فردي، خانوادگي و اجتماعي است که تاثير مخرب و نابودکننده‌اي بر امنيت و سلامت عمومي جامعه به‌جاي مي‌گذارد. اين درحالي است که قتل‌هاي خانوادگي به‌خصوص همسرکشي برخلاف قتل‌هاي ديگر، خشونتي تصادفي و نامحتمل نيست بلکه ماجراي غم‌انگيزي از انواع خشونت خانوادگي، فشارها و پيامدهاي زيان‌بار فردي و اجتماعي در خود پنهان دارد. لذا کشف علل و عوامل اجتماعي و فرهنگي موثر بر پديده همسرکشي که طي سال‌هاي اخير در جامعه افزايش داشته و زنان و مردان بسياري را در جايگاه قاتل و مقتول درگير ساخته است، ضروري به نظر مي‌رسد. در همين راستا پژوهشي در دانشگاه الزهرا (س) انجام شده که به بررسي کيفي عوامل اجتماعي همسرکشي پرداخته است. اين پژوهش که در قالب پايان‌نامه به نگارش درآمده، از ميان پرونده‌هاي جنايي همسرکشي مربوط به قتل‌هايي که در سال‌هاي 1380 تا 1387 در استان تهران رخ داده است به بررسي 34 پرونده ( 17 مورد مربوط به زن‌کشي مردان و 17 مورد مربوط به شوهرکشي زنان ) پرداخته است. شروع همسرکشي در خانواده‌هاي فرودست جامعه نتايج اين پژوهشي حاکي از آن است پايگاه اقتصادي- اجتماعي خانواده رهياب اکثر قاتلان مورد مطالعه اين پژوهش بسيار پايين بوده و افراد مذکور از ميان محروم‌ترين قشرهاي اجتماعي برخاسته‌اند از اين رو مي‌توان گفت ميراث فقر مادي و فرهنگي خانواده، به صورت بين نسلي به فرزندان آنان انتقال يافته و به صورت مستقيم و غيرمستقيم شرايط بعدي آنان را در زندگي شخصي و خانوادگي مستقل در بزرگسالي و در چرخش‌هاي اصلي حيات يعني عبور از تحصيل به اشتغال، از تجرد به تاهل و مسئوليت‌پذيري و از سکونت در خانه پدري به منزل شخصي به‌طور جدي تحت تاثير قرار داده است. چنين محروميت مزمني همراه با فقدان چتر حمايتي خانواده منشا، در رابطه با مشکلات بعدي زوجين، زمينه‌ساز آسيب‌زدگي و آسيب‌زايي افراد مذکور است. فرزندان مانع همسرکشي مي‌شوند نتايج اين بررسي همچنين نشان داد که وجود فرزندان، سن و موقعيت اجتماعي فرزندان به‌طور مثبت در وقوع قتل‌هاي خانوادگي از نوع همسرکشي، تاثيرگذار خواهد بود و زوجين داراي فرزندان بزرگتر و متاهل، ضريب ايمني بالاتري در اين خصوص دارند. نتايج اين پژوهش حاکي از آن است که برحسب پاره‌اي از نظريات مشهور در حوزه آسيب‌شناسي خانواده و اجتماع، اين امر مي‌تواند ناشي از مکانيزم‌هاي تاثيرگذار عنصر سوم (به ويژه فرزندان) از جمله اقتدار فرزندان متاهل و مسن‌تر و مداخلات مثبت آنها در جريان اختلاف ميان والدين و پيشگيري از وقوع آسيب‌هاي سخت‌تر در خانواده‌ها باشد. لازم به ذکر است که اين امر در مورد زنان قاتل بيشتر صدق مي‌کند و داشتن فرزندان متاهل براي زنان نسبت به مردان بازدارنده قوي‌تري در زمينه ارتکاب به قتل همسر بوده است. زنان بيشتر در ازدواج دوم همسرکشي مي‌کنند در اين بررسي مشخص شد که احتمال ارتکاب به قتل توسط زنان در ازدواج دوم دو برابر مردان است. زنان با تجربه شکست و سرخوردگي در ازدواج اول و با اميد زندگي بهتر وارد ازدواج دوم مي‌شود اما زماني که ازدواج دوم نيز شکست خورد، نااميدانه و بدون هيچ حمايت خانوادگي و اجتماعي دست به قتل همسر خود مي‌زنند. بر اين اساس حتي گشودن راه طلاق براي زنان مشکل‌دار، در غياب ساير تضمين‌هاي مادي و غيرمادي و حمايت‌هاي لازم از آنان نمي‌تواند مانع آسيب ديدگي و آسيب‌زايي اين زنان شده و بن‌بست‌هاي زندگي همچنان آنان را قرباني مي‌کند. تفاوتهاي زنان و مردان در همسرکشي از نکات مورد توجه اين پژوهش اين است که مردان در تمام موارد، خود به تنهايي و بدون کمک فرد يا افراد ديگر دست به قتل همسران خود مي‌زنند. در حالي که زنان از کمک افراد ديگر در قتل همسر خود استفاده کرده و نقش معاونت و مشارکت در آن داشته‌اند. همسرکشي با چه ابزاري صورت مي‌گيرد؟ نتايج اين پژوهش نشان داد ابزار استفاده شده در همسرکشي توسط زنان و مردان همسرکش نيز کارد (سلاح سرد) بوده است با اين حال زنان به علت قدرت بدني پايين‌تر، در مواردي از شيوه‌هاي مسموم‌سازي استفاده کرده‌اند، اما مردان در هيچ يک از موارد از اين مواد استفاده نکرده‌اند. برخلاف نتايچ پژوهش‌هاي قبلي، زنان بسيار بيشتر از مردان با طرح و نقشه قبلي دست به همسرکشي زده‌اند. آزارديدگي عامل همسرکشي در زنان نتايج اين پژوهش تاييد مي‌کند که سابقه‌ي آزارديدگي زنان از سوي مردان (شوهران) قبل از ارتکاب قتل، عامل خطرزاي ديگري براي همسرکشي است در اين بررسي مشخص شد که 80 درصد از زناني که همسرانشان را به قتل رسانده‌اند از خشونت‌هاي فيزيکي و رواني شوهران خود رنج مي‌بردند. اين در حالي است که اين موضوع درباره‌ي مردان مصداقي نداشته است و برخلاف مردان، زنان بعد از سال‌ها تحمل خشونت‌هاي فيزيکي و پس از اينکه احساس کرده‌اند تمام منابع حمايتي و کمکي موجود بي فايده بوده، از ترس جان و زندگي اقدام به همسرکشي کرده‌اند. فشار رواني و جنون عامل ارتکاب جرم نتايج تجزيه و تحليل علل و عوامل همسرکشي اين پژوهش نشان داد که زنان و مردان سرکش از نظر شدت و تراکم فشار رواني اجتماعي در زمان ارتکاب قتل در شرايط نامناسب و بغرنجي قرار داشته و هر کدام از آنان منابع فشار گوناگوني را تجربه کرده بودند که در واقع، اثر برآيند مجموع عوامل خطرزا يا تشديدکننده مثبت و منفي موجود در زندگي آنهاست که از منابع مختلف به سوي آنان جريان مي‌يابد. نتايج بررسي‌هاي اين پژوهش نشان داد که مکانيسم عمل منابع فشار مذکور در سطح دو جنس يکسان نبوده و زنان همسرکش بيشتر از مردان تحت فشار هستند و به علت تفاوت جايگاه (موقعيت فرد است در جامعه و خانواده) و نابرابري در قدرت و امتيازات و اختيارات در واقع فشار مضاعفي را متحمل شده‌اند. زنان مشکلات خانوادگي را مسالمت آميز‌تر حل مي‌کنند نتايج اين پژوهش تاکيد کرد: زنان همسرکش دو برابر مردان سعي در حل مشکلات و فشارهاي وارده از راه‌هاي غير بزهکارانه و مسالمت‌آميز داشته‌اند. اين زنان علي‌رغم فشارهايي نظير اعتياد و بيکاري همسر، فقر خانواده، قطع رابطه با خانواده همسر و خشونت‌هاي فييزکي رواني همسر سعي در انطباق با اين گونه فشار از طريق عادي و به هنجار داشته‌اند ولي چون به نتيجه‌اي نرسيده‌اند با حمله‌ي فيزيکي به نزديک‌ترين منبع فشار شوهر سعي کرده‌اند به تمام فشارها و محرک‌هاي منفي يک زندگي طاقت فرسا پايان دهند. مردان براي تحکيم سلطه دست به قتل مي‌زنند نتايج اين بررسي حاکي از آن است که اغلب زنان همسرکش به خاطر عدم استقلال مالي، عدم حمايت از جانب خانواده، تحصيلات پايين و نداشتن شغل غالبا مجبور به ادامه زندگي همراه با نارضايتي شديد و تضاد و درگيري با همسرانشان بوده‌اند ولي در مورد مردان چون منابع قدرت (اقتصادي و اجتماعي) کمي در اختيار داشتند و از طرفي ديگر درصدد بودند سلطه‌ي خويش را بر خانواده اعمال کنند براي تحکيم سلطه و نهادينه کردن قدرت مردانه خود در روابط خانوادگي غالبا از استراتژي خشونت به عنوان تنها منبع در دسترس استفاده کردند.