اژدها
اژدها ريشه در اسطوره شناسي چيني و يوناني و همچنين فولکلور اروپايي دارد. موجودي است که اهميت نمادين متفاوتي دارد؛ در افسانه هاي مختلف و به شکل هاي مختلفي آمده است. از ديو بالداري که آتش از دهانش خارج ميشود تا استاد فاضل و عاقلي که همه عناصر را در اختيار دارد. اژدها در زبان يوناني، به معناي "مار بزرگ" است.
تک شاخ
اين موجود احتمالا، حيوان افسانه اي مورد علاقه هر دختري است. تک شاخ مدرن، اسب نري بسيار زيبا و مطيع است که يک تک شاخ بر پيشاني اش قرار دارد. با اين وجود، تک شاخ اصلي، يک اسب نجيب رام نشدني بود که ريشي بز مانند، دمي چون شير، و سمي شکافته داشت.
خون آشام
خون آشام ها احتمالا در ميان محبوب ترين موجودات افسانه اي قرار دارند. با دندان هاي نيش دار بسيار ترسناک، چابکي و استقامت بسيار فوق العاده، و شهوت سيري ناپذير براي مکيدن خون، اين موجودات جاوداني ذهن هاي ما را از طريق فولکلور، کتاب ها و فيلم هاي مدرن، تحت تاثير خود قرار داده اند. از معروف ترين آنها ميتوان به دراکولاي برام استوکر و سري فيلم هاي مدرن گرگ و ميش (که شک زيادي درباره آنها وجود دارد) اشاره نمود.
گرگينه (شخصي که تبديل به گرگ شده است)
گرگينه را ميتوان در فولکلورهاي اروپايي و افسانه هاي مدرن شهري يافت. مخلوقي که مرد است، اما ميتواند به گرگي بزرگ و با اراده تبديل شود؛ البته زماني که ماه کامل باشد. افسانه شهري گرگينه، همچنان به قوت خود باقي است. اين اعتقاد وجود دارد که اگر چنين گرگ هايي انسان را گاز بگيرند، نفريني تا ابد وجود انسان را فرا ميگيرد.
اسب بالدار
پيگاسوس (اسب بالدار)، اسب سفيد بالداري است که از اسطوره يوناني سر بر آورده است. گفته ميشود که او فرزند خداي دريا، و گورگون (يکى از سه زنى که موهاى سرشان مار بوده و هر کس بدانها نگاه ميکرد سنگ ميشد) ميدوسا است. او از خوني متولد شد که هنگام کشته شدنش توسط خداي دريا، از گردن ميدوسا فوران کرده بود.
قنطورس (حيوان افسانه اى با بالا تنه انسان و پايين تنه اسب)
موجودي افسانه اي است که نصف بدنش انسان و نصف ديگرش اسب است. قنطورس، يکي از موجودات اسطوره اي بسيار مشهور يوناني است. ماهيت قنطورس، درست به مانند کنتراست جسماني اش، گاهي خشن و رام نشدني تصوير ميشود، و گاهي عاقل و علمي.
سيمرغ
سيمرغ، پرنده اي اساطيري است که در فولکورهاي يونان، چين، ايران، و مصر ديده شده است. ققنوس، غالب اوقات به عنوان پرنده اي زيبا، قرمز و طلاي آتشين نشان داده ميشود. در پايان يک چرخه زندگي، ققنوس در شعله هاي آتش خود ميسوزد و بار ديگر از آتش سر بر ميآورد. به همين دليل، اغلب اوقات به عنوان نمادي از تولد دوباره به تصوير کشيده ميشود.
مينوتور (حيواني که نيمي از بدنش گاو و نيم ديگرش انسان است)
مينوتور، جانوري است که بدنش يک مرد و سرش گاو نر ميباشد. مطابق با افسانه ها، گفته ميشود که اين موجود هيولايي وحشي است که در هزارتوي Cretan Labyrinth، زنداني شده است. جايي که توسط تيسوس کشته شد.
پري دريايي
پري دريايي، موجودي دريايي است که بخشي از آن زن و بخشي ماهي است. ريشه آن را ميتوان در فولکورهاي بريتانيا يافت. پري هاي دريايي، برخلاف آنچه که در اکثر کارتون ها تجسم ميشوند، پيشگويي کننده مصيبت و فاجعه هستند. اين طور فرض شده است که ديدن حيوانات دريايي چون نهنگ کوچک دريايي، مسئول ايجاد چنين افسانه هايي باشد.
گورگون (يکى از سه زنى که موهاى سرشان مار بوده و هر کس بدانها نگاه ميکرد سنگ ميشد)
گورگون در ريشه يوناني خود به معناي "ترسناک" است- نامي مناسب براي سه خواهر وحشتناک در اسطوره يوناني که بدن و چشم هايي چون مار داشتند، و هر کس مستقيم به چشم هاي آنها خيره ميشد، بلافاصله به سنگ تبديل ميشد. دو تا از اين خواهران به نام هاي اسينو و يووريل، جاودانه بوده، اما ميدوسا توسط خداي دريا کشته شده و از بين ميرود.