تسنيم/ مطالب زياد و گاه مختلفي درباره شرايط ما بعد از مرگ گفته ميشود. از اينکه اصولاً وقتي با اموات صحبت ميکنيم، آنها صداي ما را ميشنوند يا نه، آيا اموات به خانواده و بستگان خود سر ميزنند، چرا توصيه شده که شب جمعه به زيارت اموات برويم، اگر قبل از فرزندانمان از دنيا برويم آنجا هم نگران اوضاع خوراک و پوشاک آنها هستيم يا خير و بسياري موارد ديگر که پيدا کردن پاسخ صحيح به اين پرسشها موجب ميشود آشنايي بيشتري پيدا کنيم با عالم برزخ و جهاني که همه ما، دير يا زود، در پيش رو داريم.
ما براي آشنايي بيشتر و کسب معرفت حقيقي از عالم برزخ و دنياي مردگان بر اساس آموزههاي اسلامي و روايي، گفتوگويي با حجتالاسلام صادق ايرانشاهي، کارشناس و پژوهشگر ديني انجام دادهايم. آن طور که اين کارشناس ديني توضيح ميدهد، کسي که به خداوند ايمان دارد و بنده صالحي است، بعد از مرگ و جدا شدن روح از جسم، فرشتهها او را به سمت درختي در بهشت ميبرند که در آنجا ارواح مؤمنين جمع هستند و همگي با هم آشنا ميشوند.
آيا اموات به خانواده خود سر ميزنند؟
وقتي مؤمن جديدي از دنيا ميرود و روح او به سمت جمع مؤمنين ميرود، ديگران به سمت او آمده و ميگويند کمي صبر کنيد، چون او به تازگي از هول و هراس عظيم خلاص شده است. بعد از او درباره آشنايان و بازماندگان خودشان از او سؤال ميکنند که فلاني چه شد و چه ميکرد؟ پس اگر او بگويد که او در دنياست، اميدوار ميشوند که شايد به سمت آنها بيايد و از خوبان و مؤمنين باشد. اما اگر بگويد که دنيا ترک کرده است، ميگويند که او هلاک شده و سقوط کرده، چراکه اگر خوب و مؤمن بود به اينجا ميآمد.
از سوي ديگر، طبق روايتهاي معتبر و مستندي از اهل بيت عليهم السلام روح انسان از سوي خداي متعال اجازه پيدا ميکند که هر از گاهي به خانواده و خويشان سر زده و از اوضاع و شرايط آنها مطلع شود. البته توجه و اطلاع روح برزخي نسبت به اوضاع دنيا بايد با اجازه خداي متعال باشد و بدون اذن حق تعالي اين امر ممکن نميشود. اين موضوع هم از وجوه تفاوت ميان دنيا و برزخ است. چون ما تا زماني که در اين دنيا هستيم، اجازه و اختيار داريم به هر جايي که خواستيم نقل مکان کنيم و هر کاري انجام بدهيم. اما در عالم برزخ مانند اين دنيا اختيار نداريم. پس تا قدري که ميتوانيم بايد از اختيارات خود در اين دنيا در جهت توشه برداشتن براي برزخ و آخرتمان استفاده کنيم.
نحوه شنيدن صداي مردم دنيا بعد از مرگ
وقتي افراد عزيزي را از دست ميدهند، معمولاً بر سر مزار او حاضر ميشوند و با او صحبت ميکنند. آيا کسي که از دنيا رفته است، صداي ما را ميشنود؟
اين امر هميشه و به طور مستقيم نيست. چون فرشتگاني هستند که اين صداها را به روح در عالم برزخ ميرسانند. تأييدکننده اين نکته، همان رويدادي است که در جنگ بدر اتفاق افتاد. طبق اسناد تاريخي و روايي، بعد از اينکه جنگ بدر به پايان رسيد پيغمبر اسلام صليالله عليه و آله بر بالاي سر جنازههاي مشرکان ايستادند و با آنها سخن گفتند: «شما همسايههاي بدي براي رسول خدا بوديد.
او را از خانهاش بيرون کرده و از خود طرد کرديد. سپس بر عليه او اجتماع کرده و با او به جنگ برخاستيد. من آنچه را که پروردگار عالم وعده دادن بود حق يافتم.» يک نفر از آن حضرت سؤال کرد: «چطور شما جنازهها و بدن مردهها صحبت ميکنيد؟» نبي مکرم اسلام فرمودند: «به خدا قسم که تو از آنها شنواتر نيستي.»
بر اساس روايتها، زماني که روح انسان از بدن جدا ميشود و مرگ از عالم دنيا اتفاق ميافتد، روح ادراک خود را حفظ ميکند به طوري که وقتي کسي براي او فاتحه ميخواند و به او سلام ميکند، ميشنود، هر کسي که به زيارت قبرش ميآيد او را ميشناسد و در عين حال لذت نعمت و سختي عذاب در برزخ را هم درک ميکند.
حرکت روح در بالاي جسد
اين که توصيه شده شب جمعه به زيارت اموات برويم، چه حکمتي دارد؟
پنجشنبهشب، زماني است که اموات در همان زمان صداي ما را ميشنوند. چون اين زمان به عنوان ميعادگاه تعيين شده است. همان طور که در زمان دفن نيز روح ميت در همان جا حضور دارد و همه چيز را ميبيند و ميشنود.
حتي در روايتي از حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام نقل شده زماني که مردم جنازهاي را براي دفن به سوي قبرستان ميبرند، روح ميت بر بالاي جنازه حرکت ميکند و حتي با کساني که در تشييع جنازه شرکت ميکنند صحبت کرده و آنها را به عبرتآموزي دعوت ميکند.
در اين مورد مؤمن و غير مؤمن با يکديگر تفاوتي ندارند؟
نه. انسان چه مؤمن باشد و چه غير مؤمن، بعد از مرگ روح او بر بالاي جسد حرکت ميکند تا او را دفن کنند. درواقع روح شاهد است و نگاه ميکند که با بدن او چه ميکنند. وقتي جسم را کفن کرده و مردم آن جسم را روي شانهها گرفتند تا به قبر برسانند، چشم روح باز و دوربين ميشود به قدري که جاي خود را در بهشت يا دوزخ مشاهده ميکند. اگر از اهل بهشت باشد با صداي بلند ميگويد که من را زود ببريد و اگر از اهل جهنم باشد، فرياد ميکند که من را برگردانيد.
ملاقات دوستان و آشنايان بعد از مرگ
گاهي در خوابهايي که مردم از اموات خود ميبينند، آنها را به طور دسته جمعي و در کنار يکديگر مشاهده ميکنند. آيا حقيقت دارد که اموات در کنار اقوام و خويشاوندان خود هستند؟ و ما هم بعد از مرگ به خويشان خود ميپيونديم؟
اين اتفاق در مورد انسانهاي مؤمن و غير مؤمن متفاوت است. طبق روايتها از جمله مطالبي که در جلد چهاردهم کتاب «منهاج البراعه في شرح نهج البلاغه» نوشته شده، کسي که به خداوند ايمان دارد و بنده صالحي است، بعد از مرگ و جدا شدن روح از جسم، فرشتهها او را به سمت درختي در بهشت ميبرند که در آنجا ارواح مؤمنين جمع هستند و همگي با هم آشنا ميشوند.
وقتي مؤمن جديدي از دنيا ميرود و روح او به سمت جمع مؤمنين ميرود، ديگران به سمت او آمده و ميگويند کمي صبر کنيد، چون او به تازگي از هول و هراس عظيم خلاص شده است. بعد از او درباره آشنايان و بازماندگان خودشان از او سؤال ميکنند که فلاني چه شد و چه ميکرد؟ پس اگر او بگويد که او در دنياست، اميدوار ميشوند که شايد به سمت آنها بيايد و از خوبان و مؤمنين باشد. اما اگر بگويد که دنيا ترک کرده است، ميگويند که او هلاک شده و سقوط کرده، چراکه اگر خوب و مؤمن بود به اينجا ميآمد؛ بنابراين ملاقات کردن خويشان و دوستان در بهشت، در شرايطي اتفاق ميافتد که اهل ايمان باشند.
در مورد بازگشت روح ميت به دنيا و سر زدن او به خانوادهاش هم مطالبي عنوان ميشود. آيا اين موضوع صحت دارد که روح از خانواده و فرزندانش ياد ميکند و به آنها سر ميزند؟
امام موسي کاظم عليه السلام در اين باره فرمودهاند: «اموات مؤمن به اندازه فضيلتهايي که داشتهاند فرصت دارند که به ديدار خويشان خود در دنيا بيايند. هر اندازه فضيلت و نيکيهاي آنها بيشتر باشد، رخصت بيشتري به آنها داده ميشود. به طوري که بعضي از اموات هر روز به ديدار خانواده خود ميآيند، بعضي در هر دو روز يک بار ميآيند و بعضي در هر سه روز، يک بار.»
از آن حضرت سؤال کردند که در چه زماني از شبانهروز اموات به سمت خانواده خود ميآيند؟ آن حضرت فرمودند: «نزد زوال آفتاب يا کمي قبل از زوال ميآيند. خداي متعال فرشتهاي را با او ميفرستد. اين فرشته به امر خداي متعال آن رويدادهايي که موجب شادي روح مؤمن ميشود را به او نشان ميدهد و هر چه را که موجب ناراحتي او ميشود، ميپوشاند. چه از امور دنيايي باشد مثل رفاه و شادي خانواده و غم و ناراحتي آنها را پنهان ميکند و چه از امور اخروي و معنوي باشد مثل عبادتها را به او نشان ميدهند تا باعث شادي روح مؤمن شود و گناهان خانوادهاش را از او ميپوشانند تا دچار غم نشود.».
اما همين رويداد طبق روايتها در مورد کافران بر عکس است. به اين معنا که اگر به کافر اجازه داده شود از حال و اوضاع خانواده و اهل خود باخبر شود، رويدادهاي بد از او پوشانده نميشود. به عنوان مثال به او نشان داده ميشود که داراييها و اموالي که براي به دست آوردن آنها مرتکب گناه ميشده به دست ديگران افتاده و آنها از آن بهره ميبرند، در حالي که او بدون بهره بردن از آن اموال، بايد عذاب گناه خود را بکشد و پاسخگوي مالي باشد که نصيب ديگران شده است.
خواب ديدن اموات
آيا درست است که روح ما بعد از مرگ، مدتي گرفتار و مشغول رسيدگي و حسابرسي و پس از آن آزاد شده و ميتوانيم به خواب اطرافيان برويم؟
دقت داشته باشيد که سؤال و جواب از لحظه اول قبض روح شروع ميشود؛ از همان لحظهاي که به تعبير قرآن کريم، به کافران گفته ميشود: «وَالْمَلآئِکةُ بَاسِطُواْ أَيدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَکمُ؛ و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مىگويند: جان خود را خارج سازيد.»، اما همين نوع گفتگو با در لحظه جان دادن مؤمنان متفاوت است: «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکةُ طَيبِينَ يقُولُونَ سَلامٌ عَلَيکمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را مىگيرند در حالى که پاک و پاکيزهاند. به آنها مىگويند: سلام بر شما! وارد بهشت شويد به خاطر اعمالى که انجام مىداديد.»
مدتي بايد به مسائل و اعمال بندگان رسيدگي شود تا آنها اجازه سر زدن به خانواده و يا رفتن به خواب آنها را داشته باشند. اين زمان درباره افراد، متفاوت است. هر اندازه طلب مغفرت از طرف زندهها براي شخص تازه فوتشده بيشتر شود، افراد بيشتري او را دعا کرده و حقالناس را ببخشند و هدايايي براي او فرستاده شود، روح ميت زودتر آزاد ميشود.
مفهوم آمدن روح برزخي به دنيا و سر زدن به خانواده
اصولاً آمدن و سر زدن روح از عالم برزخ به دنيا چه معنا و مفهومي دارد؟ چطور روح انسان وقتي در عالم برزخ است، ميتواند به عالم دنيا آمده و احوال خانوادهاش را ببيند و حرفهايشان را بشنود؟
توجه داشته باشيد که منظور از سر زدن روح به خانوادهاش و رفت و آمد ميان برزخ و دنيا به شکل رفت و آمدهاي ما در دنيا نيست که از مکاني به مکان ديگر منتقل و جابهجا ميشويم. عالم برزخ بر دنيا اشراف دارد، همان طور که وقتي ميگوييم دنيا بر رحم مادر اشراف دارد، اطلاع از شرايط جنين به اين معنا نيست که پزشک وارد رحم مادر شود، بلکه، چون رحم مادر در دنياست پس دنيا بر آن اشراف دارد. تشبيه برزخ و دنيا نيز همينگونه است، يعني برزخ بر عالم دنيا محيط بوده و اشراف دارد.
پس وقتي گفته ميشود روح انسان از عالم برزخ به سمت خانوادهاش ميآيد، در حقيقت روح انسان در عالم برزخ، از سوي خداي متعال اجازه پيدا ميکند که مشرف به دنيا شده و متوجه خانواده و بازماندگانش در دنيا شود.
نکته ديگري که بايد به آن توجه شود، اين است که توجه و اطلاع روح برزخي نسبت به اوضاع دنيا بايد با اجازه خداي متعال باشد و بدون اذن حق تعالي اين امر ممکن نميشود. اين موضوع هم از وجوه تفاوت ميان دنيا و برزخ است. چون ما تا زماني که در اين دنيا هستيم، اجازه و اختيار داريم به هر جايي که خواستيم نقل مکان کنيم و هر کاري انجام بدهيم. اما در عالم برزخ مانند اين دنيا اختيار نداريم. پس تا قدري که ميتوانيم بايد از اختيارات خود در اين دنيا در جهت توشه برداشتن براي برزخ و آخرتمان استفاده کنيم.
اگر براي از دست دادن عزيزانمان گريه و بيقراري کنيم، اين رويداد را هم روح ميت ميبيند؟
بله. زماني که روح به تازگي از جسم جدا شده، همه مردم و رويدادهاي اطراف جسم خود را ميبيند و ميشنود.
اين اتفاق بعد از مدتها هم ادامه دارد؟ بعضي افراد ميگويند گريه براي کساني که از دنيا رفتهاند، آنها را ناراحت ميکند. آيا چنين مطلبي صحت دارد؟
از آنجايي که روح گه گاه به سراغ خانواده خود ميآيد و از احوال آنها باخبر ميشود، در اين مدت از حال بيقراري و گريه هم مطلع ميشود. البته همان طور که اشاره شد، فرشتگان به اراده الهي اجازه نميدهند که روح مؤمن از حال آشفته و ناراحتي خانوادهاش مطلع شده و دچار اضطراب شود. هرچند که درباره کافران اين موضوع به عکس صدق ميکند.
آيا بعد از مرگ هم نگران فرزندانمان خواهيم بود؟
ما، انسانها، تا زماني که در اين دنيا هستيم نگرانيم که بعد از مرگ ما چه اتفاقي براي فرزندان و وابستگانمان ميافتد. اين نگراني در مورد افرادي که بچههاي کم سن و سال دارند، معمولاً بيشتر است. آيا بعد از مرگ و رفتن از اين دنيا هم چنين دغدغهاي خواهيم داشت؟
درست است که روح ميتواند در عالم برزخ به اين دنيا هم سر بزند و از اوضاع و احوال وابستگان و فرزندانش مطلع شود، اما اين به معناي نگراني او نيست. چون از يکسو ماداميکه در اين دنيا هستيم، بينش محدودتري به اراده و توان الهي داريم و فکر ميکنيم که خودمان مسئول فرزندانمان هستيم. در حالي که خداي متعال که خالق انسان است، از آغاز تا انجام مربي و پرورشدهنده انسان است و پدر و مادر وسيلهاي در ميان هستند که اگر نباشند، چيزي از توجه خداي متعال به کودکان و فرزندان کم نخواهد کرد.
از طرف ديگر وقتي به عالم برزخ منتقل شويم، حساسيتها و شرايط آن عالم را مشاهده ميکنيم و حساسيت و دقتي که در اين دنيا داريم و جزو اسباب دنيايي است، کمتر و بلکه محو ميشود. پدر و مادري که از دنيا ميروند، به لحاظ ايمان نگران فرزندان خود خواهند بود، نه به لحاظ خوراک و پوشاک و نيازهاي دنيايي آنها، چون به خوبي درک ميکنند که دنيا زودگذر است و آنچه باقي ميماند ايمان و اعمال صالح افراد است.
بازار