خراسان/ نام رابين هود براي ايرانياني که در دهه سوم تا پنجم عمرشان قرار دارند، يادآور يک پويانمايي تأثيرگذار و دوستداشتني است؛ اثري که در سال ۱۹۷۳ توسط شرکت «والت ديزني» ساخته شد و با دوبله درخشان هنرمنداني مانند ژرژ پطرسي، جواد پزشکيان و شهروز ملکآرايي، به يکي از محبوبترين پويانماييهاي آن دوران تبديل شد.
ابزاري که ميتوانست يکي دو ساعتي کودکان و نوجوانان را سرِ جايشان ميخکوب و پدر و مادرها را از شيطنتهاي آن ها، آسوده خاطر کند! داستان رابينهود، دستمايه ساخت تعداد زيادي فيلم سينمايي بوده است؛ در واقع اين داستان، از نخستين سالهايي که صنعت سينما رونق گرفت، همواره مورد توجه کارگردانان بزرگ سينماي غرب قرار داشته و هنوز هم دارد.
تعدادي از اين فيلمها، به زبان فارسي دوبله شده است و حتماً علاقهمندان به اين نوع داستانها، آنها را ديدهاند. اما با وجود شهرت فراوان رابين هود و داستان جذاب آن، کمتر کسي به اين مسئله فکر ميکند که آيا رابين هود يک شخصيت واقعي و تاريخي است و آيا ميتوان در صفحات تاريخ جزيره بريتانيا، رد پايي از او، به عنوان شخصيتي که از سوي شرکتهاي بزرگ فيلمسازي غربي و به ويژه هاليوود، به عنوان يک قهرمان مطرح شده است، يافت؟ در اين نوشتار، برآنيم تا پاسخي براي اين پرسش بيابيم.
قديميترين اشارهها
اطلاعات موجود درباره رابين هود و واقعي بودن شخصيت او، به شدت نااميد کننده است؛ آنچه درباره وي وجود دارد، بيشتر قالب روايت و تمثيل به خود گرفته است. ظاهراً نخستين بار، در شعري از «ويليام لنگلند» به نام «پيِر شخمزن» (Piers Plowman)، اشارهاي به داستان و نام رابين هود شده است.
اين شعر، بين سالهاي ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۰ ميلادي در انگليس سروده شد. قديميترين داستان درباره او که روايتي نسبتاً پيوسته از زندگي رابين هود ارائه ميکند، به نيمه دوم قرن ۱۵ تا نخستين دهه قرن ۱۶ ميلادي تعلق دارد. بر اساس روايت نقل شده در اشعار و داستانهاي قديمي، رابين هود قهرماني از طبقه فرودست جامعه بود که در برابر ظلم و ستم داروغه ناتينگهام ايستاد و با او مبارزه کرد.
رابين هود و يارانش، در جنگل «شِروود» واقع در ناتينگهام مخفي شدند و کوشيدند تا با غارت اغنيا، به داد ضعفا برسند. روايتهاي داستاني ميگويد که رابين هود تيرانداز بسيار ماهري بود و به دليل اقداماتش، يک قهرمان مردمي به حساب ميآمد.
اسناد چه ميگويند؟
طي چند قرن اخير، واقعي يا افسانه بودن شخصيتي به نام رابين هود، محل مناقشه تاريخنگاران بريتانيايي بوده است. دايرةالمعارف بريتانيکا، بدون هيچ تعارفي، رابين هود را يک شخصيت افسانهاي ميداند که دستمايه داستانهاي معروف فولکلوريک در انگليس بوده است.
در واقع، اسنادي که بتوانند از وي، شخصيتي واقعي و ملموس در تاريخ بسازند، بسيار محدود هستند. يکي از مشکلات اساسي در مطالعات تاريخي مربوط به شخصيت رابين هود، اين است که نام و لقب او، در انگلستان قرن ۱۳ و ۱۴ ميلادي، بسيار رايج بود. رابين، به عنوان يک نام الهام گرفته شده از متون غيرانگليسي و به ويژه فرانسوي و «هود»، معرف افراد متعددي در اين بازه تاريخي است. يکي از اين افراد، فردي موسوم به «رابين هود يورک» بود که طبق اسناد موجود، در سال ۱۲۲۶ ميلادي، در «آسيز» زندگي ميکرد و اموالش به ارزش ۳۲ شيلينگ و ۶ پِنس، به دليل تخلف تجاري، مصادره شد.
دوره قيامهاي پيدرپي
بررسي تاريخ قرنهاي ۱۳ و ۱۴ انگليس نشان ميدهد که در اين دوره، قيامهاي متعددي عليه ستمگري حاکمان محلي و حتي پادشاه انگليس شکل گرفت. قيام «ويليام والاس» که شخصيت و داستان زندگي او، دستمايه ساخت فيلم «شجاع دل» توسط «مِل گيبسون» شد، در همين دوره تاريخي روي داده است.
اسناد موجود در بايگانيهاي بريتانيا، نشان ميدهد که بين سالهاي ۱۲۶۱ تا ۱۳۰۰ ميلادي، دست کم هشت نفر با نام رابين هود، از ناحيه «برکشاير» در جنوب شرقي جزيره بريتانيا تا ناحيه «يورک» در مناطق شمالي اين جزيره، به فعاليت عليه حکومت مشغول بودهاند؛ اما هيچ سند يا شاهدي مبني بر اينکه رابين هودهاي ياد شده، همان رابين هود معروف جنگل «شروود» در ناتينگهام باشند، وجود ندارد.
بديهي است که جنگهاي پياپي، موجب گسترش نکبت و بدبختي براي رعايا و مردم عادي شده بود و در اين شرايط، همه آنها در انتظار بروز و ظهور يک قهرمان بودند و درست در همين بزنگاه تاريخي، نام رابين هود وِرد زبان مردم انگليس شد؛ قهرماني که لزوماً شخصيتي واقعي نبود و ميتوانست ساخته و پرداخته ذهن افرادي باشد که زير بار ظلم و ستم، کمر خم کرده بودند.
شايد بروز و ظهور رابين هودهاي متعدد، خود پاسخي به اين نياز عمومي بود. اينکه تعداد زيادي از شورشيها، نام رابين هود را براي خود انتخاب ميکردند، بيمناسبت نبوده است. همان طور که اشاره شد، اين نام در واقع، تداعي کننده خشم فروخورده طبقات فرودست جامعه، عليه نظام فئودالي انگليس و ستم جانکاه حاکمان اين کشور محسوب ميشد.
بنابراين، ميتوان نتيجه گرفت که رابين هود، نه يک شخصيت تاريخي، بلکه قهرماني خيالي براي مردمان ستمديده جزيره بريتانيا بوده است؛ قهرماني که تمام آمال و آرزوهايشان را در آيينه شخصيت او ميديدند و رؤياهاي دست نيافتني خود را در داستانهايي که درباره رابين هود ميساختند، تجسم ميبخشيدند. رابين هود، چهره افسانهاي مردم انگليس، به مدد هنر، به يک قهرمان در اروپا و آمريکا تبديل شده است؛ اما انگار ما، در نمايش هنرمندانه قهرمانانمان که مستندات تاريخي فراواني درباره واقعي بودن شخصيت شان وجود دارد، چندان موفق نبودهايم.
بازار