طنز/ در دادگاه خانواده
![منبع](https://app.akharinkhabar.ir/AndroidOnlineNewsImage.aspx?id=164&type=2)
خبر نو
بروزرسانی
![طنز/ در دادگاه خانواده](https://app.akharinkhabar.ir/images/2015/05/05/304b678b-a7f9-4f20-b83e-43fe3eb15e27.jpeg)
خبر نو/ حاج آقا(قاضي): خودتونو کامل معرفي کنيد…
شوهر: کاظم! برو بچ بهم ميگن کاظم لب شتري! ديلپم ردي! ۲۳ ساله!
زن : نازيلا! ليسانس هنرهاي تجسمي از دانشکده سيکتيروارد فرانسه! ۲۰ ساله!
حاج آقا : چه جوري با هم آشنا شديد؟
شوهر : عرضم به حضور اَ نورت حاجي! ايشون مارو پسند کردن!
مام ديديم دختر خوبيه گرفتيمش!!!
زن: حاج آقا مي بينين چه بي چشمو روئه! حاج آقا تازه سابقه دارم هست!
شوهر: حاجي چرت ميگه! من فقط دو سال اوفتادم زندان اونم با بي گناهيه کامل!
حاج آقا : جرمت چي بود؟
شوهر : حاجي جرم که نمي شه بهش گفت!
حاج آقا : خواهر من شما به چه دليلي تقاضايه طلاق کردين ؟
زن : حاج آقا ما الان درست ۳ ساله که ازدواج کرديم ولي اين آقا اصلا عوض نشده!
شوهر : دهه ! بابا بکش بيرون ! حاجي بده اصالتمو از دست ندادم ؟
حاج آقا : خواهر من شما فقط به خاطر اينکه ايشون عوض نشده ميخواين طلاق بگــــــــيرين؟
زن : حاج آقا اولش فکر ميکردم درست ميشه ! گفتم آدمش ميکنم ! مدرنش ميکنم !
حـاج آقا اين شوهر من نميفهمه تمدن چيه ! نميدونه مدرنيسم چيه!
شوهر : بابا! را به را گير ميده ! اين کارو بکن ! اين کارو نکن !
اين لباسو بپـــوش !! اونو نپوش ! حاجي طاقت مام حدي داره !
زن : حاج آقا به خدا منم تو فاميل آبرو دارم ! دوست دارم شوهرم شيک ترين لباسارو بپـوشه!
شوهر : حاجي ميخوايم بريم خونه اون باباي قالپاقش !!!
گير ميده ميگه بايد کروات بزني ! به مولا آدم با کروات يبوست ميگره !
نفسمون ميات بالا ولي پايين رفتنش با شابدوالعظيـــمه !
حاجي ما از بچگي عادت داشتيم دو سه تا تکمه مون وا باشه !!
حاج آقا : خواهر من حق با ايشونه !
زن: حاج آقا بهش ميگم تو خونه زيرشلواري نپوش ! يکي مياد زشته ! حد اقل شلوارک بپوش!
شوهر : حاجي من اصن بدون زيرشلواري خوابم نمي بره ! بابا چارديواري اختياري !
حاجي جونم برات بگه که گير داده خفن که سيغار نکش !
رفته برام پيپ خريته ! آخه خداييـــش اين سوسول بازيا به ما ميات؟!!
زن : حاج آقا شما نميدونين من چقدر سعي کردم حرف زدن اينو درست کنم ! نشد که نشد !
شوهر : حاجي رفته واسه من معلم خصوصي گرفته ! فارسي را درست صوبت کنيم !
ديــــگه روم نميشه جولو بچه محلا سرمو بلند کنم !
حاجي خسته مونده از سر کار ميام خونه به جاي چايي واسه من کافي شاپ مياره ! درســته آخه ؟!
حاجي از وقتي گرفتمش ۳۰ کيلو کم کردم ! از بس که از اين غذا تيتــيشـيا داده به خورده ما!!!
لازانتـيا و بيف استراگانورف و اسپاقرتي و از اين آت آشغالا
حاجي هرکي يه سليقه اي داره ! خب منم عاشق آب سيرابي با کيک تيتاپم !!!
زن : حاج آقا يه روز نمي شه دعوا راه نندازه ! چند بار گرفتنش با وثيقه آزادش کرديم …
شوهر : آره ! رو زنم تعصب دارم ! کسي نيگا چپ بهش بکنه ! ... !!!
حاج آقا:خب شما که اينهمه با هم اختلاف فرهنگي و اقتصادي داشتين چرا با هــــــــم ازدواج کردين ؟
زن : عاشقش بودم ! ديوونش بودم ! هنوزم هستم... !!!