الي گشت/ در زمينه ي حمل و نقل چه شخصي و چه عمومي، يکي از اصلي ترين و پايه اي ترين نکات در رعايت ايمني، داشتن سرعت مناسب است. همانطور که مي دانيد اين تناسب تنها با استفاده از اين که وسيله ي شما چيست و شما در چه مکان و شرايط قرار داريد، قابل سنجش است. در هر جايي بايد متوسط سرعت صحيح را داشت. امروز مي خواهيم بررسي کنيم تا بدانيد که يکي از امن ترين و در عين حال حساس ترين وسايل بزرگ نقليه و جا به جايي در جهان يعني هواپيما بايد در شرايط مختلف چه سرعتي داشته باشد. در واثقع ما مي خواهيم تا با بررسي سرعت هاي مختلف هواپيما، شرايط مختلف و سوالات مختلف در اين حوزه را تا حدودي پاسخ دهيم. در ادامه با ما همراه باشيد تا به اتفاق يکديگر سرعت هاي مختلف هواپيما را مورد بررسي قرار دهيم.
عجيب ترين اتفاقات هواپيمايي جهان که هيچ توجيهي براي آن ها نيستقبلا در تشرح اتاق کابين هواپيما اين نکته را گفته بوديم که يکي از مهم ترين کليدها و نمايشگرهايي که در اتاق کابين موجود است، صفحه ي نشان دهنده ي سرعت يا Airspeed indicator مي باشد. اعداد اين نمايشگرها نشان دهنده ي يکي از مهم ترين اطلاعات است که خلبان و کمک هايش در طول پرواز به آن احتياج دارند، نشان دهنده ي يکي از ۶ دکمه ي حساس و دقيق و اصلي در پرواز که فرآيند کنترل پرواز را به صورت مستقيم هدايت مي کند، مي باشد.
بايد اين نکته را بدانيد که عوامل متعددي بر روي نشانگرهاي سرعت و يا همان Airspeed indicator ها تاثير مي گذارند که البته در شرايط مختلف نياز به تصحيح دارند. طرز کار نشان دهنده ي سرعت هواپيما بر اساس اختلاف فشار حساب شده اي است که توسط مجراي پيتوت و همچنين مجراي استاتيک، سرعت هواپيما را اندازه گيري مي کند و آن را به خلبان ها نشان مي دهند.
در توضيح اين که مجراي پيتوت و مجراي استاتيک چيست بايد بگوييم که؛ مجراي پيتوت يا Pitot tube به طور معمول بر روي بال هواپيما يا دماغه ي هواپيما نصب مي شوند تا در معرض جريان مستقيم نسبي هوا قرار بگيرند.
در واقع اين عمل باعث مي شود تا جريان نسبي هوا قبل از اين که توسط بدنه ي هواپيما تحت تاثيرعوامل مختلف قرار گيرد، وارد مجراي پيتوت شود. حال در اين مابين مجراي پيتوت فشار مطلق يا Total pressure را اندازه گيري مي کند. اما عمليات در همين جا به پايان نمي رسد بلکه، بر خلاف روند کاري که مجراي پيتوت دارد، مجراي استاتيک بر روي قسمت کناري بدنه ي هواپيما نصب مي شود تا جريان نسبي هوا مستقيما وارد آن نشود و در نتيجه ي آن مي تواند که، فشار استاتيکي ياStatic pressure را محاسبه کند.
البته بايد حتما به اين نکته توجه داشت که در هواپيما هاي کوچک اين دو مجرا با يکديگر در نهايت ترکيب شده اند و به همين خاطر نيز معمولا در زير بال هواپيما نصب مي گردند. دانستن اين نکته براي شما خالي از لطف نيست که بدانيد، به اختلاف بين فشار مطلق و فشار استاتيکي؛ فشار ديناميکي گفته مي شود که به عنوان سرعت هواپيما بر روي نشان دهنده ي سرعت به خلبان نشان داده مي شود.
سرعت مشخص يا Indicated airspeed: اين نوع سرعت برابر با سرعت هواپيمايي است که شما با آن پرواز مي کنيد و در نهايت با مقايسه ي بين فشار پيتوت (مطلق) و فشار استاتيکي، مستقيما بر روي نشان دهنده ي سرعت به نمايش در مي آيد و خلبان اين سرعت را مستقيما از روي نشان دهنده ي سرعت مي خواند. توجه داشته باشيد که هرچه سرعت هواپيما بالاتر برود، اختلاف فشار بين فشار پيتوت و استاتيک افزايش پيدا مي کند. سازندگان هواپيما اين سرعت را به عنوان پايه و اساس Performance هواپيما مي دانند.
سرعت کاليبره شده يا Calibrated airspeed: اين سرعت برابر است با سرعت مشخص شده که براي خطاهاي موجود در آن، نشان دهنده قرار گجرفته است و در نصب آن نيز تصحيح صورت گرفته است. به عنوان مثال به شما مي گيوييم که؛ در هواپيماهاي آموزشي در درون نشان دهنده هاي سرعت چرخدنده هايي موجود مي باشد که اين چرخدنده ها به علت وجود اصطکاک نمي توانند اطلاعات دقيق سرعت را بر روي نشان دهنده ي سرعت به طور کامل منتقل کنند.
تايل ويند يا همان tailwinds: اد مساعد در قسمت دم هواپيما، هواپيما را به جلو پيش مي برد.
هد ويند يا همان headwind: در قيمت جلوي هواپيما است و سرعت هواپيما را کاهش مي دهد.
با توجه به اين مکانيزمي که براي شما توضيح داديم، هواپيماهاي مسافربري معمولا با داشتن سرعتي بين ۰٫۸ ماخ و ۰٫۹ ماخ و در ارتفاع ۹۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ متري که تا ارتفاع ۳۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ فوت نيز پرواز مي کنند. جالب است بدانيد که هيچ هواپيماي مسافربري به جز هواپيماي کنکورد قادر به پرواز مافوق صوت نيست.
سرعت هواپيماهاي مسافربري داراي طيف محدودي است که به نام گوشه ي کافين (Coffin Corner) شهرت دارد. گوشه ي کافين که به آن سقف آيروديناميکي نيز مي گويند، برابر با حداکثر ارتفاعي است که سرعت هواپيماي بال ثابت در نزديکي عدد ماخ بحراني (Critical Mach number) قرارش مي دهد. بايد بدانيد که پرواز با سرعتي بيشتر از اين محدوده بسيار خطرناک است و باعث اختلال در کنترل هواپيما مي شود.
با اين احتساب، در پايين اين طيف سرعت استال ( stall speed) قرار دارد و در بالاي طيف نيز حداکثر سرعت ماخ (maximum Mach speed) قرار گرفته است. اکثر هواپيماهايي که با بدنه ي متوسط و بزرگ هستند، معمولا با سرعت يکسان و مشابه حرکت مي کنند.
اين امر به اين دليل نيست که شرکت هاي هواپيمايي سعي در يکسان سازي سرعت داشته باشند، بلکه به اين خاطر است که بوئينگ ۷۴۷ و ۷۳۷ عملکردهاي مشابه اي در آسمان دارند. تفاوت عمده اين هواپيما غالبا در ظرفيت مسافر و فضاي داخل کابين است.
در هواپيماهاي جنگي، سرعت هواپيماها متفاوت از واپيماهاي باربري و يا مسافربري مي باشد و نمي توان با يکديگر، سرعت هاي ان ها را يکسان فرض نمود.
به طور مثال در جنگنده هاي F14، حداکثر سرعت در ارتفاع بالا: ۱۹۹۷ کيلومتر بر ساعت است که در نهايت برابر است با ۱۲۴۱ مايل بر ساعت که با يک حساب سرانگشتي برابر مي شود با ۱٫۸۸ ماخ.
بازار