نماد آخرین خبر

آثار معنوی و اجتماعی حسد؛ نشانه‌های حسادت را بشناسید

منبع
باشگاه خبرنگاران
بروزرسانی
آثار معنوی و اجتماعی حسد؛ نشانه‌های حسادت را بشناسید
باشگاه خبرنگاران/ يکي از آثار منفي در رفتار که جزو رذائل اخلاقي محسوب مي شود و باعث بيماري روحي يا حتي جسمي مي شود، «حسد» يا «حسادت» است. رفتاري که باعث برهم ريختگي ذاتي و زندگي مي شود. حسادت لايه هاي پنهان فراواني دارد که گاهي فرد حسود از آن غافل است. حسد در قالبهاي مختلفي همچون: گفتار، کردار، رفتار، فعل و انفعالات روحي، و گاهي در اشکالي که تشخيص آن مشکل است، بروز مي کند و به دليل دارا بودن آثار سوء فردي و اجتماعي، رفع و دفع آن بر شخص حسود واجب است. البته اين حسادت در طول تاريخ بسيار حادثه آفرين بوده و جنايات و انحرافات زيادي را در پي داشته است. **حجت الاسلام علي سعيديان سخنران و کارشناس علوم ديني - قرآني، در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران جوان؛دراين‌باره گفت: بهترين تعريف براي بيان حسادت عدم نگاه مثبت به پيشرفت و تلاش ديگران است که پيامدي جز آزرده خاطر کردن ذهن و روح خودمان ندارد و سودي براي فرد حسود بدست نمي آيد، مگر اينکه آن شخص بخواهد مانعي را براي ديگران ايجاد کند و به اصطلاح «زيرآب» ديگري را بزند. وي در ادامه با بيان اينکه فرد حسود مسيري براي پيشرفت خود پيدا نمي کند، بيان کرد: تا زماني که ما به ديگران حسد مي ورزيم هيچ خللي براي آنها ايجاد نمي شود، جز اينکه صرفا به خودم آسيب زده‌ام يا به تعبير قرآن «في قلوبهم مرض» هستم و مسير پيشرفت ديگران را با بي آبرو کردن، زيرآب زدن و ... سد کنم. البته در اين راه انسان زرنگ کسي است که به جاي حسادت عوامل پيشرفت ديگران بررسي کند و آنها را سرلوحه زندگي خودش قرار بدهد. اين سخنران و کارشناس علوم ديني - قرآني با اشاره به روايات بسياري که از ائمه اطهار (ع) نقل شده است، اظهار داشت: در همه رواياتي که در قرآن کريم وجود دارد و از امامان معصوم (ع) نقل شده است، حسد جزو صفات بد شمرده شده است و باعث حبس اعمال و خوبي هاي ما مي شود و در روز قيامت هيچ کدام از عبادت هاي ما نزد پروردگار قابل قبول نيست. حجت الاسلام سعيديان با تاکيد بر اينکه اثر حسادت در وهله اول پيشرفت خودمان را مسدود مي کند، افزود: به عقيده من ريشه حسادت در عدم مشاهده توانايي و استعداد ديگران است، با اين ذهنيت که آنها شايستگي مقام و جايگاه بالا را ندارند. بايد توجه داشته باشيم که حسد با غطبه تفاوت دارد، در روايات از امامان ما آمده است که غطبه بخوريد اما به يکديگر حسادت نکنيد. ما از غبطه خوردن درس مي گيريم و پيشرفت مي کنيم، اما با حسادت سقوط مي کنيم. وي با بيان اينکه ريشه حسادت در همه صنوف و جود دارد، گفت: مهمترين صنفي که در آن حسادت به وفور ديده مي شود، دانشمندان و عالمان هستند، ما امروز مي بينيم که فلان دکتر ديگري را قبول ندارد، يا فلان منبري ديگري را قبول نمي کند و کار يکديگر را نقض مي کنند و برهم خرده مي گيرند. حجت الاسلام سعيديان تاکيد کرد: درحوزه دين، حسادت همه گذشته انسان را از بين مي برد و جداي از آنکه بر فرد حسود لطمه مي زند باعث بداخلاقي هاي اجتماعي و سقوط جامعه مي شود. **تعريف حسد امام سجاد عليه السلام در ضمن دعا، از غلبه و چيرگي حسد به خدا پناه برده اند و شايد تعبير غلبۀ حسد اشاره به اين باشد که طبع و نفس هر کسي با ديدن وضعيت و موقعيت برتر در ديگران، به ويژه افراد هم سطح و هم تراز، احساس حسادت مي‌کند؛ اما آنچه ناپسند است، حکومت اين صفت بر دل و بروز در عمل است.۱ **حسد در لغت و اصطلاح حسد؛ آروزي زوال نعمت از کسي است که سزاوار داشتن آن است. شخص حسود علاوه بر آرزوي قلبي، چه بسا در زوال و نابودي آن نعمت، اقدام مي‌کند.۲ شهيد ثاني رحمه الله مي‌گويد: حسد عبارت است از تحريک و برانگيخته شدن قوۀ شهواني و خواهش نفس براي زوال مال و حال نيکوي شخص و آرزوي آن براي خود.۳ **مراتب حسد
حسد اراي چهار مرتبه است و شخص حسود يکي از اين چهار حالت را دارد: ۱. انسان آرزوي زوال نعمت و حالت نيکوي ديگري را کند، گرچه اين نعمت و حالت نيکو نصيب او (فرد حسود) نشود و اين نهايت پليدي نفس است و از خبيث‌ترين مراتب حسد مي‌باشد.۴، ۲. انسان آرزوي زوال نعمت از ديگران را کند تا اين نعمت و به او برسد. مثل اينکه شخصي خانۀ زيبايي دارد و انسان (فرد حسود) آرزو کند آن خانه از دست صاحبش خارج شود تا به دست او برسد و شکي نيست که اين مرتبه نيز حرام است و خداوند متعال در قرآن کريم به صراحت از آن نهي فرموده ۵؛ زيرا آرزو مي‌کند چيزي را که خدا به سبب آن، بعضي را به بعضي تفضيل داده است.۶. ۳. انسان آرزو کند نعمتي را که ديگري دارد؛ ولي، چون از رسيدن به آن عاجز است، پس آرزو کند که ديگري نيز اين نعمت را از دست بدهد تا با هم مساوي باشند و هر دو فاقد اين نعمت شوند. ۴. انسان با آنکه قدرت دارد نعمت را از ديگري زائل کند؛ از اين عمل خودداري کند و از کار خود پشيمان باشد؛ در اين مرتبه، براي فرد حسود راه نجاتي وجود دارد.۷ **حسد در آيات و روايات الف. حسد در آيات خداوند متعال در آيات متعددي از قرآن کريم به موضوع «حسد» اشاره مي‌فرمايد؛ در اينجا به برخي از اين آيات اشاره مي‌شود: ۱. «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْکًا عَظِيمًا»؛ ۸ «آيا [يهود] نسبت به مردم [پيامبر و خاندانش] و بر آنچه خداوند از فضل خويش به آنان بخشيده، حسد مي‌ورزند؟ به تحقيق ما به آل ابراهيم [که يهود از خاندان او هستند]کتاب و حکمت داديم و به آن‌ها حکومت و سلطنت عظيمي عطا کرديم.» ۲. «وَدَّ کَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَکُم مِنْ بَعْدِ إِيمَانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»؛ ۹ «بسياري از اهل کتاب از روي حسد [که در وجود آن‌ها ريشه دوانده]آرزو مي‌کردند شما را بعد از اسلام و ايمان به حال کفر بازگردانند، پس از آنکه حق کاملاً براي آن‌ها روشن شده است.» ۳. «وَلاَ تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً»؛ ۱۰ «مزيّتهايي را که در پرتو آن خداوند بعضي از شما را بر بعضي ديگر برتري داده است، آرزو مکنيد؛ از براي مردان بهره‌اي است از آنچه کسب کرده اند و از براي زنان بهره‌اي است از آنچه کسب کرده اند. از فضل خدا بخواهيد که خداوند بر هر چيز دانا است.» گرچه اين آيات در مقام نکوهش حاسدان است؛ اما ضمناً مي‌فهماند که حسد آرزوي زوال نعمت و فضل الهي است که به برخي از بندگانش ارزاني داشته و در برابر «غبطه» است که آرزوي داشتن آن نعمت‌ها است، نه زوال آن از ديگران. به همين خاطر هر اندازه که حسد ناپسند است، غبطه، پسنديده و مطلوب است. در نکوهش حسد از نظر قرآن همين بس که خداي متعال رسولش را از شرّ حسود بر حذر مي‌دارد و مي‌فرمايد: «وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»؛ ۱۱ «و از شرّ حسود هنگام حسادت (به خدا پناه مي‌برم).» ب. حسد در روايات در احاديث معصومين عليهم السلام براي حسد، آثار و راه‌هاي علاج آن نمونه‌هاي زيادي بيان شده است که به تدريج در ادامۀ اين مباحث به آن‌ها اشاره خواهد شد. علل و اسباب حسد حسادت از چند حالت و رذيلۀ روحي ريشه مي‌گيرد، به طوري که هر يک مي‌تواند به تنهايي نهال حسد را در دل بنشاند و آن را آبياري کند تا رشد و نمو نموده و تنومند شود؛ در اينجا به برخي از آن‌ها اشاره مي‌شود. ۱. عداوت و دشمني به اين صورت که وقتي انسان با کسي دشمن شود، هيچ خيري را براي او نمي‌خواهد، پس متنعم بودنش را دوست ندارد.۱۲، ۲. تفاخر محسود محسود به خاطر نعمتي که دارد، بر حاسد تکبر کند و او طاقت کبر و فخر محسود را نداشته باشد و آرزوي زوال نعمت از دست محسود کند.۱۳، ۳. کبر شخص حسود مي‌خواهد بر ديگران تکبر کند، حال اگر فاقد آن نعمت‌هايي باشد که ديگران دارند، زمينه و انگيزه‌اي براي کبر باقي نمي‌ماند.۱۴، ۴. تعجب اين سبب زماني رخ مي‌دهد که نعمت شخص محسود به قدري بزرگ باشد که شخص از وجود چنين نعمتي در محسود تعجب کند و به عبارتي ديگر محسود را لايق داشتن اين نعمت نداند. ۵. ترس از نرسيدن به مقصد به اين معني که حاسد بترسد محسود با نعمتي که به دست آورده مانع منافع او شود و او را از رسيدن به هدف و مقصودش باز دارد، مثل تاجري که از پيشرفت همکارش و رسيدن او به سرمايۀ زياد بترسد. ۶. خباثت دروني و بخل ذاتي افرادي هستند که متنعم شدن ديگران هيچ يک از ضرر‌هايي که ذکر شد، براي آن‌ها ندارد؛ ولي به علت خباثت ذاتي و بخلي که دارند، از گرفتاري ديگران شاد و از متنعم بودن آن‌ها در عذابند، به همين خاطر از شنيدن پيشرفت ديگران ناراحت مي‌شوند و از گرفتاري آن‌ها خوشحال.۱۵ البته ناگفته نماند متأسفانه گاهي تمام اين اسباب و علل يا حتي بيش‌تر از آن در يک نفر جمع مي‌شود و او را دچار حسدي جانکاه مي‌کند. آثار معنوي و اجتماعي حسد/ نشانه‌هاي حسادت را در خودتان بشناسيد **آثار فردي و اجتماعي حسد
زيان‌هايي که در اثر حسد پيدا مي‌شود بر دو گونه است: زيان‌هايي که به فرد حسود مي‌رسد و زيان‌هايي که بر اجتماع وارد مي‌شود. در اينجا به ذکر زيان‌هايي که در درجۀ اهميت قرار دارند، اکتفا مي‌کنيم: الف. آثار فردي شخص حسود قبل از اينکه به جامعه و ديگران آسيب برساند، در درجۀ اول به خودش ضرر مي‌زند و خود را دچار اختلالات روحي و جسمي مي‌کند. از جمله آن بيماري‌ها مي‌توان به موارد زير اشاره کرد: ۱. اندوه و غم امام علي عليه السلام مي‌فرمايند: «مَن کَثُرَ حَسَدُه طَاَلَ کَمَدُهُ؛ ۱۶ کسي که حسدش زياد باشد، اندوهش طولاني است.» حسود به جاي آنکه انرژي و توان خود را در راه رشد و تعالي به کار گيرد، آن را در حسرت، تأسف و خودآزاري به کار مي‌برد و از آنجا که هيچ گاه خود و داشته هايش را نمي‌بيند، هميشه به آنچه ديگران دارند، فکر مي‌کند و هيچ گاه احساس شادي ندارد، دائم با خود درگير است، دردي هميشگي در درون خود دارد و هميشه مي‌سوزد و روح و روان خود را سوهان مي‌زند. قرآن کريم نيز به اين نکته اشاره دارد که منافقان از پيروزي و موفقيت مسلمانان اندوهگين مي‌شوند؛ آنجا که مي‌فرمايد: «إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا»؛ ۱۷ «اگر براي شما رويداد خوشي باشد، بدحال مي‌شوند و اگر رويداد بدي به شما برسد، شاد مي‌گردند.». چون حسود از وضعيت خود ناراضي است و هميشه خود را محروم مي‌داند، هرگز احساس خوشي و آرامش نمي‌کند.۱۸ امام صادق عليه السلام در سفارشي به سفيان ثوري مي‌فرمايد: «.. لَا رَاحَۀَ لِحَسُودٍ؛ ۱۹ ... نيست راحتي براي حسود.» ۲. منفور شدن حسد باعث مي‌شود حسود در نزد مردم منفور شود؛ چرا که شخص حسود حسادت خود را بروز مي‌دهد و اين امر موجب بيزاري مردم از او مي‌شود. شخص حسود براي اينکه مسحودان خود را ضايع و بدچهره کند، شروع به غيبت، تهمت و بدگويي مي‌کند و يا اينکه به آن‌ها زخم زبان و طعنه مي‌زند و باعث تنفر ديگران از خود مي‌شود.۲۰، ۳. خشم و عصبانيت از ديگر آثار فردي حسادت، خشم و عصبانيت فرد حسود است؛ امام علي عليه السلام مي‌فرمايند: «اَلْحَسُودُ غَضْبَانُ عَلَي القَدَرِ؛ ۲۱ حسود بر تقدير الهي خشمگين مي‌شود.» حسود به خاطر اينکه نمي‌تواند امتيازات ديگران را ببيند، حتي بر طبيعت و تقدير الهي خشمگين مي‌شود و به خدا معترض است، همه را بدهکار مي‌داند و با اطرافيان با عصبانيت و خشم برخورد مي‌کند.۲۲. ۴. عدم تندرستي ناراحتي، پريشاني و اضطراب دروني کم کم حسود را به ناتواني و ضعف مي‌کشاند و مزاجش را براي پذيرش امراض آماده مي‌سازد. صفت رذيلۀ حسد، خواب و خوراک را از حسود مي‌گيرد و به جاي آن غم و غصه مي‌دهد و نداشتن نشاط بر ناتواني اش مي‌افزايد، پس بيماري روحي و جسمي را به وجود مي‌آورد؛ چرا که عقل و روح بيمار، بدن را نيز بيمار مي‌کند. ۵. کوتاهي عمر حسود از دو نظر عمرش کوتاه مي‌شود: يکي ابتلا به بيماري، ناتوانش مي‌کند و او را براي پذيرش هيولاي مرگ آماده مي‌سازد؛ چرا که افسردگي دروني باعث مي‌شود جسمش ضعيف شود و قابليت پذيرش هر نوع بيماري را داشته باشد. دوم اينکه اثر وضعي کردار حسود است که با اعمال زشت و پليدي که دارد، باعث آزار ديگران و حق الناس‌ها مي‌شود و اين خود منجر به کوتاهي عمر مي‌شود.۲۳ ب. آثار اجتماعي حسد از زيان‌هاي اجتماعي که حسد به دنبال دارد: ۱. جلوگيري از ترقّي اگر حسادت در هر جامعه‌اي رواج يابد، جلوي ترقّي آن جامعه را مي‌گيرد. جامعه‌اي مترقّي است که صاحبان مقام و مسئولان آن، افراد شايسته‌اي باشند. اگر زمامداران به يکديگر حسد بورزند و خير خود و جامعه را نخواهند، در زمين زدن و نابود کردن همديگر مي‌کوشند و زيان اين زد و خورد‌ها اول به خود زمامداران و بعد به جامعه مي‌رسد و آن جامعه به جاي ترقّي، به انحطاط و تنزّل سوق پيدا مي‌کند. ۲. اختلال امنيت حسد امنيت اجتماعي را به هم مي‌زند، و نظام جامعه را مختل مي‌کند، ترور و آدم کشي را رواج مي‌دهد، غارت و دزدي را رواج مي‌دهد و خلاصه قوانين جنگ بر جامعه حکومت مي‌کند. هيچ کس احساس آرامش نمي‌کند و همگان سعي مي‌کنند تا هر کسي صاحب نعمتي باشد، او را از آن نعمت بي بهره سازند. **راه درمان و علاج حسد
براي علاج حسد دو راه وجود دارد: ۱. علمي؛ ۲. عملي. ۱. مطالعۀ علمي حسد در اين روش حسود بداند که حسد خسران دنيا و آخرت را برايش به ارمغان آورده است؛ چرا که حسد در واقع عبارت است از خشم بر قضاي الهي و ناخوش داشتن نعمت خدا که خداوند آن نعمت را بين بندگانش تقسيم کرده است. در واقع از عدل الهي بيزار است و اين جنايتي بزرگ است که در حق خداوند عادل و حکمت او معترّض شده است. از طرف ديگر بداند که با حسد از که به مؤمنين و بندگان خدا حسد مي‌ورزند. علاوه بر اين، بداند که علاوه بر آسيب‌هاي ديني و دنيايي حسد، دچار آسيب‌هاي جسماني و روحي از جمله ناراحتي جسمي، افسردگي، بي خوابي، غم و غصۀ دائمي و کوتاهي عمر شده و تمام اطرافيان نسبت به او احساس تنفّر مي‌کنند؛ و بداند که اين رذيله، فايده‌اي براي او ندارد؛ بلکه فايده اش نصيب محسود است؛ چرا که تهمت و بدگويي از او، باعث از بين رفتن حسنات خود حاسد و افزوده شدن بر حسنات محسود است.۲۴ پس حسود بايد بداند که حسادت براي او ثمره‌اي جز تعب و زحمت ندارد و هرگز او را به خواسته هايش نمي‌رساند. امام علي عليه السلام مي‌فرمايند: «لِلَّهِ دَرُّ الْحَسَدِ مَا أَعْدَلَهُ بَدَأ بِصَاحِبِهِ فَقَتلَهُ؛ ۲۵ سوگند به خدا خير زياد بر حسد باد که چقدر عادل است! ابتدا از صاحبش آغاز مي‌کند، و او را مي‌کشد.» بهترين راه علاج اين بيماري آن است که حسود به عاقبت حسادت و آثار آن فکر کند. بداند که حسادت نابودي فرسايشي است، که ايمان و اعتقاد او را ذوب، حسنات را نابود و انسان را بردۀ شيطان مي‌کند، مانع رشد و ترقّي مي‌شود. امنيت جامعه را به خطر مي‌اندازد، هيچ کس را ثروتمندتر و زيباتر و توانمندتر نمي‌سازد، ريشۀ کينه و عداوت است و دوستي و محبّت را زايل مي‌کند. حسود نبايد به محروميت‌ها فکر کند؛ بلکه به موفّقيّتها توجه نمايد. امام علي عليه السلام مي‌فرمايد: «کسي که به وضعيت خود راضي باشد، حسد بر او چيره نمي‌شود.» ۲۶. ۲. راه عملي روش ديگر براي علاج بيماري حسد، بهره گيري روش عملي است؛ آن روش عبارت است از اينکه حسد و تمام اقوال و افعالي را که حسد اقتضا مي‌کند، محکوم کند و خود را به انجام نقيض آن اعمال مکلّف سازد، مثلاً اگر حسد اقتضا مي‌کند که متعرّض آبروي محسود شود، زبانش را به مدح و ثناي او مکلّف کند، و اگر موجب قطع بخشش و احسان و يا خوشرويي به او مي‌شود، خود را به بخشش و محبّت به او وادار نمايد و هميشه سعي کند ثناي محسود را بگويد، به جاي اينکه بد او را بگويد ۲۷ و به او زيان برساند. همچنين سعي کند به او کمک و ياري کند. امام سجاد عليه السلام چنين دعا مي‌کند: «خدايا! مرا موفق بدار تا به کسي که مرا ترک کرده، نيکي کنم و به کسي که محرومم نموده، بذل کرده، به کسي که با من قطع رابطه کرده، پيوند نمايم.» ۲۸ اگر به معارف بلند قرآني و روايي خود مراجعه کنيم، راحت‌ترين راه درمان تمام رذايل از جمله حسد را مي‌توانيم بيابيم. ما آيات فراواني داريم که ما را به خيرخواهي براي مردم و رعايت گفتار محکم و با پشتوانه دعوت مي‌کند. پي نوشت: ۱) محجۀ البيضاء، ص. ۵. ۲) مفردات راغب اصفهاني، واژه حسد. ۳) کشف الريبۀ عن احکام الغيبۀ، شهيد ثاني، ص. ۶. ۴) گفتار رفيع، ناصر رفيعي، ص. ۷۵. ۵) نساء/ ۳۲. ۶) معراج السعادۀ، احمد نراقي رحمه الله، ص. ۴۴۸ – ۴۴۷. ۷) گفتار رفيع، ناصر رفيعي، ص. ۷۵. ۸) نساء/ ۵۴. ۹) بقره/ ۱۰۹. ۱۰) نساء/ ۳۲. ۱۱) فلق/ ۵. ۱۲) اخلاق، سيد عبالله شبر، ص. ۲۵۶. ۱۳) چهل حديث، امام خميني رحمه الله، حديث ۵، ص. ۱۰۶. ۱۴) اخلاق، سيد عبد الله شبر، ص. ۲۵۶. ۱۵) اخلاق، عبد الله شبر، ص. ۲۵۷. ۱۶) غرر الحکم، تميم آمدي، شماره ۱۷۷۴. ۱۷) آل عمران/ ۱۲۰. ۱۸) گفتار رفيع، ناصر رفيعي، ص. ۷۸. ۱۹) تحرير المواعظ العديدۀ، علي مشکيني، ص. ۳۵۹. ۲۰) حسد، سيد رضا صدر، ص. ۲۳۵. ۲۱) غرر الحکم، تميم آمدي، ش. ۱۲۷۰. ۲۲) گفتار رفيع، ناصر رفيعي، ص. ۸۰. ۲۳) حسد، سيد رضا صدر، ص. ۲۴۴. ۲۴) ر. ک: اخلاق، عبدالله شبر. ۲۵) نهج البلاغه، حکمت ۲۲۵. ۲۶) گفتار رفيع، ناصر رفيعي، ص. ۸۷. ۲۷) سه رساله، ملا محسن فيض کاشاني، ص. ۴۳. ۲۸) صحيفه سجاديه، دعاي مکارم الاخلاق.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره