نماد آخرین خبر

گوناگون/ زنان معروف دوره قاجار را بشناسید

منبع
فراديد
بروزرسانی
فراديد/ معمولا رجال سياسي در تاريخ چيزي از همسرانشان نگفته‌اند، اگر هم ديگري گفته داستان دردناکي شده است. آگاهان تاريخي نوشته‌اند که نماينده انگليس يک بار نام خواهر همسر ناصرالدين‌شاه را برد و جنجالي به پا شد که پي آن قطع روابط ديپلماتيک ايران و انگليس پيش آمد. زنان نيازمند جامعه از زنان نيازمند و فرودست اين جامعه چندان نمي‌توان اطلاعات جامعي داد، چراکه نه سواد داشتند، نه کاري براي نامدار شدن کرده بودند. اين اقشار را به نوعي از عرايض و نامه‌هايي مي‌توان شناخت که به «صندوق عدالت شاهي» مي‌فرستادند. در دوره ناصري تشکيلاتي با عنوان «صندوق عدالت» شکل گرفت. مردم در هر جاي کشور مي‌توانستند عرايض و نامه‌هاي خود را براي رسيدگي دولت به اين مجموعه بفرستند. براي آگاهي از قشر‌هاي فرودست جامعه به نامه‌ها و عرايضي اشاره مي‌کنيم که به دربار نوشته شده‌اند. هر چند اين نوشته‌ها معدودند؛ چون بي‌گمان زن باسواد در ميان فرودستان جامعه اصلا نبوده، با اين همه از ميان همين نامه‌هاي معدود، فقر و بي‌عدالتي و بيکاري آشکار است. در نامه‌هاي آن دوره مي‌خوانيم: پيرزني ۸۰ ساله در دوره قاجار از لاريجان نوشت که شوهر و دو پسرش خدمتگزار ديوان بودند و بعد از فوت آن‌ها به واسطه ضعف مزاج و پيري نتوانسته «به خاکپاي مبارکه شرفياب شود» و بابت مواجب شوهر و دو پسر چيزي تقاضا کند. در دوره قاجار، از بيجار زني نوشته که کنيزک بي‌کسي است که اموالش را غارت کرده و اجزاي حکومت نيز «حکم مبارکه» را اجرا نکرده‌اند. زني از کردستان نوشته که شوهرش او را از خانه بيرون کرده و نه نفقه مي‌دهد و نه او را طلاق مي‌گويد. اگر بتوانيم جايگاه درستي براي طبقه متوسط اين دوره در نظر بگيريم، مي‌توانيم بگوييم که در دوره قاجار، بعضي از زنان صاحب شغل، مانند معلمي، دلاکي، مرده‌شويي يا دلالي ... اين طبقه را شکل مي‌دهند. شاغلان زني مانند «ضعيفه کاشي» که شوهر ندارد و خانه‌اش را در بازار به نقاره‌چي اجاره داده بود، يا زناني که حاجيه يا ملاباجي بودند، مانند ملا شهربانو، احتمالا زناني بودند که مراسم مذهبي را اداره مي‌کردند، تعدادي نيز ظاهرا فاحشه بودند. (ر.ک: زن در جامعه قاجار موقعيت اجتماعي زنان در آغاز قرن ۱۴ قمري) تعدادي از زنان شاغل و مالک، آناني بودند که در حرم‌سراي شاهي حضور داشتند يا پس از مرگ شاه، از دربار رانده شده، در محله‌ها مي‌زيستند. به گفته تاج‌السلطنه بعضي از زنان حرم‌سرا را که فرزند نداشتند از قصر بيرون مي‌انداختند. وضعيت مالکيت زنان در سال‌هاي پاياني حکمراني ناصرالدين‌شاه قاجار نسبت به سال‌هاي نخستين با اندکي دگرگوني همراه بوده است. رشد مالکيت در ميان زنان، ديده مي‌شود. در ۱۳۲۰ قمري زناني صاحب دکان و کاروانسرا بودند که امکان دارد مهريه يا ارث آن‌ها بوده باشد. سومين طبقه زنان دوره قاجار را مي‌توان اشراف‌زادگان به حساب آورد. دربار براي اين افراد جاي مناسبي براي تحصيل و پيشرفت بود. بعضي از آنها زبان‌هاي خارجي مي‌دانستند، تعدادي ساز مي‌نواختند يا نقاشي مي‌کشيدند. از ميان آنها مي‌توان فعالان اجتماعي و سياسي را هم ديد که به مخالفت با همان درباري برخاستند که در آن بزرگ شده بودند. فخرالدوله يا تومان‌آغا، دختر هفتم‌ و فرزند دهم‌ ناصرالدين‌ شاه‌، درسال‌ 1278 قمري از خازن‌الدوله‌ همسر گرجي و صيغه‌اي ناصرالدين‌ شاه زاده شد. او زني تحصيل‌کرده و از شعراي دوره ناصرالدين‌شاه محسوب مي شود. او داستان‌هاي شفاهي ايراني را مکتوب و تصويرگري کرد. نقيب‌الممالک، نقال‌باشي دربار شب‌هايي که داستان‌گويي مي‌کرد، فخرالدوله پشت در نيمه باز اتاق خواجه‌سرايان مي‌نشست و به دقت آن داستان‌ها مکتوب کرده و براي آن‌ها نقاشي مي‌کشيد. اگر امروز ما داستان‌هاي ماندگاري، چون اميرارسلان رومي و زرين ملک را داريم به همت اوست که آن‌ها را مکتوب و مصور کرده است. شعر‌هاي او شامل ديواني از چندهزار بيت است که با خط خود نوشته و در کتابخانه سلطان محمودميرزا در پاريس نگهداري مي‌شود. فروغ‌الدوله دختر ناصرالدين‌شاه قاجار و خازن‌الدوله از زنان آزادي‌خواه دوره آغازين جنبش مشروطه است. او و همسرش ظهيرالدوله عضو انجمن اخوت بودند. فروغ‌الدوله که طرفدار مشروطيت بود مخالفت با برادرش، مظفرالدين‌شاه و برادرزاده‌اش محمدعلي شاه را علني آشکار مي‌کرد. در جريان به توپ بستن مجلس، محمدعلي شاه دستور تخريب و غارت خانه او را نيز صادر کرد. فروغ خواهر تني فخرالدوله بود. او در جواني به خواست پدرش با علي‌خان قاجار ظهير‌الدوله ازدواج کرد که وزير تشريفات دربار بود. پس از ازدواج لقب "ملکه ايران" گرفت. نامه‌هايي از او باقي مانده که خطاب به ظهيرالدوله، مظفرالدين شاه، محمدعلي شاه و سياستمدارن ديگر وقت نوشته است. در اين نامه‌ها قدرت انديشه و ديدگاه‌هاي آزادي‌خواهانه و انتقادآميز او آشکار است. او بدون حجاب به جلسه‌هاي انجمن مي‌رفت و سخنراني مي‌کرد. فروغ‌الدوله شعر‌هاي مدح‌آميزي نيز مي‌گفت. تخلص «صفا» داشت که با تخلص همسرش يکي بود. دختران مظفرالدين شاه قاجار زهرا دختر ناصرالدين‌شاه و توران السلطنه را تاج‌السلطنه ناميدند. ۱۲ يا ۱۳ سال بيشتر نداشته که او را به عقد نوجواني به نام حسن‌خان شجاع‌السلطنه درآوردند که اين وصلت پس از چند سال به جدايي کشيد. باز به عقد مرد ديگري به نام قوللرآقاسي‌اش درآوردند، ولي با او هم زندگي خوبي نداشت و طلاق گرفت. خواست به فرنگ برود، نتوانست و نشد. تاج‌السلطنه با همه اين فراز و نشيب‌ها هرگز از آموزش و تلاش براي پيشرفت فکري باز نايستاد. او با وجود ازدواج زودهنگام تحصيلاتش را ادامه داد و از جمله زبان فرانسه را خوب مي‌دانست، پيانو مي‌نواخت و خاطرات روزانه مي‌نوشت. پس از بازگشت از سفر به عتبات، در ايران شروع به نوشتن خاطرات کرد که در سال ۱۳۰۶ خورشيدي در روزنامه کوشش به صورت پاورقي و بدون نام نويسنده منتشر مي‌شد. آنچه امروز باقي مانده احتمالا بخشي از همه آن نوشته‌هاست. (ر.ک. سرگذشت شاهزاده خانم ايراني) تاج السلطنه در خاطراتش از علاقه‌اش به نمايش و تاتر مي‌گويد و از پدر و مادرش که او را با اين هنر آشنا کردند. ولي با اين حال مي‌نويسد که براي رفتن به تاتر محدوديت‌هاي زيادي داشته و گاهي که اجازه رفتن به تماشاخانه صادر نمي‌شد بليط‌هايش را به ديگران مي‌داده است. او از تاتر به عنوان سرگرمي جديدي ياد مي‌کند که به مشغوليات او افزوده شده است. در خاطرات تاج‌السلطنه زني به نام جهان‌فروز حضور دارد که گويا نقش مهمي در تربيت و شکل‌گيري او داشته است. در بخشي از خاطرات او آمده که از پدر، يعني ناصرالدين‌شاه خواسته که بيشتر او را ببيند و نزد او زندگي کند. جهان فروز فرزند نداشته و تاج‌السلطنه از تقاضا مي‌کند او را فرزندخوانده وي گرداند. مادر تاج‌السلطنه در کودکي او در حوض کاخ در برابر شاه غرق شده بود. او را دايه بزرگ کرد. تاج‌السلطنه با نامه‌نگاري و ديدار جهان‌فروز سعي داشته وي را مادرش بداند و جاي خالي او را پر کند. جايي از کتاب از شور و شادي خود به خاطر ملاقات جهان‌فروز مي‌گويد. او با شنيدن خبر آمدن بانو شعر مي‌سرايد و به پايکوبي مي‌پردازد.‌ اي آفتاب صبح جمال جهان فروز، فردا چرا؟ همـيـن دمـم اين جـلوه آرزوســت امشب به من چـه مي‌گـذرد بي لقاي تـو؟ تا زنـده‌ام اگر کرمي مي‌کـني نکوست در ادامه چنين مي‌گويد: خوشبختانه دايه خانم هم هنگام عروض اين احوال مانند خود من بود و يک وقت متوجه شدم که دايه خانم، بيچاره پيرزن هم آن گوشه اطاق مي‌رقصد. ما دقيقه شماري مي‌کرديم که کي ميهمان عزيز ما خواهد آمد و دايه خانم مختصر تدارک ناقابلي هم براي عصرانه ديده بود. آمد و گويي جان جهاني در کلبه ما دميده شد که کليه موجودات شيان ما به رقص و نشاط در آمدند. جهان فروز خانم قبلا قصر را ديده بود و محتاج به معرفي به ايشان نبوديم. پس از ورود و مختصري استراحت جوياي سلامت احوال بعضي از شاهزاده خانم‌هاي کوچک ديگر از من شدند و بسيار خجل شدم از اين که آن‌ها را به اسم تشخيص نمي‌دادم تا جواب قطعي ايشان را بدهم و اظهار مي‌کردم: چه عرض کنم؟ اين شرح حال نشان مي‌دهد تاج‌السلطنه قاطي زنان دربار نبوده و با دايه خود بيشتر معاشرت مي‌کرده است. زنان و خواهران خود را به نام نمي‌شناخته و سرگرمي‌هاي خود را داشته است. در ابتداي خاطرات خود پس از مرگ مادر مي‌گويد که او را دايه‌اي بزرگ کرد که سواد داشت و اين امر در سرنوشت او تاثير زيادي داشت. در همان دوره، از قولي مي‌گويد که به دايه‌اش داده تا خاطرات روزانه بنويسد و در اين امر ثابت قدم بوده است. منبعي براي شناخت زنان عهد قاجار زنان طبقه متوسط نيز در آثار پراکنده‌اي که در اين دوره منتشر شده نمايان هستند. بعضي از اين آثار را خود زنان نوشته‌اند. اولين زن نويسنده عهد ناصري بي‌بي‌خانم نامي بوده که به توصيف وضع زندگاني زنان در جامعه مردسالار عهد قاجار پيش از مشروطه پرداخته و کتابش در همان زمان به چاپ رسيده است. بي‌بي خانم اشراف‌زاده نبوده و به نوعي نماينده طبقه متوسط به شمار مي‌آمده است. اثر او معايب الرجال به قلم بي‌بي‌خانم، يا بي‌بي فاطمه خانم در ۱۳۱۳ قمري، در پاسخ به رساله‌اي با عنوان «تأديب النسوان» نوشته شده است. براي شناخت زنان اشرافي و فرهيخته نيز مي‌توان از خاطرات شاهزاده خانم دربار قاجار، تاج‌السلطنه بهره گرفت. اين اثر، روشنگر وضع اندروني شاه و وضعيت همسران و شاهزاده‌هاي آن دربار است. اين اثر، به صورت کتاب پس از آن دوره به چاپ رسيده است. منبع خوب ديگر براي شناخت اين موضوع، رسانه‌هاي مکتوب اين دوره به ويژه نشريات خود زنان در زمان قاجار است. مجلاتي چون شکوفه که در صفحه اول آن آمده بود «روزنامه‌اي است اخلاقي، ادبي، حفظ‌الصحه اطفال، خانه‌داري، بچه‌داري، مسلک مستقيمش تربيت دوشيزگان و تصفيه اخلاقي زنان، راجع به مدارس نسوان، عجالتآ ماهي دو نمره طبع مي‌شود.» توضيح عکس ها؛ 1.زنان طبقه متوسط 2.زنان بافرهنگ قجري 3.خانه فخرالدوله در خيابان فخر الدوله، خيابان بهارستان، خيابان قائن 4.تصوير فروغ‌الدوله دختر ناصرالدين شاه قاجار و همسر علي ظهير الدوله به اتفاق دو تن از دخترانشان در لباس درويشي 5.دختران مظفرالدين شاه قاجار 6.آرامگاه خانم تاج السلطنه در آرامستان ظهير الدوله واقع در ميدان تجريش خيابان دربند، خيابان ظهير الدوله ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره