نماد آخرین خبر

شعر طنز/ نتایج گرفتن وام

منبع
لبخند و تلخند
بروزرسانی
شعر طنز/ نتایج گرفتن وام
لبخند و تلخند/ پـدر وامي گـرفت و در به در شد وَ ايـضاً غـصـه هايــش بـيـشتر شد جگر مي خورد شب هاي گذشته! غــذايــش نـاگـهان خونِ جگر شد عقــب افـتـاد قــسطِ وام هايـش از ايــن بابـت پــريـشان و پکر شد اگــرچه ضامــنِ او مـعتبــر بـود پــس از وامِ پـــدر نـامـعـتـبر شد! پـروستـاتـش شبـي از کار افـتاد! اسيــر درد زانــــو و کـــــمر شد! فـراري گـشت بـعدَش چند ماهي شبيـه « ريگي » و « ملا عمر » شد! براي بچـه هـايش نقشه ها داشت وليـکـن نقشــه هايـش بي ثمر شد طلبکاران ســراغـش را گـرفـتند وَ مادر گــفــت: « راهـيِ سفر شد » پـدر هـي از فلان جا زنگ مي زد وَ مي پــرسيـد: « آيا دفع شر شد؟!» خلاصــه عـاقــبــت او را گرفتند به زندان رفــت و يک فرد دگر شد گرفتــم بـعد از او مـن وامِ خوبي! پــدر اين گونـه الگــوي پـسر شد! و در پايان بــگيـريم ايـن نـتيجه: پســر هــم عـاقبت مــثل پدر شد! اميرحسين خوش حال