پانا/ شيردال (در پارسي ميانه: بشکوچ) موجودي افسانهاي با تن شير و سر عقاب (دال) و گوش اسب است. تنديسهاي به شکل شيردال در معماري کاربرد زيادي دارند.
شيردالها در معماري عيلامي کاربرد داشتند و نمونه برجستهاي از آن در شوش پيدا شده است. روي کفل اين شيردال نوشتهاي است به خط ميخي عيلامي از اونتاش گال که آن جانور را به اينشوشيناک خداي خدايان عيلام هديه کرده است. اين شيردال که بدست بانو گيرشمن بازسازي شدهاست در قلعه شوش نگهداري ميشود. مردم ايران باستان شيردالها را نگهبان گنجينههاي خدايان ميپنداشتند.
شيردال چيست؟
«شيردال» موجودي افسانهيي است که نمونههايي از آن در مناطقي از آسياي غربي، مديترانه و يونان کشف شده است.
«شيردال» موجودي با بدن شير همراه با بال و غالبا صورت پرندگان شکاري مانند عقاب، شاهين، باز و قرقي است.
نمونه يک «شيردال» امروز توسط رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از آمريکا به ايران آورده شد. اين اثر در سال 2003 ميلادي در گمرک فرودگاه آمريکا از قاچاقچيان گرفته شد و تا کنون در آن کشور بوده است.
درباره «شيردال»ها داستانهاي افسانهيي نيز وجود دارد، مانند اينکه گفته شده، شيردالي بر دروازهي شهر «تِبس» در مصر باستان مينشست و از رهگذران ضربالمثل ميپرسيد؛ هر کسي پاسخ غلط ميداد، او را روي تختي ميخواباند و اگر بدنش بزرگتر از تخت بود، قسمتهاي اضافه را ميبريد و اگر کوچکتر بود، بدنش را ميکشيد تا به اندازهي تخت شود.
در برخي منابع نيز آمده است: قديميترين «شيردال» کشفشده از آسياي مرکزي به سدههاي پنجم و چهارم پيش از ميلاد برميگردد و به حکومتهاي تابع امپراطوري هخامنشي متعلق است. هخامنشيان شيردال را «نگهباني در برابر اهريمن، جادو و دروغ» ميدانستند. سرستونهاي مشهور هخامنشي هم يکي از مشهورترين مصنوعات بشري هستند که شيردالها را نمايش ميدهند. نام اين جانور در پارسي ميانه «بشکوچ» است. خيليها اعتقاد دارند سيمرغ در ادبيات کلاسيک پارسي نو، نمود نويني از شيردال يا بشکوچ است، هرچند نام خود سيمرغ به پيش از اسلام باز ميگردد.
در ادبيات اروپايي نيز به شيردال اشاره فراواني شده است، براي مثال دانته در «کمدي الهي» جايي که سفر در دوزخ و برزخ به پايان ميرسد، سوار بر شيردالي که به سرعت برق حرکت ميکند، سفر به بهشت را آغاز کرد؛ اما اين نخستين نمود شيردال در فرهنگ ايتاليايي نيست، در پيزا، از ايتالياي قرون وسطي نيز شيردالي برنجي باقي مانده که بهنظر ميرسد منشأ آن، سرزمينهاي اسلامي باشد يا از روي دست صنعتگران مسلمان ساخته شده باشد. اين شيردال که بزرگترين مجسمهي شيردال دورهي اسلامي است بيش از يک متر بلندي دارد و احتمالا در قرن يازدهم ميلادي در آندلس ساخته شده است.
جام شير دال و گاو بالدار
جام شير دال و گاو بالدار يکي از اشياي باستاني است که در تپه مارليک در استان گيلان واقع در ايران کشف شده است. در قسمت بالاي اين جام زرين، نقش شير افسانهاي دال وجود دارد. شير افسانهاي دال نيمي از بدنش شير و نيم ديگرش دال (عقاب) است. اين جام متعلق به حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ سال پيش از ميلاد است. اين جام از غاري در شمال غربي ايران دزديده و سال 2003 از يک قاچاقچي عتيقه مصادره شد و در آمريکا نگهداري ميشد تا اينکه پس از سفر رييس جمهور ايران به آمريکا در سپتامبر 2013{مهر92} توسط آمريکايي ها به ايران تحويل داده شد. شيردالها را داراي قدرت شفابخش و همچنين پاسباني از گنجينهها ميدانستهاند. طرح اين موجود افسانهاي در بسياري از مجسمهها و بناهاي باستاني ايران به کار رفته است.
ايران پيش از تاريخ
ايران در دوره پيش از تاريخ خود به سه دوره تقسيم ميشود که عبارتاند از: ۱- پارينهسنگي (عصر حجر قديم). ۲- فرا پارينه سنگي. ۳- نوسنگي (عصر حجر جديد).
دوران پارينه سنگي ايران به سه دوره پارينه سنگي آغازين، مياني، پاياني و يک دوره کوتاه بنام فرا پارينه سنگي تقسيم ميشود. فرهنگهاي مرتبط با پارينه سنگي قديم ايران شامل فرهنگ ساطور ابزار الدوان و فرهنک تبر دستي آشولي هستند. کهنترين شواهد اين دوره که مربوط به فرهنگ الدوان است در اطراف رود خانه کشف رود در شرق مشهد يافت شدهاست. اين شواهد شامل تعدادي ابزار سنگي ساخته شده از کوارتز است که شامل تراشه و ساطور ابزار هستند. طبق نظر کاشفين اين مجموعه حداقل ۸۰۰ هزار سال قدمت دارد. از فرهنگ آشولي نيز مدارک بيشتري در شمال غرب و غرب کشور بدست آمدهاست. برخي از مکانهاي مهم شامل گنج پر در رستم آباد گيلان، شيوه تو در نزديکي مهاباد، پل باريک در هليلان ايلام هستند.
از دوران پارينه سنگي مياني که فرهنگ ابزار سازي آن موستري گفته ميشود، شواهد بيشتري در غارها و پناهگاهها يافت شدهاست که اغلب مربوط به زاگرس مرکزي هستند. اين دوره از حدود ۲۰۰ تا ۱۵۰ هزار سال پيش شروع شده و تا حدود ۴۰ هزار سال پيش ادامه داشتهاست. انسانهاي نئاندرتال در اين دوره در ايران ميزيستند که بقاياي اسکلت آنها در غار بيستون يافت شدهاست. مکانهاي مهم اين دوره غارهاي بيستون، ورواسي، قبه و دو اشکفت در شمال کرمانشاه، قمري و گر ارجنه در اطراف خرم آباد، کيارام در نزديکي گرگان، نياسر و کفتار خون در نزديکي کاشان، قلعه بزي در نزديکي اصفهان و ميرک در نزديکي سمنان است.
دوران پارينه سنگي جديد ايران از حدود ۴۰ هزار سال پيش آغاز و تا حدود ۱۸ هزار سال پيش ادامه يافته که مقارن با مهاجرت انسان هوشمند جديدي به ايران است. آثار اين دوره در اطراف کرمانشاه، خرم آباد، مرو دشت و کاشان يافت شدهاست. فرهنگ ابزار سازي اين دوره تيغه و ريز تيغه برادوستي است. آثار دوره بعدي فراپارينه سنگي در غرب زاگرس و شمال البرز بدست آمده که فرهنگ زرزي خوانده ميشود.
از دوره نوسنگي در ايران تپههاي باستاني بسياري باقيماندهاست از جمله تل باکون ٍ جري ٍ موشکي و... در فارس ٍ تپه شوش ٍ چغا بنوت ٍ چغا ميش و... در خوزستان، گنج دره، سراب و آسياب در کرمانشاه و در ديگر نقاط ايران.
ساکنين ايران را قبل از رسيدن آريايي ها ميتوان زير عنوان کلي کاسپين که درياي خزر بنام آنهاست جمع نمود، کاسپينها کشاورزي ميکردند. اين مردم نخستين کشاورزان جهان بودهاند و کشاورزي از سرزمين آنها به خاکهاي رسوبي رودخانههاي سند و سيحون و جيحون و دجله و فرات رسيدهاست. در دوران نوسنگي در برخي نواحي آسياي غربي (خاورميانه)، انسان از مرحله جمعآوري و شکار به مرحله کشت و اهلي کردن برخي جانوران، انتقال يافت.