چطور/ «خب ديگه چه خبر؟» يا «خب، ديگه چه کارا ميکني؟»، آيا اين جملات برايتان آشنا نيستند؟ حتما شما هم تجربهي اسير شدن در چنين مکالماتي را داريد. مکالمات کوتاهي که ناشيانه پيش ميروند و واقعا ديگر نميدانيد دربارهي چه چيزهايي صحبت کنيد. دليل رسيدن مکالمه به چنين نقطهاي خجالت، درونگرايي يا هر چيز ديگري که باشد، شما را در موقعيت ناخوشايندي قرار ميدهد. هيچکس دوست ندارد در اين وضع قرار بگيرد. همهي ما دوست داريم بهخوبي با ديگران ارتباط برقرار کنيم و دوستمان داشته باشند. کاريزماتيک بودن و دريافت تأييد ديگران، مطلوب و دوستداشتني است، اما چگونه شخصيت کاريزماتيک داشته باشيم؟
هرم مازلو به ما نشان ميدهد که همهي ما دوست داريم کاريزماتيک، جذاب و دوستداشتني باشيم. براي کشف راز جذابيت افراد کاريزماتيک، بايد مطالعهاي در زمينهي روانشناسي رفتاري ترتيب بدهيم. پس اگر شما هم دوست داريد ديگر خجالتي و خستهکننده نباشيد و در برخورد با افراد مختلف شخصيتي گيرا و کاريزماتيک داشته باشيد، ادامهي متن را بخوانيد و ببينيد افراد کاريزماتيک چه ويژگيهايي دارند.
۱. با ديگران همدلي کنيد
همدردي راهي براي اينکه بدانيم چگونه کاريزماتيک باشيم - چگونه شخصيت کاريزماتيک داشته باشيم
افرادي که با ديگران همدلي ميکنند، بههيچوجه به موفقيتها و موقعيتهاي خوب ديگران حسادت نميکنند (همدلي مثبت). آنها از خبرهاي خوبي که دربارهي سايرين دريافت ميکنند، خوشحال ميشوند و به هيجان ميآيند.
مثلا در موقعيتهاي زير از خود حمايت و همدلي نشان ميدهند:
وقتي که دوستي تصميم ميگيرد شغلش را ترک کند و بهمدت ۶ ماه به يک شهر خوش آبوهوا سفر کند.
وقتي که دوستي به شغل رؤيايياش يا ترفيعي درستوحسابي ميرسد.
وقتي دوستي در کسبوکار خود به پول و سرمايهي هنگفتي دست پيدا ميکند.
اين افراد، در هنگام سختيها و مشکلات، به ياري ديگران ميشتابند و با آنها همدردي ميکنند (همدلي منفي).
مثلا:
اگر دوستي يک بيماري جدي مانند سرطان را در خانوادهاش تجربه کند، با او همراه و همدرد خواهد شد.
اگر دوستي از کار اخراج شود، از او حمايت ميکند.
وقتي دوستي طلاق بگيرد يا در رابطهي عاطفياش شکست بخورد، او را همراهي ميکند.
همدلي، توانايي درک و تجربهي موقعيتي است که ديگران در آن قرار گرفتهاند. يعني اينکه بتوانيم خود را بهجاي ديگران بگذاريم و با کفشهاي آنها راه برويم تا ببينيم احساسات مثبت يا منفي آنها چگونه است.
در واقع درک احساسات ديگران باعث ميشود شخصيت کاريزماتيکي داشته باشيم. حتي در سمت راست مغز ما نيز بخشي به نام «چين سينوسي» وجود دارد که محرکي براي پاسخهاي همدلي است. اين يعني ما از نظر فيزيولوژيکي و روانشناسي، طوري آفريده شدهايم که بتوانيم با ديگران همدلي کنيم.
۲. فروتني و تواضع پيشه کنيد
چگونه شخصيت کاريزماتيک داشته باشيم
سي.اس.لوئيس در يک جمله معناي فروتني را بهخوبي بيان ميکند:
«فروتني نه به معناي کمتر انديشيدن دربارهي خودمان، بلکه به معنيِ انديشيدن دربارهي کمبودهايمان است.»
افراد جذاب و کاريزماتيک، فروتن هستند و در رفتارشان تکبر و استبداد ديده نميشود. آنها مدام از موفقيتهاي خود حرف نميزنند، پُز نميدهند، پيروزيها يا ويژگيهاي خوبشان را به رخ ديگران نميکشند و احساس نميکنند از دماغ فيل افتادهاند يا باحالترين و جذابترين انسانِ روي کرهي زمين هستند.
البته داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس بسيار پسنديده و مهم است، اما بايد حواسمان باشد که مرز باريکي ميان اعتماد به نفس و تکبر وجود دارد و «فروتني» ميتواند اين مرز باريک را مديريت کند. بسياري از افراد مشهور نيز عليرغم شهرت، ثروت و موفقيتهايشان، همچنان فروتن و خاکي باقي ماندهاند. افراد دوستداشتني، فروتني را سرمشق رفتارهايشان قرار ميدهند و علاقهاي به خودنمايي ندارند.
۳. از شرايط سخت و دشوار فرار نکنيد
افراد کاريزماتيک نيز مانند سايرين گاهي شرم، خجالت يا احساسات اينچنيني را تجربه ميکنند و آسيبپذير به نظر ميرسند، اما نکتهي مهم، توانايي آنها در مديريت اين موقعيتهاست. مثلا:
باز کردن سر صحبت با غريبهها کمي دشوار است، اما افراد جذاب سعي ميکنند جرئت آن را در خود بيدار کنند و پا پيش بگذارند.
سخنراني در جمع تقريبا براي تمام افراد کمي سخت است، اما افراد کاريزماتيک سعي ميکنند بر اين ترس غلبه کنند.
گفتنِ نظري که تقريبا تمام جمع با آن مخالف است، کمي سخت به نظر ميرسد اما افراد کاريزماتيک عليرغم دلهرهاي که بهخاطر عدم پذيرش ديدگاهشان دارند، سعي ميکنند نظر خود را اعلام کنند.
اجازه بدهيد با هم صريح باشيم. آسيبپذيري، يکي از چالشبرانگيزترين ويژگيهاي ماست. در واقع تجربهي موقعيتي که در آن از سوي ديگران نقد و قضاوت ميشويم، دشوار است. اما افراد کاريزماتيک خود را بهدست اين موقعيت ميسپارند و از آن فرار نميکنند.
افراد کاريزماتيک بهخوبي ميدانند که جذب علاقهي تکتک افراد، شدني نيست و با پرهيز از ايدهآلطلبي و کمال گرايي، به شخصيتي دوستداشتني تبديل ميشوند.
وقتي شخصي کامل و بينظير به نظر برسد، ديگران از ارتباط با او دچار ترس ميشوند و سعي ميکنند از او فاصله بگيرند، اما وقتي بدانيم که طرف مقابلمان هم مانند ما انساني است که دچار خطا ميشود و نقصهايي دارد، برقراري ارتباط با او، برايمان سادهتر خواهد بود.
از نظر روانشناسي به اين موقعيت «اثر سقوط» گقته ميشود. اثر سقوط وضعيتي است که در آن با پذيرش و اعتراف به نقصهايمان در نظر ديگران دوستداشتنيتر ميشويم. مطالعات نشان ميدهند که افراد تمايل دارند با کساني ارتباط برقرار کنند که خطاهاي خود را ميپذيرند، نه کساني که هميشه بينظير و کامل به نظر ميرسند.
۴. شوخ طبع باشيد
شوخطبعي از نظر روانشناسي روي ما تأثير مثبتي ميگذارد. افراد شوخطبع، جذابتر هستند و ميتوانند بهصورت ناخودآگاه اثر خوشايندي روي مخاطب خود بگذارند. پژوهشهاي گوناگون نشان ميدهند که در زمينهي تبليغات و آگهيهاي تجاري، شوخي و طنز تأثيرات بيشتري روي مخاطبان دارد.
آگهي و تبليغ خندهدار ميتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند، پس طبيعي است که فرد طناز و شوخطبع هم تأثير مشابهي روي اطرافيانش خواهد داشت.
۵. حضور ذهن داشته باشيد
بيشتر اوقات، داشتنِ تمرکز و حضور ذهنِ کافي، کمي دشوار است. مثلا در حين مکالمه، حواسمان مدام به تلفن همراهمان پرت ميشود و نميتوانيم گفتوگويي متمرکز و رودررو ترتيب بدهيم. حواسپرتي و عدم تمرکز مشکلي عادي است که البته راه چاره دارد.
«مديتيشن» روش مناسبي براي داشتن حضور ذهن کافي در برخورد با موضوعات و افراد مختلف است. قدرت مديتيشن تقريبا براي همه مشخص است. افراد موفق، کاريزماتيک و مشهوري همچون:
آرنولد شوارتزنگر؛
اپرا وينفري؛
تيم فريس (کارآفرين و نويسنده)؛
مارتين اسکورسيزي (کارگردان ماهر و برجسته)؛
و… .
نيز براي افزايش تمرکز خود در زندگي و روابط، از مديتيشن استفاده کردهاند. اگر در خلال بحث و گفتوگو با ديگران، قادر به تمرکز کردن نيستيد و به اين دليل روابطتان با ديگران خدشهدار و سرد شده است، حتما مديتيشن را امتحان کنيد.
۶. به ديگران توجه کنيد
کساني که سعي ميکنند با ديد مثبتي به ديگران نگاه کنند و همه را دوست بدارند، جذابتر هستند. در واقع آدمهاي کاريزماتيک نسبت به سايرين علاقه و شوق نشان ميدهند. با در نظر داشتن اين نکته که در مثل مناقشه نيست، سگها را به خاطر بياوريد و ببينيد که چرا تقريبا همهي افراد نسبت به سگها نظر مثبتي دارند؟ خب جواب مشخص است؛ سگها وفادارند و به همه توجه و علاقه نشان ميدهند.
افراد کاريزماتيک براي معاشرت با ديگران گزينشي عمل نميکنند. آنها از ملاقات با همهي افراد به هيجان ميآيند، به اينکه چه کسي از آنها پايينتر يا بالاتر است، توجهي ندارند و در صحبتهاي هر فرد، نکات جالبي براي شنيدن و توجه کردن پيدا ميکنند.
۷. از خودشيفتگي اجتماعي پرهيز کنيد
افراد خودشيفته تمايل دارند مدام از خودشان، موفقيتهايشان و هر چيز ريز و درشت ديگري که به آنها مرتبط است، حرف بزنند. از اينکه ماجراها و داستانهاي زندگي خود را تعريف کنند، بهشدت لذت ميبرند. از دوستانشان، خانوادهشان، موفقيتهايشان و حتي غذاي ديروز ظهرشان ميگويند و برايشان اهميتي ندارد که اين موضوعات براي سايرين جالب است يا نه!
معاشرت و گفتوگو، تنها بر محور اين دوستان خودشيفته ميگذرد و وقت خداحافظي سر ميرسد، بيآنکه ديگران کلمهاي حرف زده باشند و از خود چيزي گفته باشند. در عوض، افراد کاريزماتيک و جذاب از نظرات ديگران جويا ميشوند، آنها را در گفتوگو شريک ميکنند و با اين کارها بر جذابيت خود ميافزايند. آنها با پرسيدن سؤالاتي که دري بهسوي کشف احساسات و ايدههاي افراد ميگشايد، سعي ميکنند به ذهن ديگران و البته قلبشان نفوذ کنند.
۸. بخشنده و نوعدوست باشيد
آدام گرانت (Adam Grant) جوانترين و عاليرتبهترين استاد مدرسهي کسبوکار وارتون (Warton) است. او ميگويد افراد به سه دسته تقسيم ميشوند:
گيرنده؛
تطبيقدهنده؛
بخشنده.
گيرندهها، افرادي خودخواه هستند. آنها بسيار بيشتر از آنچه که ميبخشند، دريافت و طلب ميکنند. آنها فکر ميکنند دنيا محل رقابت و بسيار درهموبرهم يا به اصطلاح خودماني شيرتوشير است، پس تأمين نيازهاي خود را در اولويت قرار ميدهند. اين استراتژي شايد در کوتاهمدت جواب بدهد، اما قطعا دائمي و هميشگي نخواهد بود.
تطبيقدهندهها، کساني هستند که در گرفتن و بخشيدن، بهدنبال ايجاد تعادل، برابري و عدل هستند. اگر در رابطهاي بخشش زيادي به خرج بدهند و در عوض چيزي دريافت نکنند، آن رابطه را ترک ميکنند. آنها به تعامل و بده-بستان اعتقاد دارند.
بخشندهها افرادي نوعدوست هستند. اين گونهي کمياب از انسانها، در برابر آنچه ميبخشند چيزي مطالبه نميکنند و انتظار و چشمداشتي ندارند. آنها با بخشش مداوم و بيچشمداشت خود، با کمک لطف و رحمت ديگران، فرصتهاي بينظيري بهدست ميآورند.
هيتن شاه (Hiten Shah) مديرعامل شرکت کيسمتريک، نمونهاي از يک بخشندهي واقعي است. او معتقد است اگر به ديگران کمک کنيم تا به خواستههايشان برسند، به هرچه ميخواهيم، ميرسيم. اين توصيه از فردي که صاحب دو نمونه از موفقترين شرکتهاي نرمافزاري دنياست، بايد سرلوحهي کارمان قرار بگيرد.
۹. از کساني که کمکتان ميکنند، تقدير کنيد و اشتباهاتتان را بپذيريد
وقتي از افراد کاريزماتيک و دوستداشتني تعريف و تمجيد ميکنيم، چنين پاسخي دارند:
«خيلي خيلي سپاسگزارم، اما بايد بگويم اين نتيجهي مطلوب، حاصل کاري تيمي است و من هم نقش کوچکي در رسيدن به هدفمان داشتهام، بدون همکاريِ دوستان خوبم امکان رسيدن به اين نتيجه مقدور نبود.»
در واقع اين افراد جواب ستايش، محبت و تمجيد ديگران را با رفتاري متقابل ميدهند. وقتي بهخاطر موفقيتي که کسب کردهاند از آنها تقدير ميشود، تکرَوي نميکنند و سعي دارند از همهي افرادي که در اين پيروزي نقش داشتهاند، تقدير کنند. آنها در عوضِ محبتي که ميکنند، چيزي طلب نميکنند.
اين افراد وقتي هم که خطا ميکنند يا اشتباهي از آنها سر ميزند، رفتاري معقول دارند، تقصير را ميپذيرند و به گردن ميگيرند. اين افراد با پذيرش و اعتراف به اشتباهاتشان، روابط خود را تقويت ميکنند و ديگران نيز اشتباهات آنها را سريعتر ميبخشند.
بازار