روزياتو/ اگرچه وقتي صحبت از ترس مي شود چيزهاي ناخوشايندي به ذهن ما خطور مي کند، اما حقيقت آن است که ترس چندان هم چيز بدي نيست. ترس هم مانند احساسات ديگر ما مثل غم، شادي و خشم بخشي از بيولوژي انسان است. اين احساس کارکردهايي دارد که براي بقاي ما ضروري هستند. در ادامه به فوايد ترس از جنبه هاي مختلف مي پردازيم.
۱- ما را در برابر آسيب ها هوشيار مي کند
اين شايد بديهي ترين فايده ي ترس باشد اما قطعاً مهم ترين آن هم است. ترس نوعي زنگ هشدار دروني در برابر خطر است. وقتي مي ترسيم، بدن ما واکنشي فيزيکي نشان مي دهد بنابراين مي توانيم خطر را مديريت کنيم که به اين مسأله اصطلاحاً «واکنش جنگ يا گريز» مي گويند. اين واکنش زماني رخ مي دهد که با خطر يا تهديدي مواجه مي شويم. اگر اين واکنش طبيعي وجود نداشت، زماني که در يک موقعيت خطرناک قرار مي گرفتيم انرژي، قدرت، تمرکز يا سرعت لازم براي جنگ با عامل خطر يا فرار از آن را نداشتيم. براي مثال، اگر ماشيني به سرعت به طرف ما بيايد، احساس ترس اين قدرت را به ما مي دهد که در کسري از ثانيه واکنش نشان دهيم و به سرعت خود را کنار بکشيم. بدون احساس ترس، آسيب خواهيم ديد.
۲- کمي ترس به ما کمک مي کند زندگي بهتري داشته باشيم
وقتي از چيزي مي ترسيم دو انتخاب داريم: مي توانيم اجازه دهيم ترس ما را ناتوان کند يا مي توانيم با آن ترس رو به رو شويم و بر آن غلبه کنيم. احساس ترسي که نسبت به مسأله اي داريم، به ما هشدار مي دهد در زندگي ما چيزي وجود دارد که خود را در مورد آن را محدود کرده ايم يا از آن دوري مي کنيم، مثل ترس از پذيرفته نشدن که باعث مي شود از برقراري رابطه ي عاطفي پرهيز کنيم. وقتي با اين ترس خود رو به رو شويم و بر آن غلبه کنيم، مي توانيم از يک رابطه ي عاشقانه بهره مند شويم. اين مسأله در مورد ترس هاي فيزيکي و بيروني مثل ترس از هواپيما هم صدق مي کند. اگر با ترس خود مواجه شويم و شجاعت به خرج دهيم و سوار هواپيما شويم، مي توانيم به هر نقطه اي از دنيا سفر کنيم. احساس ترس اثري روانشناختي بر ما دارد که در نتيجه ي آن مي توانيم زندگي خود را از زاويه اي ديگر و با ديدي روشن تر ببينيم. در واقع مکانيزم ترس به گونه اي است که ما را با واقعيت زندگي خود مواجه مي کند. ديدن چيزهاي ترسناک باعث مي شود با خود فکر کنيم زندگي مان و مشکلاتي که با ان ها درگير هستيم چندان هم بد نيستند. وقتي با احساس ترس مان نسبت به چيزهايي مواجه مي شويم که خود را در مورد آن ها محدود کرده ايم، تجربه ي بيشتري به دست مي آوريم و به توانايي بيشتري براي کسب موفقيت دست پيدا مي کنيم چون ديگر چيزي وجود ندارد که بتواند جلوي ما را بگيرد و وقتي مانعي وجود نداشته باشد، مي توانيد زندگي دلخواه تان يا چيزي نزديک به آن را بسازيد. به علاوه در آينده کمتر افسوس خواهيد خورد.
۳- براي شغل ما مفيد است
ترس مي تواند باعث ناتواني ما شود و در عين حال مي تواند انگيزه بخش ما باشد، به ويژه زماني که اين احساس به حجم کار يا اهداف شغلي مان مرتبط باشد. بسياري از افراد بايد در ساعت هاي پاياني موعد تحويل کار، آدرنالين خون شان بالا برود تا پروژه اي را تمام کنند. به علاوه احساس ترس کمک مي کند تا روي ديگران حساب باز کنيم و عضوي از يک گروه شويم. طبق نظريه ي تکامل، ما انسان ها به شکل قبيله اي زندگي مي کنيم، به همين دليل در محيط کار به اعضاي ديگر قبيله يا در واقع هم تيمي هاي خود نياز داريم تا در برابر شير درنده اي که اهداف حرفه اي ما را به خطر انداخته کمک حال ما باشند. اضطرابي که به همراه اين ترس تجربه مي کنيد هم برايتان مفيد است، چون شما را هوشيار و بيدار نگه مي دارد تا بتوانيد بهتر سخنراني کنيد يا حتي بيدار شويد. صبح ها سطح کورتيزول يا همان هورمون اضطراب در بدن بالا مي رود تا بتوانيم از يک خواب طولاني بيدار شويم.
۴- مي تواند مفرح باشد
بسياري از افراد به عمد خود را مي ترسانند. آن ها فيلم هاي ترسناک تماشا مي کنند، چتر بازي را تجربه مي کنند، سوار ترن هوايي مي شوند و با مطرح کردن خواسته هايشان با ديگران، ريسک پذيرفته نشدن را قبول مي کنند تا هيجان گرفتن جواب مثبت از آن ها را تجربه کنند. ترس باعث مي شود احساس سرزندگي کنيم و از حاشيه ي امن خود خارج شويم که اين خود تجربه ي هيجان آوري است. اين احساس هيجان مي تواند با افزايش هورمون آدرنالين، افسردگي را کاهش دهد. در نتيجه سطح انگيختگي و گلوکز خون (که تبديل به انرژي مي شود) افزايش مي يابد. احساس ترس ما را به طور کامل از نگراني هاي روزمره و افسردگي مان دور مي کند. تقريبا غير ممکن است که در زمان تجربه ي ترس، به فشارها و نگراني هايمان فکر کنيم. در حقيقت ترس مانند يک پاککن ذهن را پاک مي کند.
۵- به ما کمک مي کند با ديگران ارتباط برقرار کنيم و به آن ها نزديک تر شويم
هورمون اکسي توسين در بروز رفتارهاي جامعه يار در ما نقش دارد و اين مسأله باعث مي شود با ديگران ارتباط برقرار کنيم و در فکر راحتي ديگران باشيم. تصوير کليشه اي کساني که حين تماشاي يک فيلم ترسناک همديگر را بغل کرده اند، بهترين مثال براي اين موضوع است. تا به حال دقت کرده ايد تمايل داريم در مورد ترس هاي مشترک مان با يکديگر صحبت کنيم؟ اين مسأله به هورمون اکسي توسين بر مي گردد. وقتي مي ترسيم، بدن اکسي توسين توليد مي کند که به ما کمک مي کند به يکديگر نزديک تر شويم و با هم ارتباط برقرار کنيم. مغز بر اساس غريزه ي بقا، با شخص ديگري ارتباط برقرار مي کند تا شانس نجات را بالا ببرد.
بازار