فردا/ محققان دانشگاه ساسکس همچنين مدعياند اثرات زيانبار عزاي مرگ همنوع به ويژه والدين دههها با فيلها ميماند.
دانشمندان دريافتند فيلهاي افريقايي که در دههاي 1970 و 1980 در پارک ملي کروگر يتيم شده بودند، هنوز هم از استرس تروماتيک ناشي از اين واقعه رنج ميبرند.
اين حيوانات احساساتي مشابه استرس پساتروماتيکي که انسانها تجربه ميکنند، را دارا بودند.
اين مطالعه جوامع فيلهايي را که به پارک ملي پيلانسبرگ در افريقاي جنوبي منتقل شده بودند، با گلهاي که در پارک ملي آمبوزلي کنيا ساکن بودند، مقايسه کردند.
فيلهاي يتيم پيلانسبرگ داراي مشکلات اجتماعي از همان آغاز ورودشان بودند و دانشمندان دريافتند که جامعه فيلهاي يتيم نوعا از لحاظ اجتماعي به دو شيوه داراي نارسايي بودند.
اين دو شيوه عبارتاند از تروماي اوليه و از دست دادن فرصتهايي براي تعامل با مدلهاي قديميتر.
اين پژوهش نشان ميدهد افزايش قابلتوجه آزار و اذيت انساني نه تنها فقط يک موضوع عادي نيست، بلکه ميتواند داراي اثرات عميق بر روي زيستپذيري و نقشپذيري جوامع آزارديده در سطحي عميقتر شود.
پروفسور کارن مککامب و دکتر شانون از دانشگاه ساسکس صداهاي فيلهاي آشنا و غير آشنا را براي گلههاي فيلها نواختند و عکسالعملهاي آنها را مقايسه کردند.
آنها دريافتند فيلهاي آمبوزلي صداي ناآشنا را شنيدند و حالت تدافعي دستهجمعي به خود گرفتند، در حالي که گله پيلانسبرگ داراي الگوي پاسخ نبودند.
اين مطالعه نشان ميدهد در حالي که فيلها در دنياي وحش به ظاهر بهبود مييابند و گروههاي کاملا با ثباتي را شکل ميدهند، تواناييهاي مهم تصميمگيري آنها که بر جوانب کليدي رفتار اجتماعيشان تاثير ميگذارد، در دراز مدت به طور جدي آسيب ميبيند.
گزارشهاي پيشين مدعي بودند تعدادي از فيلهاي نر يتيم و جوان رفتار فوقخشن از خود نشان دادند و در تلاش براي جفتگيري خشونتآميز و حمله به کرگدنها بودند.
نتايج تحقيقاتي از اين دست مفاهيم مهمي را براي مديريت اين حيوانات در دنياي وحش و اسارت آنها به دنبال دارد.
اين يافتهها همچنين داراي مضاميني حياتي براي ديگر گونههاي از لحاظ اجتماعي و شناختي پيشرفته مانند پريماتها، نهنگها و دلفينها است.