مهر/ تقريبا براي همه ما نام تعزيه و دهه اول محرم باهم گره خورده است، يکي علت است و ديگري معلول، هرجور حساب کنيم بايد با هم بيايند و غير از اين انتظار نداريم.
تعزيه در لغت به معناي سوگواري و عزاداري است و در تعريف عامتر به تئاترهاي مذهبي که درباره واقع کربلا هستند، گفته ميشود. نام اصلي تعزيه، شبيه خواني يا شبيهگرداني است، يعني اينکه افراد اجرا کننده، شبيه و بازي کننده نقش شخصيتهاي اصلي هستند.
نکتهاي که در اين ميان بايد به آن اشاره کرد اين است که تعزيه لزوما درباره امام حسين (ع) و واقعه کربلا نيست، نمايشنامههاي تعزيه درباره موضوعات ديني و حماسي است مثل تعزيه حضرت ابراهيم، تعزيه امامان مختلف و حتي تعزيه خندهدار هم داريم.
تعزيه که مجموعهاي از رنگ،شعر و موسيقي است؛ بيشتر براي مرگ اوليا و عزيزان از دست رفته اجرا ميشود. نمايشي مذهبي که خير و شر در آن مبارزه ميکنند.
هنري برخاسته از ايران
تعزيه در سال ۲۰۱۰ در ميراث فرهنگي و معنوي يونسکو ثبت شده است و با اينکه در نقاط ديگر جهان از جمله جزيره ترينيداد در درياي کارائيب تا جزاير اندونزي اجرا ميشود، اما تعزيه از ايران برآمده است. سابقه آن به سالها قبل از عاشورا و ورود اسلام به ايران برميگردد که به آن «سووشونخواني» ميگفتند و نمايش در آتش رفتن سياوش اجرا ميشد که وقتي سياوش، سالم از ميان آتش رد مي شد، نشاني از بيگناهي او بود.
کارگردان تعزيه را «معينالبکا» مينامند
تعزيه، تئاتر مذهبي است که نمايشنامه آن به صورت شعر است و همراه با موسيقي اجرا مي شود بنابراين با تئاتري مذهبي متداول فرق دارد. البته قواعد تئاتر در آن رعايت ميشود، کارگردان، بازيگر و نمايشنامه دارد و روي صحنه هم اجرا ميشود، البته لباس، تجهيزات و گريم هم دارد.
به هر اجراي تعزيه، «مجلس» ميگويند؛ بازيگران آن را «شبيه خوان» مينامند، کارگردان تعزيه، «معين البکا» و نويسنده آن «مقتلنويس» است. همچنين به نمايشنامه تعزيه، «جُنگ» ميگويند. تهيهکننده تعزيه، «باني» و مابقي عوامل را هم «عمله تعزيه» مينامند.
بخشهاي مختلف تعزيه را بهتر بشناسيد
مجلس يا دستگاه: به هر اجراي کامل يک مجموعه تعزيه ميگويند. اگر در تعزيه، نقش مثبت با شمشير شهيد شود به آن «مجلس شهادت» ميگويند که در روز خوانده ميشود مثل مجلس شهادت امام حسين. اما اگر نقش مثبت با زهر شهيد شود به آن «مجلس وفات» ميگويند که در شب خوانده ميشود مثل مجلس وفات امام موسي کاظم.
الف. پيش خواني: همان ورود گروه تعزيه به صحنه است. آنها دسته جمعي درباره شخصيتي که قرار است، تعزيهاش را بخوانند، نوحه خواني ميکنند. بعد از آن همه به جز کارگردان ميروند، او هم خلاصه داستان را ميگويد، دعا ميکند و ميرود.
ب. پيش واقعه: قصهاي جانبي که با مجلس اصلي در ارتباط است و نهايتا يک ساعت طول ميکشد. به اين داستان جانبي، گوشه هم ميگويند که نقش مقدمه را دارد مثل گوشه زائر امام رضا در مجلس امام رضا.
ج. واقعه: بدنه اصلي تعزيه که حدودا ۳-۴ ساعتي زمان ميبرد.
شبيه خوان يا بازيگران: نام ديگر تعزيه شبيه خواني است، چون بازيگران شبيه شخصيتهاي تاريخي بازي ميکنند و تاکيد دارند شبيه آنها شوند و اين، يک نمايش هم شبيه ماجراست. شبيه خوانان در تعزيه به دو گروه عمده تقسيم ميشوند؛
-موافقخوان يا مظلومخوان: نقشهاي مثبت تعزيه که عموما لباسهاي سبز، مشکي و سفيد دارند. از دستگاه دشتي و آواز براي خواندن ابيات استفاده ميکنند. صوتي خوش و آوازي گيرا هم دارند. به خواندن آنها تحريرخواني ميگويند. البته موافق خوانها هم به چند گروه تقسيم ميشوند؛
الف: امام خوان: کارکشتهترين و خوش صداترين شبيه خوان. بازي در اين نقش، نهايت بازي يک شبيه خوان و اوج استادي اوست. بازيگر نقش امام معمولا زره به تن نميکند. او بايد صورتي متين و زيبا داشته باشد و در زندگي روزمره هم مردم دوستش داشته باشند.
ب. شهادت خوان: موافق خواني که درپايان مجلس تعزيه توسط اشقيا شهيد ميشود. مجلس تعزيه به نام اوست و مسير قصه او را دنبال ميکند.
ج. بچه خوان: اولين حضور يک شبيه خوان با بازي در نقش بچهخوان آغاز ميشود. با توجه به اينکه معمولا شبيه خواني، نسل به نسل و پدر به پسر است، بچه خوانها اکثرا فرزند تعزيه خوانها هستند و به آنها نقشهايي مثل طفلان مسلم، سکينه يا عبدالله داده ميشود. بعدا و بعد از سن بلوغ، بسته به نوع صدا، بچه خوانها تبديل به موافق خوان يا مخالف خوان ميشوند.
د. حر خوان: شبيهخوان خاکستري. نماد اين خاکستري بودن و مردد ماندن، حر بن يزيد رياحي از فرماندهان سپاه کوفه است که عاشورا به امام پيوست. رنگ لباس او معمولا نارنجي يا صورتي است.
ه. زنانهخوان: در هنرهاي نمايش سنتي ايران اعم از تعزيه، روحوضي و... زنان بازي نميکنند و از زن پوش استفاده ميکنند، اين نقش در تعزيه، زنانهخوان نام دارد. شبيهخواناني که صداي زير و ظريف دارند، چادر و برقعي به سر ميکنند و نقشهاي زنان را بازي ميکنند مانند حضرت زهرا، حضرت زينب و...
-مخالفخوان يا اشقياخوان: نقشهاي منفي تعزيه که عموما لباسهاي سرخ و صورتي ميپوشند. آنها با نوعي آيندهبيني دارند، از ظالم بودن خودشان آگاهند و خودشان و بقيه اشقيا را لعنت ميکنند. صداي زمخت و صورتي گرفته دارند. با پرخاشگري که به آن اشتلمخواني ميگويند حرف ميزنند و موقع ورودشان به سکو، موسيقي تندي نواخته ميشود. مخالف خوانها به چند گروه تقسيم ميشوند؛
الف. شمرخوان: متبحرترين مخالف خوان، شمر خوان است. شبيه خوان شمر از نظر سابقه و کسوت هم تراز با امام خوان در موافق خوانهاست. فعالترين شبيه خوان از نظر بازي با شمشير و خنجر و جست و خيز و پر ديالوگترينها به خصوص در تعزيه حضرت عباس. او هميشه کلاه خود و زره به تن دارد و محور شرارت است. نقش فعال شمر در تعزيه، برعکس واقعيت تاريخي است چون شمر در کربلا، دور از ميدان نبرد بود و تا وقتي کسي زمين نميافتاد به او نزديک نميشد.
ب. تختخوان: شبيه خوانهايي که سن و سالي ازشان گذشته و نميتوانند روي سکو حرکت کنند، روي تخت مينشينند و ميخوانند. تخت شينها که اکثرا مخالف خوانند شامل شبيه خوان يزيد، ابن زياد، مامون و... ميشوند. آنها لباس جنگ به تن نميکنند و دستور ميدهند.
ج. نعش: سياهي لشگرند. نميشود به آنها شبيه خوان گفت چون ديالوگي ندارند و فقط در صحنه حاضرند. معمولا نعشها، افراد همان روستا يا از نزديکان باني هستند.
معين البکا يا کارگردان: مسلطترين شبيهخوان و پيشکسوتي که مجالس تعزيه و ديگر شبيه خوانان را به خوبي ميشناسد. معين البکا براساس محل برگزاري، نوع و فضاي تعزيه، شبيه خوانها را دعوت به همکاري ميکند. او وظيفه تقسيم نقشها را دارد و بايد با شبيه خوانها تمرين کند. معمولا هم بازي نميکند. در گوشهاي مينشيند تا اگرکسي ديالوگهايش را فراموش کرد به کمکش برود. معين البکا، علاوه بر بازيگران، جامهدار (مسئول لباس) و گريمورهم ميآورد که به آنها «عمله تعزيه» ميگويند.
نسخه يا فيلمنامه: کل مکتوبات تعزيه را نسخه ميگويند. متن تعزيهها هم مسجع و شعر است. بيشتر اشعار نسخهها هم از نوع مثنوياند و علمي نيستند. به نويسنده اشعار، مقتلنويس ميگويند. خود نسخهها هم بخشها و نامهاي گوناگوني دارند؛
الف. جُنگ: نمايشنامه کل يک مراسم تعزيه را جنگ مينامند، يک کتابچه کوچک با ابعادي نصف يک دفتر مشق است. در انتهاي هر جنگ، تعداد بازيگران هر مجلس و وسايل مورد نياز آن نوشته ميشود. جنگ در حقيقت دفترچهاي قديمي است که در اختيار کارگردان يا معين البکا قرار ميگيرد.
ب. فرد: دفترچهاي با ابعاد حدود ۱۵ در ۵ سانتيمتر که به راحتي در دست جا ميشود. در اين دفترچهها، ديالوگهاي هر شبيه خوان نوشته شده است. در اين نسخهها قسمتهايي که شبيه خوانها بايد سکوت کنند، خط کشيده شده است.
ج. کتاب تعزيه: دفترچهاي که چيدمان و ترتيب و تأخر ديالوگگويي را معلوم ميکند. به اين نحو که زير اسم هر شبيه خوان، اولين کلمه مصراعي که بايد بخواند ديده ميشود. ترتيب اسامي هم ترتيب خواندن آنها را مشخص ميکند. البته شبيه خوانها همراه معين البکا شب قبل از اجرا دورهم جمع ميشوند و مدام دوره خواني ميکنند.
موسيقي: گروهي ۷ نفره که طبل، دهل، سنج، سرنا و شيپور ميزنند. اين گروه با اجرايشان تلاش ميکنند، فضاي صحنه را عوض کنند. هر وسيله در زمان خاصي نواخته ميشود مثلا طبل، موقع ورود افراد و سنج هم ضربات شمشير در ميدان جنگ را همراهي ميکند. اين موسيقي هيچ وقت همراه با آواز و خواندن شبيه خوانها همراه نميشود. هر کدام از شبيه خوانها هم دستگاه آوازي خاصي دارند مثلا امام خوان در دستگاه پنجگاه و رهاوي ميخواند. شبيه خوان عباس در چهارگاه ميخواند. مخالف خوانها، سهگاه ميخوانند حتي بازيگر نقش عبدالله فرزند امام حسين (ع) در گوشه راک ميخواند که براي همين اين گوشه به راک عبدالله معروف شده است.
آموزش تعزيه
تعزيه مثل خيلي از هنرهاي بومي اين کشور، چندان آموزش کلاسيک ندارد. تعزيهخوانها معتقدند اين هنر را بايد مرحله به مرحله ياد گرفت و با سرکلاس نشستن نميشود، تعزيهخوان شد. اما تعزيه خواني مثل تئاتر و سينما احتياج به استعداد بازيگري و البته حافظه خوب براي حفظ کردن ديالوگها دارد. تعزيه خوان نبايد خجالتي باشد و بتواند راحت داد و فرياد کند.
براي تعزيهخوان شدن به روش سنتي بايد از کودکي مراحل را طي کرد؛ اول «بچه خواني» است يعني بازي در نقش طفلان مسلم. بعد در نوجواني، قاسم خواني ميکنند که همان بازي در نقش قاسم است. در اين مرحله چون صدا بالغ ميشود،آنها که صداي کلفت تري دارند وارد جمع منفي خوانها ميشوند و آنها که صداي بهتري دارند نقشهاي مثبت را بازي ميکنند. اگر هم صداي تعزيهخوان، زير باشد نقش زن به او ميدهند (درتعزيه، زنان بازي نميکنند).
در پايان اينکه تعزيه خواني صبر وحوصله زيادي ميخواهد.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار