نماد آخرین خبر

ریشه ضرب المثل/ این نیز بگذرد

منبع
بروزرسانی
ریشه ضرب المثل/ این نیز بگذرد
پادشاهي به وزير خود گفت: مي خواهم بر نگين انگشتري خود جمله اي بنويسم که هنگام غم و شادي به آن نگاه کنم که در روزهاي شادي آن را بخوانم و مغرور نشوم و روزهاي غم آن را بخوانم تا از غمم کاسته شود. وزير، دانايان کشور را جمع کرد و از آن ها در اين مورد کمک خواست. هر کدام از آن ها چيزي گفتند اما پادشاه هيچکدام را نپسنديد تا اين که مرد بينوايي به حضور شاه رسيد و گفت: اگر اجازه دهيد من هم حرفم را بزنم. پادشاه با ديدن او گفت: اي مرد، تو چه حرفي براي گفتن داري؟ بگو چگونه زندگي مي کني؟ مرد گفت: به سختي زندگي مي کنم اما اين نيز بگذرد. وزير گفت اگر پادشاه تو را مجازات کند چه مي گويي؟ گفت: مي گويم اين نيز بگذرد. وزير گفت: حال اگر پادشاه به تو پاداش بزرگي دهد چه مي گويي؟ گفت: مي گويم اين نيز بگذرد. شاه گفت: پس آن حرف چه شد نگفتي بر نگين انگشترم چه بنويسم؟ مرد در حالي که از قصر بيرون مي رفت گفت: بنويس اين نيز بگذرد. شاه اين جمله کوتاه و مفيد را پسنديد و به او انعام داد. اگر کسي در شادي هاي زندگي مغرور شود و در سختي هاي زندگي کم صبر باشد اين ضرب المثل حکايت حال او مي شود. برگرفته از: قصه ما مَثَل شد- ميرکياني