آرمان امروز/ چطور ميتوانيم تنبلي و سستي را درمان کنيم و بيحالي و بيحوصلگي را از خود دور کنيم؟ راههايي براي از بين بردن تنبلي وجود دارد که عبارتند از:
با عزم و اراده بايد با سستي و بيحالي برخورد کرد. اگربدانيم که تنبلي عامل برانگيزاننده خشم خداوند است، راحتتر با آن مبارزه ميکنيم.
گاهي افراد براي فرار از مسئوليت، بهانهتراشي ميکنند. با عذر و بهانهتراشي؛ فرد رفتار خود را منطقي جلوه ميدهد، در نتيجه با اين رفتار سستي را در خود تقويت ميکند. براي درمان فرد بايد از توجيه اجتناب کند و خود را گول نزند. براي پرهيز از توجيهگرايي، به چند مورد بايد توجه کرد: فرد براي موجه جلوه دادن تاخير در انجام کار، دلايل گوناگون را دستاويز براي دفاع از خود قرار ندهد. براي فرار از وظيفه، از ديگران هم توجيه را نپذيرد، تا اهمال در خود او و ديگران تقويت نشود. از آن کسي که مسئوليت کاري را داشته، تنها نتيجه کار سوال شود چرا که مديريت زمان از وظايف اوست و به ما ربطي ندارد. به اهمالکار گوشزد شود که ما در برابر برنامهريزي نادرست او، هيچ مسئوليتي نداريم و حتي نميتوانيم توجيهات او را بشنويم.
اهمالکاران به دليل نداشتن برنامه مشخص در زندگي روزمره و نيز به جهت نداشتن اراده قوي، هميشه به عاملي براي به حرکت درآمدن نياز دارند. يکي از موثرترين عوامل محرک، دوست بااراده و منظم است. افراد از تمام روحيات، خلقيات، اعمال و رفتار دوست خود اثر ميپذيرند. نشست و برخاست با دوست منضبط بهويژه اگر مستمر باشد، خود به خود مسير حرکت انسان را تغيير ميدهد و گاه تا حدي بدون زحمت انسان را منظم و بااراده ميکند.
خوب است که هر وقت کاري را به عقب انداختيم، آن را در تقويم يا دفتري يادداشت کنيم و جلوي چشم باشد. در اين روش هم تنبيه وجود دارد هم تشويق. در واقع کاهش دفعات سستي؛ تشويق است و زياد شدن دفعات آن تنبيه به شمار ميرود. اين روش همان محاسبه در کارهاست.
راه ديگر درمان تنبلي اين است که فرد با خود پيمان ببندد که تنبلي نکند و تلاش کند که آن را انجام دهد. در اينگونه موارد بايد به پيماني که بسته وفادار باشد و بکوشد تا با رعايت آن بر اين خصلت ناپسند فائق آيد.
وقتي کسي نميتواند کارش را به درستي يا به موقع انجام دهد، دچار کمرويي و شرم ميشود. براي مبارزه با آن تلاش کنيد و بر اعصاب خود مسلط باشيد. نگذاريد که اتفاقات و حوادث، لحظهاي شما را تحت تاثير قرار دهد. برخورد با ديگران، پيش سلام بودن، احوال پرسي کردن، همدردي، حضور در جمع مردم، شرکت در غم و شادي آنها و... ميتواند راهکار خوبي براي مبارزه با کمرويي باشد. پس از قدري نشست و برخاست با کساني که تنها رضايت خدا را ملاک کارها ميدانند، مطمئن باشيد شما هم اينگونه ميشويد و کمتر به قضاوت برخي افراد اهميت ميدهيد.
گاهي علت اينکه دچار تنبلي ميشويد اين است که ميترسيد وارد کاري شويد؛ چرا که از قضاوت اين و آن دل خوشي نداريد. بايد در اين زمينه به اين موضوع توجه کنيد درصورتي که خود را آنگونه هستيد در اجتماع نشان دهيد ميتوانيد با مشکلات بهتر روبهرو شويد.
خود را نبازيد و کار را ادامه دهيد. ممکن است در نخستين برخورد موفق نشويد ولي مهارتهايي را کسب خواهيد کرد. اگر وارد کار نشويد هميشه در نقطه صفر باقي خواهيد ماند. هرگز نگوييد ميترسم در گفتارم اشتباهي باشد و آبرويم برود بلکه بگوييد ميگويم و ميخواهم اشتباهاتم را اصلاح کنم يا ميخواهم حرفم را بزنم، به خود جرات شرکت در جمع را بدهيد و خود را از آنها بدانيد و با آنها باشيد.
گاهي اوقات بر اثر شکستهاي گذشته شخص به سستي مبتلا ميشود. چون پيش از اين خود را از انجام کار ناتوان ديده است و رغبتي براي شروع مجدد کار در خود نميبيند. آنچه از دست رفت، گذشت و آنچه در آينده در پيش داري، به زودي فرا ميرسد.
اضطراب مزمن
همه انسانها به طور طبيعي در برخي مواقع دچار اضطراب ميشوند که اين مساله عادي است اما اضطراب مزمن ميتواند حتي زندگي فرد را به طور کامل تحت تاثير قرار دهد.
هنگامي که به طور کامل درمانده شده ايد به خود يادآوري کنيد که اضطراب شرايطي زودگذر است. هنگامي که دچار استرس مزمن باشيد همانند اين است که در هر مشکلي غرق شده و به ندرت شناور باقي ميمانيد. به خود يادآوري کنيد که عوامل استرسزا دائمي نيستند و اين کار ميتواند آرامش ذهن و انرژي مورد نياز براي غلبه بر مشکل و يافتن راه حلهاي عملي را فراهم کند.
اضطراب به معناي احساس درماندگي به واسطه يک عامل استرسزا حتي زماني اتفاق ميافتد که هيچ خطر فوري شما را تهديد نميکند.اضطراب را ميتوان همانند يک زنگ هشدار آتش دانست در شرايطي که هيچ آتشسوزي وجود ندارد.با درک اين مساله که نيازي نيست وحشتزده و مضطرب شويد ميتوانيد خود را آرام کنيد.
به حرکتي رو به رشد فکر کنيد. هر مانعي در مسير شما ميتواند يک فرصت باشد.تلاش کنيد مشکلات خود را به عنوان فرصتهايي براي يادگيري و رشد هر چه بيشتر در نظر بگيريد به جاي آنکه بر نتايج بالقوه منفي متمرکز شويد.
بازار