نماد آخرین خبر

دانستنی ها/ انسان‌های نئاندرتال که بودند؟

منبع
برترين ها
بروزرسانی
برترين ها/ در ابتدا بايد به شما بگويم که اگر نئاندرتال ها را نمي شناسيد يعني با اجداد اوليه ي خود اصلا آشنايي نداريد! انسان هاي نئاندرتال گونه اي از انسان ها بوده اند که دوره ي زيستي آن ها به حدود ۱۳۰ تا ۲۳۰ هزار سال قبل باز مي گردد و از انواع اجداد اوليه ي انسان آن هم از نوع معروفش به حساب مي آمده اند. نئاندرتال ها در مناطق مختلفي از جمله ايران و نقاط ديگر آسيا و اروپا ديده شده بوده اند و به همين علت مي توان گفت که يکي از اجداد مشترک انسان ها، نئاندرتال ها بوده اند. در ادامه با ما در الي گشت همراه باشيد تا به اتفاق يکديگر، انسان هاي نئاندرتال را بشناسيم و مورد بررسي قرار دهيم. بياييد تا اين بررسي را از ابتدا شروع کنيم؛ انسان هاي نئاندرتال در واقع گونه ‌اي از انواع انسان خردمند يا انسان امروزي است که در قسمت هاي اروپايي و قسمت ‌هايي از غرب آسيا، آسياي مرکزي و شمال چين يا همان آلتاي سکونت داشتند. اولين نشانه ‌ها از نئاندرتال‌ هاي اوليه به حدود ۱۳۰ هزار تا ۲۳۰ هزار سال پيش در اروپا باز مي گردد. ۱۳۰ هزار سال پيش، مشخصه‌ هاي کامل نئاندرتال ‌ها ظاهر شد و در اين بين ۵۰ هزار سال قبل نئاندرتال‌ ها ديگر در آسيا به هيچ عنوان ديده نشدند. با اين وجود نسل آن‌ ها در اروپا در حدود ۴۰ هزار سال پيش منقرض شد. با توجه به اين که انسان امروزي در ۵ هزار سال پيش از انقراض آن ‌ها وارد اروپا شد، احتمالاً اين دو گروه انساني با هم تماس هايي داشته‌ اند. همانطور که در مقدمه نيز اشاره کرديم، برخي از ژن هاي انسان هاي نئاندرتال و انسان هاي امروزي با يکديگر مشترک است. دليل اين اتفاق اين است که انسان خردمند و انسان هاي نئاندرتال در قسمت آفريقا با يکديگر پيوند پيدا کردند و به اين صورت کدهاي ژنتيکي اين گونه ي انساني به انسان مدرن امروزي منتقل گشت. از جمله ي ويژگي هاي زيستي و بدني نئاندرتال ها اين است که؛ بدن انسان هاي نئاندرتال براي زندگي در آب و هواي سرد سازگاري با محيط پيدا کرده بوده است. به طور مثال آن دسته از انسان هاي نئاندرتالي که کاسه ي سر بزرگي داشتند، داراي قدي کوتاه بودند اما در عوض داراي اندامي بسيار قوي بودند و همچنين بيني بسيار بزرگي را بر صورت خود داشته اند و اين ها دقيقا ويژگي‌ هايي هستند که مطلوب آب و هواي سرد مي باشند. دانشمنداني که به بررسي بقاياي شکار شده ي استخوان حيوانات توسط انسان هاي نئاندرتال پرداخته اند، طي تجزيه و تحليل و مطالعه ي ويژگي هاي اين استخوان ها دريافته اند که هر چه ميزان سرماي هوا بيشتر شده است، ميزان خراش ها و آثار جويدن استخوان هاي حيوانات شکار شده توسط انسان هاي نئاندرتال نيز افزايش پيدا مي نمايد! در حقيقت اين موضوع نشان مي دهد که همزمان با بروز تغييرات آب و هوايي، انسان هاي نئاندرتال از منابع غذايي کمتري برخوردار بوده اند و تلاش مي کردند تا از تمامي ذرات و تکه هاي شکار، نهايت استفاده را ببرند. در واقع؛ دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند که با افزايش روند سرد شدن هوا، انسان هاي نئاندرتال سعي در استفاده از تمامي اجزا و ذرات استخوان حيوانات شکار شده داشته اند و اين موضوع به دليل کم شدن منابع غذائي در دسترس اين انسان ها رخ داده است. در طي اين يافته ها، دانشمندان متوجه شده اند که انسان هاي نئاندرتال حتي نازک ترين استخوان هاي حيوانات را براي مصرف مغز استخوان موجود در آن شکسته و مصرف مي کرده اند. بر طبق بررسي ها و تخمين‌ هاي انسان شناسان، اندازه ي کاسه ي بزرگ سر انسان هاي نئاندرتال نشانه اي از اين بوده است که اين گونه ي اوليه ي انساني، داراي مغز بزرگتري از انسان‌ هاي مدرن بوده‌ اند! اما با اين حال نبايد از نظر ببريم که نئاندرتال ها از نظر بدني هم بسيار قوي تر از انسان هاي امروزي بوده اند. اگر بخواهيم تا در اين متن ميانه ي داستان را بگيريم، نئاندرتال‌ هاي مذکر به صورت ميانگين داراي خصوصياتي چون: قدي برابر با ۱۶۵ سانتي ‌متر، از نظر ميانگين وزني سنگين و به دليل فعاليت بدني زياد داراي استخوان ‌بندي قوي بوده ‌اند و بيني هاي بزرگي داشته اند. در ميان زنان نئاندرتال نيز ميانگين قدي بين ۱۵۳ تا ۱۵۷ سانتي متر بوده است و به نسبت انسان هاي امروزي، داراي قامتي بسيار کوتاه مي باشند. شيوه ي زندگي نئاندرتال ها نتايج مطالعات انجام شده نشان مي دهند که انسان هاي نئاندرتال همچون انسان هاي خردمند آتش را مي شناخته اند و از آن استفاده مي کرده اند اما بر اساس شواهد موجود، انسان هاي خردمند به ميزان بسيار بيشتري از آتش براي پخت غذا استفاده کرده و نئاندرتال ها عموما در اين رقابت ، بازنده بوده اند. به هر حال؛ دو يافته ي مهم براي باستان شناسان انساني تا به الان بسيار قابل توجه بوده ‌است. اين يافته ها عبارتند از؛ يکي غاري در جنوبي ‌ترين نقطه در کشور اسپانياي امروزي که در سال ۱۹۸۵ حفاري شد و ۳ صدف سوراخ شده در آن پيدا شد که جالب است بدانيد که در وهله ي اول چندان توجهي نيز جلب نکرد، اما پس از چند سال با پيگيري محققي کشف شد که اين صدف ها متعلق به ۴۸ تا ۵۰ هزار سال پيش يعني در زماني است که نئاندرتال ها مي زيسته اند. جالب است بدانيد که اين صدف‌ ها بر اساس تحقيقات دانسمندان، هيچ‌ گاه تا به حال شسته نشده‌ اند. يکي از صدف‌ ها، داراي پوسته ي يک صدف خوراکي مديترانه ‌اي بود. با تميز کردن اين صدف ها، لکه‌ اي بر روي صدف مديترانه اي پيدا شد که در واقع مي ‌تواند باقي‌ مانده ي رنگدانه ‌اي باشد. با بررسي و تحليل اين لکه در نهايت مشخص شد که اين صدف با رنگدانه اي قرمز رنگ به نام لپيدوکروسيت رنگ شده‌ است. دومين کشف هم يک صدف شده حلزوني بود که در اسپانيا کشف شد و مربوط به ۱۰ تا ۵۰ هزار سال پيش از حضور انسان‌هاي امروزي در اروپاست. در ابتداي امر تصور مي ‌شد که اين صدف ها در واقع مي توانند يک فسيل صدفي باشند و هيچ ارتباطي هم با انسان نداشته باشد. اما در نهايت وقتي آن را تميز کردند، ديدند بسيار تازه و پر از رنگ ‌هاي نقاشي شده بر روي بدنه‌ اش است. به نظر مي ‌رسد سطح بيروني اين صدف نسبتاً سفيد رنگ و صدف داخلي آن به رنگ نارنجي درآمده باشد. ظاهرا انسان هاي نئاندرتال از اشيايي همچون صدف ها براي آرايش خود استفاده مي ‌کرده اند. به طور مثال؛ صدف خوراکي مديترانه ‌اي احتمالاً به عنوان ظرف نگهدارنده ي رنگ‌ هاي آرايشي مورد استفاده قرار مي‌ گرفته‌ است. در حالت کلي نئاندرتال ها را مي توان نقاشان چيره‌ دست و سازنده ي زيورآلات باستاني دانست. انقراض نئاندرتال ها بر طبق يافته ها، انسان هاي نئاندرتال در حدود ۴۰ هزار سال پيش در بيشتر نقاط قاره ي اروپا منقرض شده اند. اين انقراض دسته جمعي در واقع در حدود ۵ هزار سال پس از ورود نخستين گروه از انسان هاي هوشمند به اين مناطق روي داد. در نشست سالانه ي انجمن باستان شناسان آمريکا در سال ۲۰۱۵ دانشمندان اعلام نمودند که؛ مبحث انقراض نئاندرتال ها بسيار پيچيده است و تنها بر موضوعات معدودي از اين حوزه توافق نظر وجود دارد. جالب است بدانيد که، يکي ديگر از فرضيات مربوط به انقراض انسان هاي نئاندرتال اين است که شکار شدن اين انسان ها توسط جانوران وحشي در عصر يخبندان است. تيمي از پژوهشگران اسپانيايي با بررسي فسيل هاي باقي مانده از انسان هاي نئاندرتالي هستند که بر اثر حمله حيوانات گوشتخوار از بين رفته بوده اند را مطرح کرده اند. بر اساس يافته هاي دانشمندان و اعلام آن ها، الگوي يکساني از آسيب هاي وارد شده به اين استخوان ها در بين قربانيان عصر جديد و نئاندرتال ها ديده مي شود. بر اين اساس دانشمندان دريافته اند که نئاندرتال ها همواره در خطر حمله حيوانات گوشتخوار بزرگ قرار داشته اند و اين موضوع باعث مرگ بسياري از اين افراد شده است. فرضيه ي ديگري که درباره ي انقراض نئاندرتال ها وجود دارد اين است که، ۴۰ هزار سال پيش که نئاندرتال ها منقرض شدند دقيقا برابر است با فعاليت آتش فشاني قله ي کامپانيان ايگنيمبريت در کشور ايتاليا و اين به آن معني است که در آخرين طقيان اين آتشفشان، نئاندرتال ها نابود شده اند. البته پژوهشگران معتقدند که اين رويداد اگرچه خود به تنهايي نقش اصلي در نابودي نئاندرتال ها را ايفا نکرده است ولي يکي از دلايل تاثير گذار در نابودي اين نژاد منقرض شده ي انساني به شمار مي رود. و اما ديگر دليلي که در زمينه ي انقراض نئاندرتال ها وجود دارد اين است که تغييرات شديد آب و هوايي در اوراسيا، تقريباً هم ‌زمان با کم شدن نئاندرتال‌ ها در جهان رخ داده است. در واقع مي گويند که برخي از مناطق سيل ‌هاي شديد رخ داده و برخي مناطق ديگر پوشش جنگلي خود را از دست دادند و به صحرا و علفزار تبديل شدند. اين اتفاقات در دوره‌اي ۱۰۰ ساله رخ داد با تغيير وضعيت زمين و آب و هوا، جانوران نيز دست‌ خوش تغيير شدند. گوزن ها از ميان رفتند و ماموت ‌هاي علفزار جايشان را پر کردند. با توجه به اين که شکار ماموت دشوارتر از گوزن است بنابراين، غذا خوردن ناگهان دشوار شد و نئاندرتال‌ ها که نياز بيشتري به غذا داشتند در برابر اين تغييرات، بسيار آسيب ‌پذيرتر بودند. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره