خراسان/ نکن، نزن، نريز، نرو، بشين، بنويس، بخواب، بيار، نيار، بردار، برندار، بمان، نمان، نخور، بخور و ... روزي چند بار به کودکان اين فرمان ها را مي دهيد. آن ها چه قدر پيروي مي کنند؟ احساس نمي کنيد صدور چنين فرمان هايي آن هم مسلسل وار بيشتر براي پادگان هاي نظامي مناسب است تا محيط خانه و خانواده؟ در گذشته ها کودکان با داشتن فضاي بازي لازم، بزرگ و مناسب مي توانستند از فضاي طبيعي بيشتر استفاده کنند و تجارب خوبي در بازي به دست آورند و يکي از ويژگيهاي بسيار خوب آن شرايط اين بود که کودکان تلاش مي کردند مشکلاتي را که در هنگام بازي برايشان پيش مي آمد، حل کنند و کمتر شکايات خود را به پدر و مادر بگويند و البته در سايه امني قرار مي گرفتند که از خشم و بي حوصلگي والدين در امان مي ماندند. هر چند که کم صبري و بي حوصلگي بزرگ ترهاي آن دوران به اندازه بزرگ ترهاي امروزي نبود. بگذريم... امروز کودکان با وجود همان انرژي سرشار و نياز به تحرک و شور و هيجان از امکانات فضايي لازم و مناسب برخوردار نيستند و اين موضوع بسيار مهمي است که پدران و مادران بايد مسؤلانه به آن توجه کنند. در ابتداي اين نوشتار چند نمونه از افعال امري که روزانه همچون رگبار بر سر کودکان فرود مي آيد را مطرح کرديم. سرپيچي و مقاومت فرزندان کم سن و سال در برابر دستورات پدر و مادر که اغلب با هدف برقراري نظم و آرامش صادر مي شود، مشکلي رايج است پيشنهادهايي را براي برخورد مناسب با اين موضوع مطرح مي کنيم:
* همان گونه که گفته شد بچه ها سرشار از انرژي اند و نياز دارند که آن را مصرف کنند. اين انرژي زياد اجازه نمي دهد که کودک، آرام در گوشه اي بنشيند، اقتضاي سن او جنب و جوش و تحرک است، از اين رو به بازي هايي همراه با بالا و پايين پريدن و فرياد زدن روي مي آورد. از سويي خانه هاي امروزي اجازه هرگونه بازي و فعاليتي را به کودک نمي دهد و بزرگ ترها هم در برابر اين بازي ها واکنش هاي شديد و تندي را نشان مي دهند. در چنين شرايطي هر کدام از دو طرف يعني کودک و بزرگ تر او بر امر خود اصرار دارد. اصرار داشتن به ديدگاه خود در چنين شرايطي نتايج خوشايندي ندارد و احساس شکستي در پي دارد که اگر گريبان هر کدام از طرفين اين ماجرا را بگيرد چون خشت کجي است که براي ساختن بنايي بزرگ گذاشته مي شود. به طور تجربي والدين راه کارهايي را به کار مي گيرند که متاسفانه در بيشتر اوقات نادرست است که به برخي از آن ها اشاره مي کنيم:
تهديد و خط و نشان کشيدن؛ "گفتم بشين، مي شيني يا بلند شم خودم بنشونمت!" و ....
تحقير کردن؛ "انگار حرف توي سرت نمي ره! حرف حاليت نمي شه!" و...
سرزنش کردن؛ "چه قدر از دستت عذاب بکشم؟"، "از دستت چه کار کنم؟ داري ديوونم مي کني!" و...
برچسب زدن؛ "بچه پرروي بي ادب! گستاخ!"، "بچه بد!" و...
عذاب دادن و رها کردن عاطفي او؛ ديگه مامانت يا بابات نيستم! برو هر کار مي خواي بکن، ديگه بچه ما نيستي! و...
استدلال کردن و پرگويي کردن و حوصله بچه را سر بردن
تنبيه کردن؛ فرياد زدن و ...
پيشنهاد: قانون کار درست را بگوييد، از حرف زدن پرهيز کنيد و به عمل روي آوريد. کار را انجام دهيد و با ملايمت خيلي کوتاه و ساده دليل کار را به او يادآور شويد؛ به مثال ذيل توجه کنيد؛ در برابر اصرار کودک به ماندن در خانه بستگان و ادامه دادن به بازي و لباس نپوشيدنش براي بازگشت به خانه مي توانيد بگوييد:مي دانم دوست داري که بيشتر اين جا بماني و بازي کني ولي بايد برگرديم و نمي توانيم بيشتر بمانيم. براي امروز کافي است. زود حاضر شو که بايد برگرديم." اگر بيشتر اصرار کرد با خشونت برخورد نکنيد لباس هايش را براي پوشيدن بياوريد، دستش را براي بازگشت به خانه بگيريد. او شما را در سخنتان جدي خواهد ديد و مي داند که از اين پس اصرار بي جا سودي ندارد.
مژگان پايدار- تصوير سازي از مريم باقري