کجارو/ محل بايگاني يا آتشکده؟ مقبره يا محل تاجگذاري؟ کعبهي زرتشت، که در دوران باستان بنايي محترم و ارزشمند بوده، امروزه به معمايي تبديل شده که مسافران را به اين سازهي مرموز ميکشاند.
دربارهي اين بناي سنگي چهارگوش خيلي با احتياط بايد صحبت کرد؛ نه بخاطر اينکه نامش «کعبه» است و اطلاقش به «زرتشت»، پيامبر ايراني، بلکه از اين نظر که حقايقي که دربارهي آن مطرح ميشوند، بيشتر به ابهام پهلو ميزنند و هنگام صحبت کردن از آن بايد عصا به دست حرکت کرد.
کعبهي زرتشت نام سازهاي سنگي در نقش رستم، کنار روستاي زنگيآباد، در مرودشت فارس است. اين بنا، که روبهروي سلسله آرامگاههاي شاهنشاهان هخامنشي ايستاده، سدهها است که به احترام آنان سکوت کرده و تمام حدسهايي که دربارهاش زدهاند را بيپاسخ گذاشته است.
در ادامه، به صورت نکتهوار، حقايق و حدسهايي را دربارهي کعبه زرتشت مطرح خواهيم کرد. در اين هزارتوي حقيقت و ابهام با ما همراه باشيد:
۱. حداقل در اين مورد تقريبا مطمئن هستيم که کعبهي زرتشت حدود ۵۲۰ ق.م، يعني تقريباً همزمان با شروع ساخت تخت جمشيد، بنا شده است. اين را شباهت معماري سازه و طرز چفت و بست شدن سنگها نشان ميدهد.
۲. کعبهي زرتشت، در عين منحصر به فرد بودنش، نمونههاي موردي مشابهي در ديگر نقاط فارس دارد: بنايي در پاسارگاد، که به زندان سليمان و آرامگاه کمبوجيه نيز مشهور شده، پيش از کعبهي زرتشت يعني همزمان با ساخت کاخهاي پاسارگاد (حدود ۵۴۰ ق.م) ساخته شده اما تنها يک جبهه از ديوارهايش سرپا ايستاده است. دري همانند در اتاقک کعبهي زرتشت در جلوي آرامگاه اردشير سوم در تخت جمشيد هم کشف شده که نشان ميدهد روبهروي آرامگاههاي شاهان در تخت جمشيد نيز احتمالاً چنين سازهاي وجود داشته است.
مورد ديگر برج نورآباد، بين کازرون و فهليان، است که به آتشکدهي ميلاژدها نيز معروف شده است. اين برج متأخرتر است و سابقهاش به دورهي اشکاني ميرسد.
۳. دربارهي اينکه در زمان هخامنشيان به اين بنا چه ميگفتند اطلاعي در دست نيست. اما از روي کتيبهي جبههي شرقي بنا، که متعلق به دورهي ساساني است، روشن ميشود که در آن دوره به آن بنخانک ميگفتهاند. بعد در قرن چهاردهم ميلادي، که موجي از شناسايي و نامگذاري ويرانههاي ايران قديم آغاز شد، همانند ديگر موارد که براي نامگذاري ويرانهها از شخصيتهاي قرآني و شاهنامهاي استفاده ميکردند، اينجا را نيز به زرتشت نسبت دادند و نامش را کعبهي زرتشت گذاشتند.
اما ميدانيم که هيچگاه اينجا زيارتگاه زرتشتيان نبوده است. نامي هم که محليها به آن ميدادند کرنايخانه يا نقارهخانه بود؛ همچنين بايد گفت که هيچ آثاري از ساز و آلات موسيقي از آن به دست نيامده است.
۴. تا همين اوايل قرن حاضر خورشيدي، کعبهي زرتشت ۱۴ متري تا نيمه در تلي از خاک فرو رفته بود به طوري که مسافران به راحتي ميتوانستند وارد اتاقک ۳.۷۲ در ۳.۷۴ و ارتفاع ۵.۵ متري آن شوند. کعبه تازه در سالهاي ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸ شمسي به طور گسترده کاوش و خاکبرداري شد.
۵. با خاکبرداري از پيرامون کعبهي زرتشت، کتيبههايي که بر وجوه شرقي، جنوبي و غربي بودند بيشتر خودي نشان دادند و کمي کعبه به حرف آمد. کتيبهها از شاپور اول ساساني هستند که به سه زبان فارسي ميانه، پارتي و يوناني نوشته شدهاند. يک کتيبه به زبان فارسي ميانه نيز از کرتير، موبد پرنفوذ اوايل دورهي ساساني، زير کتيبهي شاپور در جانب شرقي بنا حکاکي شده است. اين کتيبهها از مهمترين اسناد تاريخي دورهي ساساني هستند.
۶. شاپور در نقش رستم ضمن معرفي خود و نسبش، سه لشکرکشي عليه امپراتوري روم و پيروزيهايش را شرح ميدهد. همچنين از تأسيس آتشکدهها در جاهاي مختلف خبر ميدهد. شاپور در خاتمه مرز شرقي ايران را کاشغر تاشکند و مرو معرفي کرده و به آيندگان توصيه کرده که در کارهاي ايزدان و امور نيک بکوشند. اينجا آخرين باري است که از خط و زبان يوناني در کتيبههاي ايراني استفاده ميشود.
۷. نزديک بيست سال پس از شاپور، موبد کرتير در زمان بهرام دوم کتيبهاي بر کعبه زرتشت نگاشت که بيسابقه بود؛ از اين لحاظ که يک روحاني بر محوطهاي سلطنتي کتيبه نوشت. او خود را معرفي و سير صعودي خود در درو کردن القاب مختلف در زمان شاهان گوناگون را توصيف کرده است. همچنين از فعاليتهاي ديني خود گفته که با پيروان اديان ديگر مثل مسيحي، مانوي، يهودي، بودايي و مرتدين زرتشتي مبارزه کرده و آتشکدهها و موقوفاتي تأسيس کرده است. در آخر هم فهرست ايالاتي که در زمان شاپور به تصرف ايران درآمده ياد ميکند و کتيبه را با دعا به پايان ميبرد.
۸. کعبهي زرتشت از بلوکهاي سفيد سنگ آهک ساخته شده که در ميان آنها تورفتگيهاي پنجره مانند اما از سنگ آهک تيره ديده ميشوند. ترکيب سنگهاي تيره و روشن از ويژگيهاي معماري هخامنشي است علاوه بر آن، استفاده نکردن از ملات و چفت کردن سنگها با چنگکهاي آهني، به اصطلاح دمچلچلهاي، يادآور سازههاي تخت جمشيد هستند. سنگهاي روشن از کوه سيوند و سنگهاي سياه هم احتمالاً از کوه مهر در تخت جمشيد آورده شدهاند.
۹. گوديهاي ورودي اتاقک کعبهي زرتشت جاي پاشنههاي در دولنگهي سنگي را نشان ميدهند؛ از آن نوع درهاي سنگيني که به سختي باز ميشدهاند. بقايايي از در زندان سليمان پاسارگاد، که معمارياش مشابه کعبهي زرتشت است، به دست آمده که داراي نقش گل و گياه است؛ بنابراين ميتوان حدس زد که در کعبهي زرتشت احتمالاً چنين نقش و نگاري داشته است. با حساب تورفتگيهاي کور پنجرهمانند و در سنگي سنگين، ميتوان تصور کرد که در حالت عادي به درون کعبهي زرتشت هيچ نوري نميتابيده است.
۱۰. دربارهي کاربري کعبهي زرتشت نظرات متفاوتي ارائه شده است: از آتشکده و محل نگهداري اوستا گرفته تا برج تاجگذاري يا حتي مقبرهي شاپور اول ساساني. ترکيبي از اين نظريات هم پيشنهاد شده؛ مثلاً گفته شده که درون بنا جايگاه نگهداري اوستا و روي بام آن آتش روشن بوده است. برخي هم گفتهاند ساختمان زندان سليمان و کعبهي زرتشت خيلي شبيه توصيفاتي است که از مقبرهي کوروش شده پس احتمالاً مقبرهي شاه يا شخصيت بلندمرتبهاي از دودمان هخامنشي است.
دربارهي آتشکده بودن کعبه اين نقد وارد است که اتاقک بنا اکسيژن لازم براي آتش را نميتوانسته تأمين کند و براي بام آن هم مسيري براي رفت و آمد وجود ندارد. در مقابل نظريهي محل نگهداري اوستا هم گفته ميشود که اتاقک کوچکتر از آن است که بتواند مجموعه متون اوستايي را نگه دارد. آنها که از مقبره بودن کعبهي زرتشت دفاع ميکنند ميگويند در و درگاه ورودي بنا همانند در و درگاه ورودي آرامگاههاي شاهان هخامنشي است.
ساختار بنا هم سنگي و بدون تماس با خاک است که از جمله خصوصيات مقبرهي زرتشتي است. ضمن آنکه سنت آرامگاههاي برجمانند، برگرفته از سنت زرتشتي، بعدها هم ادامه داشته که در جاهايي مثل برج لاجيم، برج رسکت و برج گنبد قابوس مشاهده ميشوند. با اين حال هيچکدام از نظريات تا به حال کاملاً متقاعدکننده نبوده و معما همچنان حلنشده باقي مانده است.
به هر حال کاربري کعبهي زرتشت هرچه بوده باشد ميتوان مطمئن بود که در دورهي ايران باستان بنايي محترم بوده و به خوبي از آن محافظت ميشده است؛ ساخت آن در دوران هخامنشي همزمان با ساخت تخت جمشيد و روبهروي آرامگاههاي شاهان بزرگ هخامنشي، آمدن نقش آن روي سکههاي شاهان محلي فارس در دوران اشکاني (که البته اين مورد در حد حدس است) و حک کتيبه روي آن در زمان ساساني اين نظر را تأييد ميکند.
امروزه کعبهي زرتشت جزو مجموعهي نقش رستم، در فاصلهي ۴۵ متري از آرامگاههاي شاهان هخامنشي و ديگر نقوش ساساني و عيلامي است و از مقاصد اصلي گردشگري فارس به حساب ميآيد.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار