نماد آخرین خبر

رمز و رازهای حیران کننده نهفته در «بسم الله الرحمن الرحیم»!

منبع
باشگاه خبرنگاران
بروزرسانی
رمز و رازهای حیران کننده نهفته در «بسم الله الرحمن الرحیم»!
باشگاه خبرنگاران/ جمله بسم الله الرحمن الرحيم 114 بار بر پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله نازل شده است؛ در 113 سوره به عنوان سرفصل آمده و از آنجا که اول سوره توبه بسم الله نازل نشده و در سوره نمل علاوه بر ابتداي سوره، در آيه «إنّه من سليمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحيم» نيز اين جمله مبارکه آمده است مجموعاً 114 آيه مي‌شود. «بسم الله الرحمن الرحيم» جزء سوره حمد و ديگر سوره هاي قرآن به شمار مي‌رود -الا سوره توبه- و اگر کسي سوره حمد را در نماز يا غير نماز، واجب شد که بخواند، اگر اين آيهء بسم الله را نخواند سوره را ناقص خوانده، چرا که اين آيه جزء سوره ي فاتحة الکتاب است. بنابر روايتي، احتمالاً براي اولين بار، سلمان فارسي به درخواست ايرانيان ترجمه سوره حمد و «بسم الله الرحمن الرحيم» را انجام داد که در آن ترجمه «بسم الله ...» «به نام يزدان بخشاونده» آمده و در ترجمه تفسير طبري که مترجم آن ناشناس است، به صورت «به نام خداي مهربان بخشاينده» ذکر شده و تا زمان حاضر با اندک تفاوتي به صورت «به نام خداوند بخشنده مهربان» باقي مانده است. عبارت «بسم اللّه الرحمن الرحيم» نخستين عبارت قرآن است که در اول سوره علق (اقرا) بر پيامبر (صلي الله عليه وآله) نازل شد و در احاديث شيعي اين عبارت سرآغاز قرآن معرفي شده است. رواياتي درباره بسم الله از روايتي که کليني از امام صادق (عليه‌السلام) نقل مي‌کند، آغاز همه کتب آسماني «بسم الله الرحمن الرحيم» بوده است. اين عبارت در ابتداي تمام سوره هاي قرآن، جز سوره برائت (توبه) آمده است. همچنين سوگند دادن خدا به «بسم الله الرحمن الرحيم»، در برخي ادعيه، حاکي از ارزش اين آيه است. على بن اسباط گويد : امام رضا عليه السلام به من فرمود: وقتى براى سفر يا غير آن از منزل بيرون مى روى بگو: ((بسم الله امنت بالله توکلت على الله ما شاء الله ، لا حول و لا قوه الا بالله )) زيرا اگر شيطان با تو ملاقات کرد ملائکه با تازيانه بر سر و صورت او مى زنند و مى گويند: بر او راهى ندارى ؛ چون او نام خدا را برد و ايمان به او آورد و بر او توکل نمود. حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: اگر کسى از شما موقع وضو نام خدا را بر زبان جارى نکند، شيطان در وضو او شرکت مى کند و اگر انسان هنگام خوردن و آشاميدن و لباس پوشيدن ((بسم الله )) نگويد، شيطان در آن کارها شرکت مى کند. ابوحمزه ثمالى مى گويد: على بن حسين عليه السلام به من فرمود:اى ثمالى ! هنگامى که وقت نماز برسد، شيطان مى آيد و روى شانه مى نشيند و مى گويد: آيا نام خدا را برده اى ؟ اگر بگويد: بلى از او دور مى شود و اگر بگويد: خير، بر شانه او مى نشيند تا اين که نماز خوانده شود و مردم پراکنده گردند. ابوحمزه ثمالى مى گويد: عرض کردم : آيا آنها قرآن نمى خوانند؟ آن حضرت فرمودند: چرا ولى آن چه تو فکر مى کنى نيست .اى ثمالى ! مراد بلند گفتن ((بسم الله الرحمن الرحيم )) است که شيطان را دور مى کند. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده : اگر انسان هنگام سوار شدن ((بسم الله )) بگويد، ملکى پشت سر او سوار مى شود و از او محافظت مى کند، تا زمانى که پياده شود. و اگر سوار شد و ((بسم الله )) نگفت ، شيطان پشتش سوار مى شود و به او مى گويد: آواز بخوان . اگر گفت : من آواز ندارم و نمى توانم بخوانم به او مى گويد: مست و بى حال شو. او مست مى شود، تا وقتى پياده شود. از مولاي متقيان علي (ع) منقول است که فرمودند: کل قرآن در سوره حمد است و کل سوره حمد در بسم الله الرحمن الرحيم و کل بسم الله الرحمن الرحيم در با بسم الله است و کل با در نقطه زير ب است . که آن حضرت در ادامه فرمودند (( من نقطه زير ب هستم )). امام صادق (عليه‌السلام) در روايتي از بسم الله به عنوان کليد درهاي طاعت ياد کرده و مي‌فرمايد: درهاي گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاي طاعت را با بسم اللّه گفتن بگشاييد. همچنين امام صادق (عليه‌السلام) در حديثي فرمودند: هرگاه يکي از شما وضو بگيرد و بسم اللّه الرحمن الرحيم نگويد، شيطان در آن شريک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد يا لباس بپوشد و هر کاري که بايد نام خدا را بر آن جاري سازد، انجام دهد و چنين نکند، شيطان در آن شريک است. خواص بسم الله الرحمن الرحيم هر کسي مداومت نمايد به خواندن بسم الله الرحمن الرحيم هيبات عظيمي از او در دلهاي اهل عالم پيدا مي شود و همواره مورد احترام همه مردم قرار مي گيرد. خداي متعال براي اينکه به انسان‌ها بياموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره هاي قرآن و هم ابتداي قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز کرده و علماي فريقين (شيعه و سني) از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) نقل کرده‌اند «کل امر ذي بال لم يبدأ فيه به بسم الله فهو ابتر» ؛ «هر کاري که به نام خدا شروع نشود ابتر است». بنابراين اگر انسان کاري را به نام خدا شروع نکند ، هرگز به مقصد نمي‌رسد. عبادتي که با نام خدا شروع نشود هم ابتر است. هر کاري با بسم الله الرحمن الرحيم شروع شود عاقبت آن کار واجب به ختم به خير شدن است. عدد ابجد بسم الله الرحمن الرحيم 786 مي باشد. خواص عدد بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات : اگر حاجت شرعي داريد و بخواهيد به اجابت سريع برسد بسم الله الرحمن الرحيم را 786 مرتبه به همراه 132 مرتبه صلوات بفرستيد بعد حاجت را بخواهيد. خداى سبحان عامل فلاح و رستگارى و پيروزى و نجات انسان را سه چيز مى شمرد: قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّى ، و ذکر اسم ربه فصلى مسلما رستگار مى‌شود کسى که خود را تزکيه کند و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند. عبدالله بن مسعود گويد: هر که خواهد از شعله‌هاى نوزده گانه آتش دوزخ نجات يابد، بسم الله الرحمن الرحيم گويد، زيرابسم الله الرحمن الرحيم نوزده حرف است و خداوند تعالى هر حرفى را سپرى در برابر يکى از آن شعله ها قرار مى دهد. رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: هر امر خطيرى اگر با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز نشود، آن امر ناقص و ناتمام خواهد ماند. رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: هيچ کس به بهشت در نيايد مگر با جواز بسم الله الرحمن الرحيم به اين گونه : بسم الله الرحمن الرحيم اين نوشته‌اى است از سوى خداوند ويژه فلان پسر فلان ، او را در بهشت به جايگاه بلندى وارد سازيد که شاخه هاى ميوه آن آويخته و نزديک و در دسترس ‍ باشد. امام رضا عليه السلام فرمودند: بسم الله الرحمن الرحيم به اسم اعظم (خداوند) از سياهى چشم به سفيدى آن نزديکتر است . ارتباط محتواي «بسم الله» با مضمون هر سوره بر اساس نظر اکثر مفسران هر باري که «بسم الله الرحمن الرحيم» نازل مي‌شد معناي جديد و مصداق تازه‌اي را در برداشت به اين معني که محتواي بسم الله آن سوره با مضمون آن سوره در ارتباط است. چون مضمون سور فرق مي‌کند، مضمون اين بسم الله‌ها هم فرق خواهد کرد و پايان هر سوره با نازل شدن بسم الله مشخص مي‌شد. قداست و برکت نام خدا «بسم الله الرحمن الرحيم» آنچنان از قداست برخوردار است که انسان‌ها موظفند اين نام را تسبيح و تکريم کرده و آن را فراموش نکنند. نه اين نام را در جاي باطل به کار برند و نه در کار حق از اين نام غفلت کنند و نه در کنار اين نام، نام ديگري يا ديگران را ببرند؛ لذا خداي سبحان هم اين اسم را مظهر برکت قرار داد، هم مظهر تسبيح، هم اوصاف تشبيهيه را در اين اسم ظاهر کرد و هم برکات تنزيهيه را، هم فرمود «تبارک اسم ربک» هم فرمود «سبّح اسم ربک». خداوند فرمود: «فسبّح باسم ربک العظيم» و «سبح اسم ربک الاعلي» (اين نام را تنزيه بکن). اين طور نباشد که در کنار اين نام شريکي براي او قائل باشي و بگويي به نام خدا و به نام خلق قهرمان خدا. اين تنزيه نام خدا نيست. اين توهين نام است که در کنار اين نام، نام ديگري يا ديگران باشد؛ و مبادا بگويي اول به نام خدا، دوم به نام فلان شخص. خدا نامش اولي است که ثاني برنمي‌دارد. نه در کنار او نامي است، نه او اول است و ديگري يا ديگران ثاني. اين نام را تنزيه بکن. وقتي آيه «سبح اسم ربک الاعلي» نازل شد، رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود: «اجعلوها في سجودکم» آن را در سجده قرار بدهيد، که در سجده مي‌گوييم: سبحان ربي الاعلي و بحمده. وقتي آيه «سبح اسم ربک العظيم» نازل شد پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود: «اجعلوها في رکوعکم» لذا در رکوع مي‌گوييم: سبحان ربي العظيم و بحمده. اينکه خداي سبحان فرمود نام مرا گرامي بداريد «تبارک اسم ربک ذي‌الجلال و الاکرام» براي اينکه اين نام منشأ برکت است. اين نام نشانه و علامت آن هستي محض است که همهء خيرات از ناحيه اوست. شرط حلّيت ذبيحه خداوند در قرآن مي‌فرمايد «و لا تأکلوا ممّا لم يُذْکَر اسمُ الله عليه و إنّه لفسقٌ» که اين يک حکم شرعي است. دستور اسلام اين است که وقتي مي‌خواهيد ذبيحه را ذبح کنيد، نام خدا را ببريد «فاذکروا اسم الله عليها». اين جنبه اثباتي قضيه و اگر کسي عمداً نام خدا را نبرد، آن حيوان مردار مي‌شود؛ يعني چيزي که حلال و طيب و طاهر بود مي‌شود مردار و حرام و آلوده. يک شرط حليت ذبيحه آن است که ذابح مسلمان باشد و يک شرط ديگر اين است که حين ذبح بگويد «بسم الله الرحمن الرحيم». اگر يک مسلماني در حين ذبح، عمداً بسم الله را نگفت يا گفت به نام نامي فلان فرد و غيره و ذبيحه را سر بريد اين گاو و گوسفند حلال و پاک با اين کار حرام و آلوده مي‌شود. بسم الله نشانه دين اسلام پيامبر (صلي الله عليه وآله) و ائمه اطهار (عليهم السلام) علاوه بر توصيه هاي عام نسبت به ذکر بسمله، در مواردي خاص، مانند اوقات خوردن غذا، نوشتن نامه، رفتن به بستر براي خواب و برخاستن از بستر تأکيد بيشتري بر بيان بسم الله داشتند. با اين اوصاف، ذکر بسمله براي مسلمانان به صورت شعار و نشانه دين اسلام درآمده است و بلند گفتن آن از نشانه هاي ايمان شمرده مي‌شود، چنانکه پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله) هنگام تلاوت قرآن، بسمله را به صداي بلند مي‌گفت و مشرکان از او روي بر مي‌گرداندند که آيه 46 سوره اسراء به همين نکته اشاره دارد. تفسير بسم الله الرحمن الرحيم علامه طباطبايي در کتاب تفسير الميزان آورده است : لفظ جلاله (الله )، اصل آن (ال اله ) بوده ، که همزه دومى در اثر کثرت استعمال حذف شده ، و بصورت الله در آمده است ، و کلمه (اله ) از ماده (اله ) باشد، که به معناى پرستش است ، وقتى مى گويند (اله الرجل و ياله )، معنايش اين است که فلانى عبادت و پرستش کرد، ممکن هم هست از ماده (و ل ه ) باشد، که بمعناى تحير و سرگردانى است ، و کلمه نامبرده بر وزن (فعال ) به کسره فاء، و بمعناى مفعول (ماءلوه ) است ، همچنان که کتاب بمعناى مکتوب (نوشته شده ) مى باشد، و اگر خدايرا اله گفته اند، چون ماءلوه و معبود است ، و يا بخاطر آن است که عقول بشر در شناسائى او حيران و سرگردان است . و ظاهرا کلمه (الله ) در اثر غلبه استعمال علم (اسم خاص ) خدا شده ، و گرنه قبل از نزول قرآن اين کلمه بر سر زبانها دائر بود، و عرب جاهليت نيز آن را مى شناختند، همچنان که آيه شريفه : (و لئن سئلتهم من خلقهم ؟ ليقولن الله ) (و اگر از ايشان بپرسى چه کسى ايشان را خلق کرده ، هر آينه خواهند گفت : الله )، و آيه : (فقالوا هذا لله بزعمهم ، و هذا لشرکائنا)، (پس درباره قربانيان خود گفتند: اين مال الله ، و اين مال شرکائى که ما براى خدا داريم )، اين شناسائى را تصديق مى کند. از جمله ادله ايکه دلالت مى کند بر اينکه کلمه (الله ) علم و اسم خاص خدا است ، اين است که خدايتعالى به تمامى اسماء حسنايش و همه افعالى که از اين اسماء انتزاع و گرفته شده ، توصيف مى شود، ولى با کلمه (الله ) توصيف نمى شود، مثلا ميگوئيم الله رحمان است ، رحيم است ، ولى بعکس آن نميگوئيم ، يعنى هرگز گفته نميشود: که رحمان اين صفت را دارد که الله است و نيز ميگوئيم (رحم الله و علم الله و رزق الله )، (خدا رحم کرد، و خدا دانست ، و خدا روزى داد،) ولى هرگز نميگوئيم (الله الرحمن ، رحمان الله شد)، و خلاصه ، اسم جلاله نه صفت هيچيک از اسماء حسناى خدا قرار مى گيرد، و نه از آن چيزى به عنوان صفت براى آن اسماء گرفته ميشود. از آنجائى که وجود خداى سبحان که اله تمامى موجودات است ، خودش خلق را به سوى صفاتش هدايت مى کند،و مى فهماند که به چه اوصاف کمالى متصف است ، لذا مى توان گفت که کلمه (الله ) بطور التزام دلالت بر همه صفات کمالى او دارد، و صحيح است بگوئيم لفظ جلاله (الله ) اسم است براى ذات واجب الوجودى که دارنده تمامى صفات کمال است ، و گرنه اگر از اين تحليل بگذريم ، خود کلمه (الله ) پيش از اينکه نام خدايتعالى است ، بر هيچ چيز ديگرى دلالت ندارد، و غير از عنايتى که در ماده (ا ل ه ) است ، هيچ عنايت ديگرى در آن بکار نرفته است . معناي رحمن و رحيم و فرق آن دو و اما دو وصف رحمان و رحيم ، دو صفتند که از ماده رحمت اشتقاق يافته اند، و رحمت صفتى است انفعالى ، و تاءثر خاصى است درونى ، که قلب هنگام ديدن کسى که فاقد چيزى و يا محتاج به چيزى است که نقص کار خود را تکميل کند، متاءثر شده ، و از حالت پراکندگى به حالت جزم و عزم در مى آيد، تا حاجت آن بيچاره را بر آورد، و نقص او را جبران کند، چيزيکه هست اين معنا با لوازم امکانيش درباره خدا صادق نيست ، و به عبارت ديگر، رحمت در خدايتعالى هم به معناى تاءثر قلبى نيست ، بلکه بايد نواقص امکانى آن را حذف کرد، و باقى مانده را که همان اعطاء، و افاضه ، و رفع حاجت حاجتمند است ، به خدا نسبت داد. کلمه (رحمان ) صيغه مبالغه است که بر کثرت و بسيارى رحمت دلالت مى کند، و کلمه (رحيم ) بر وزن فعيل صفت مشبهه است ، که ثبات و بقاء و دوام را ميرساند، پس خداى رحمان معنايش خداى کثير الرحمه ، و معناى رحيم خداى دائم الرحمه است ، و بهمين جهت مناسب با کلمه رحمت اين است که دلالت کند بر رحمت کثيرى که شامل حال عموم موجودات و انسانها از مؤ منين و کافر مى شود، و به همين معنا در بسيارى از موارد در قرآن استعمال شده ، از آن جمله فرموده : (الرحمن على العرش استوى )، (مصدر رحمت عامه خدا عرش است که مهيمن بر همه موجودات است ) و نيز فرموده : (قل من کان فى الضلاله فليمدد له الرحمن مدا)، (بگو آن کس که در ضلالت است بايد خدا او را در ضلالتش مدد برساند) و از اين قبيل موارد ديگر. و نيز بهمين جهت مناسب تر آنست که کلمه (رحيم ) بر نعمت دائمى ، و رحمت ثابت و باقى او دلالت کند، رحمتى که تنها بمؤ منين افاضه مى کند، و در عالمى افاضه مى کند که فنا ناپذير است ، و آن عالم آخرت است ، همچنانکه خدايتعالى فرمود: (و کان بالمؤ منين رحيما)، (خداوند همواره ، به خصوص مؤ منين رحيم بوده است )، و نيز فرموده : (انه بهم رؤ ف رحيم )، (بدرستى که او به ايشان رئوف و رحيم است )، و آياتى ديگر، و به همين جهت بعضى گفته اند: رحمان عام است ، و شامل مؤ من و کافر مى شود، و رحيم خاص ‍مؤمنين است همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar