روزي «نيکيتا خروشچف» نخست وزير وقت شوروي سابق از خياط مخصوص خود خواست تا از قواره پارچه اي که آورده بود، براي او يک دست کت و شلوار بدوزد. خياط بعد از اندازه گيري گفت که اندازه پارچه کافي نيست. خروشچف پارچه را پس گرفت و در سفري که به بلگراد داشت، از يک خياط يوگسلاو خواست تا براي او يک دست، کت و شلوار بدوزد. خياط بعد از اندازه گيري گفت که پارچه کاملاً اندازه است و او حتي مي تواند يک جليقه اضافه نيز بدوزد. خروشچف با تعجب از او پرسيد که چرا خياط روس نتوانسته بود کت و شلوار را بدوزد؟ خياط گفت: «قربان! شما را در مسکو بزرگ تر از آنچه هستيد تصور مي کنند!»