گوناگون/ نارضایتی برخی دانشمندان از جوایز علمی نوبل
مهر
بروزرسانی
مهر/ به رغم آنکه بسياري جوايز پزشکي يا فيزيولوژي، فيزيک و شيمي بنياد نوبل را معتبرترين جوايز علمي مي دانند اما هرسال جدا از هر مسئله ديگري دانشمندان از نحوه انتخاب کميته هاي نوبل راضي نيستند و خواستار تفسير مجدد قوانين نوبل شده که در وصيت آلفرد نوبل ذکر شده است.
نارضايتي برخي دانشمندان از جوايز علمي نوبل
به گزارش افکارنيوز، جوايز پزشکي، فيزيک و شيمي معتبرترين جوايز علمي به شمار مي رود که پس از مراسم اعلام اسامي برندگان در ماه اکتبر، طي مراسم رسمي، هرساله در تاريخ ۱۰ دسامبر به عنوان سالروز مرگ آلفرد نوبل به دانشمندان برنده اهدا مي شود.
اما نظرات دانشمندان که به طور خصوصي بيان شده نشان مي دهد که بسياري از آنها از انتخابهاي بنياد نوبل راضي نيستند.
مراسم اعلام و اهداي جايزه نوبل راه بسيار خوبي براي علاقمند کردن مردم به علم محسوب مي شود، اما دراهداي اين جايزه افرادي از قلم مي افتند که به نظر عده اي از دانشمندان تعجب برانگيز است. بزرگترين شکايات دانشمندان به رغم زرق و برق جايزه و توجه رسانه اي قوانين بنياد نوبل است که هيچ گاه منعکس کننده شيوه عملکرد علوم مدرن نيست. به واقع چرا برخي از دانشمندان از نوبل ناراضي هستند؟
يکي از دلايل اين نارضايتي جامعه علمي از بنياد نوبل روند آهسته به رسميت شناختن يک دستاورد توسط کميته هاي نوبل است. آلفرد نوبل مخترع ديناميت که اين جوايز را در سال ۱۸۹۵ پايه گذاري کرد در وصيت خود ذکر کرده است که جوايز بايد به تحقيقاتي اهدا شود که در يکسال قبل انجام شده است. اما با گذشت چند سال از اهداي جايزه نوبل، تجربه به سرعت نشان داد که توجه به تحقيقاتي که در يک سال گذشته انجام شده بسيار ريسک پذير است، چرا که پس از مدتي مدالهاي نوبل به اکتشافهايي اهدا شد که بعدها ثابت شد پرسش برانگيز هستند.
بنابراين در مورد زمان، تا حدي احتياط لازم است اما گاهي اين احتياط بيش از حد مي شود. براي مثال "سابراهمانين چاندراسکار" مجبور شد تا سال ۱۹۸۳ براي برنده شدن جايزه تحقيقات علمي که در دهه ۱۹۳۰ روي ساختار ستاره ها انجام داده بود صبر کند. اين احتياط گاهي نتايج عجيبي به دنبال دارد. آلبرت انيشتين براي نظريه نسبيت خود هرگز برنده جايزه نشد ( اگرچه وي در سال ۱۹۲۱ براي کشف تأثير فتوالکتريک جايزه نوبل گرفت).
يکي ديگر از انتقادها درباره سنتي است که جايزه را به بيش از سه نفر اهدا نمي کند. علم به ندرت چنين برنامه ريزي شده و صريح پيش مي رود. براي مثال جايزه نوبل فيزيک امسال را در نظر بگيريد که پيتر هيگيز براي پيش بيني وجود ذره گريزان جايزه گرفت که نام وي را يدک مي کشد. دکتر هيگز تنها يکي از چند نفري بود که اين ذره را پيش بيني کرده بودند. رابرت بروت و فرانسوا انگلرت و همچنين جرالد گورالنيک، کارل هاگن و تام کيبل مقالات خود را با همين ايده به همان مجله اي که مقاله دکتر هيگز را منتشر کرده بود ارائه کردند و اين مقالات ظرف چند ماه از يکديگر منتشر شد.
کارهاي علمي اغلب به همين شکل است که افراد مختلف ايده هاي مشابه را در زمانهاي يکسان مطرح مي کنند. در اين جريان مراسم اين کميته تصميم گرفت که از اين تيم به انگلرت جايزه دهد ( بروت هم از دنيا رفته و براساس قوانين نوبل شايسته دريافت جايزه نوبل نيست چرا که اين جايزه پس از مرگ به کسي اهدا نمي شود)، مقاله انگلرت و بروت زودتر از هيگز منتشر شده بود اما به طور واضح يک ذره را پيش بيني نکرده بود. از سوي ديگر تيم دکتر گورالنيک و همکارانش مقاله اي جامع تر منتشر کرده بودند اما اين مقاله چند هفته پس از مقاله هيگز منتشر شده بود.
قانون جايزه به سه نفر همچنين اين ايده را تداعي مي کند که تعداد معدودي نابغه در برجهاي عاج خود کارهاي علمي انجام مي دهند. دکتر هيگز و دکتر انگلرت جايزه امسال را به اين علت برنده شدند که پيش بيني آنها سال گذشته با مشاهده و کشف بوزون هيگز تأييد شد. اين تأييد از سوي سازمان تحقيقات هسته اي اروپا که برخورد دهنده بزرگ هارون را اداره مي کند صورت گرفت. برخورد دهنده بزرگ هادرون بزرگترين برخورد دهنده ذرات دنيا است و ساخت ها توسط هزاران دانشمند و هزاران نفر بيشتر تکنسين با ميلياردها دلار هزينه صورت گرفته است.
مقالاتي که کشف بوزون هيگز را اعلام کردند نيز صدها نويسنده داشتند. اين مسئله تنها به فيزيک محدود نمي شود. علم با ساخت دستگاه ها و نوشتن مقالاتي که چندين نويسنده يا بيشتر دارد تکميل مي شود و در برخي رشته ها استثنائاتي وجوددارد ، اما هنگامي که علم تخصصي تر مي شود همکاري ها بيشتر و گسترده تر خواهد شد.
پيش از اعلام جايزه نوبل فيزيک امسال برخي گمانه زني مي کردند که شايد کميته نوبل يک سنت را شکسته و يک سازمان را به جاي افراد مورد تقدير قرار دهد و جايزه به سرن ( سازمان تحقيقات هسته اي اروپا) برسد.
قوانين مشخص شده در وصيت نامه آلفرد نوبل در گذشته بازتعريف شده است، به نظر مي رسد اکنون زمان تغيير و تفسير مجدد اين قوانين است.