برترين ها/ شايد براي شما هم پيش آمده که گاهي از خود بپرسيد چرا بعضيها آنقدر خوب پول درميآورند و هر روز ثروتمندتر از روز گذشته ميشوند. بايد بگوييم اين افراد داراي هوش مالي يا هوش پولي هستند و با اين ويژگي نه تنها پولشان را از دست نميدهند، بلکه هر روز پول بيشتري به دست ميآورند. هوش مالي توانايي مديريت مسائل مالي است. در اين مطلب تعريف هوش مالي و روشهاي مهم را براي تقويت و افزايش هوش مالي به شما معرفي ميکنيم.
هوش مالي يا پولي چيست؟
هوش مالي عبارت است از رويکرد و استراتژي ذهني که با اتخاذ آن ميتوان بصورت هوشمندانه منابع مالي را مديريت کرد. همچنين راهکارهاي کسب درآمد با روشي خاص که ثروت را به زندگي شما وارد کند. بسياري از افراد زمين، مستغلات، سهام و... را بعنوان سرمايه در نظر ميگيرند در صورتي که امروزه داشتن ذهن ثروتساز بعنوان سرمايه مطرح ميشود. به عبارت مالي هوش مالي يعني قدرت شما در حل مسائل مالي و مجموعهاي از اقدامات ناب که منجر به سود ميشود.
رابرت کيوساکي سرمايه گذار مشهور ميگويد: هوش مالي يا هوش پولي رفتاري است که شما با پولتان انجام ميدهيد، اگر ميخواهيد پولدار شويد بايد بدانيد که با پولتان چه بکنيد. هوشي مالي مهارت مديريت مالي است. پول خرج کردن و پول به دست آوردن نيازمند دانش هوش مالي است. آگاهي و دانش در هوش در کنار آگاهي از ۳ عامل سرمايه، بدهي و جريان مالي در پيشرفت شما تاثير گذار است.
هوش مالي بالا يا عالي يعني اينکه تصميمات مالي شما هوشمندانهتر بوده و اقدامات صحيح تري جهت بهبود شرايط مالي خود انجام ميکنيد؛ و هوش مالي پايين يا ضعيف يعني اينکه شما در برابر مسائل ماليتان اقدامات غيرمسئولانهاي اتخاذ ميکنيد.
راههاي تقويت هوش مالي
در اين بخش مهارتهايي را براي افزايش هوش مالي به شما معرفي ميکنيم. مهارتهايي که ميتواند اين توانايي را در شما تقويت کند تا شايد بتوانيد از منابع مالي خود را منطقيتر استفاده کنيد و به مرحله پولسازي برسيد.
۱. خرج کنيد تا ثروتمند شويد
اغلب افرادي که در بحرانهاي مالي قرار ميگيرند، سعي ميکنند هزينههاي جاري زندگي را کاهش دهند. آنها کمتر به رستوران ميروند و مسافرتهاي خارج از کشور را به حداقل ميرسانند. همچنين بجاي افزايش درآمد و جاري کردن منابع جديد در زندگي، کمتر خرج ميکنند و اين روند گردش پول را متوقف ميکنند. رابرت کيوساکي ميگويد: بسياري از صاحبان کسب و کار در زمان رکود و کاهش درآمد مالي، شروع به کاهش هزينهها ميکنند و اولين کاري که ميکنند اين است که دست از تبليغات ميکشند و همين امر باعث ميشود منابع جديد به سازمان وارد نشود و بناي ورشکستگي بنا شود.
يکي از نشانههاي داشتن هوش مالي اين است که بدانيم چه موقع خرج کنيم. کيوساکي در خاطرات خود از زما رکود بعنوان فرصت ياد ميکرد و ميگفت ما در اين مواقع پرداخت قبوض را به تعويق ميانداختيم و با تمام توان به بازاريابي و تبليغات ميپرداختيم تا هزينههاي سازمان افزايش يابد. بودجه بندي مناسب راز افراد با هوش مالي بالاست. بودجه عبارتست از طرحي براي هماهنگي بين منابع و هزينه ها. اگر بتوانيم تهديدها را به فرصت تبديل کنيم، در اينصورت ميتوانيم بگوييم داراي هوش مالي بالايي هستيم.
۲. بدهي خوب و بد
بصورت کلي دو نونع بدهي وجود دارد: ۱- بدهي خوب که ما ار ثروتمند ميکند و شخص ديگري آنرا پرداخت ميکند. ۲- بدهي بد که ما را فقير ميکند و براي پرداخت آن بايد جان بکنيم. در اين نوع بدهي بايد قرضي را که مربوط به يک بدهي ديگر است را پرداخت کنيم و فرد را از يافتن فرصتهاي جديد بازميدارد.
۳. اطلاعات خود را بروز کنيد
کتابهاي بسياري در زمينه هوش مالي در بازار وجود دارد که ميتواند در تغيير الگوهاي نادرست مالي به ما کمک کند. خواندن کتاب «هوش مالي» يکي از بهترين اقداماتي است که به ذهن ما را در اين زمينه جهت ميدهد. بايد قبول کنيم دانش به سرعت در حال کامل شدن و تغيير است. از اينرو دانش مالي نيز از اين امر مستثني نبوده و بايد به آخرين تغييرات آن توجه نمود.
در اين کتاب چنين آمده است که افراد با هوش مالي معمولي همانند دايناسورها منقرض ميشوند و افراد موفق به همزيستي با تغييرات دوران خود ميپردازند. زماني داشتن سواد خواندن و نوشتن براي اداره زندگي کافي بود، اما امروزه زندگي آنقدر پيچيدگي دارد که اگر کسي در برقراري ارتباط با دنياي پيرامون خود تعلل کند، دير يا زود حذف خواهد شد.
سالانه چه ميزان از درآمد خود را براي شرکت در دورههاي آموزشي بورس، سرمايه گذاري و… ميپردازيد؟ اگر اين رقم صفر است پس بايد اين عادت پولساز را در خود پديد بياوريد و به يادگيري جذب منابع جديد کنيد. در عصر حاضر دنيا از روند توليد و صنعت به سمت خدمات حرکت کرده و فردي را ميبينيد که با کمترين امکانات مانند يک کامپيوتر و تبليغ در شبکههاي اجتماعي به درآمد پايداري دست ميابد.
بياد دارم پدر من در سالهاي ابتدايي که موبايل وارد جامعه شده بود در استفاده از آن مقاومت ميکرد، اما پس از مدتي ديد که نيمي از کارهاي روزانه مانند پرداخت قبوض، خريد اينترنتي و حتي رزرو بيمارستان نيز نيازمند بکارگيري گوشيهاي هوشمند است؛ بنابراين يک اصل مهم در موفقيت هماهنگ شدن با تغييرات استو واقعيت اينست که قبل از اينکه بتوانيم بدويم، بايد راه رفتن را بياموزيم.
۴. تعيين اهداف مالي
همانطور که ميدانيد طبق قانون پارکينسون انجام کارها در زماني که براي آنها در نظر ميگيريم، گنجانده ميشوند. معني اين جمله آنست که اگر فردي براي تايپ کردن يک نامه يک ساعت زمان تعيين کند، در همان يک ساعت به پايان خواهد رسيد در صورتي که اگر زمان بيست دقيقه هم براي آن در نظر بگيرد، ذهن او مکلف ميشود در همان زمان به پايان برساند.
در هدفگذاري مالي نيز اگر ما براي يک ماه خود يک درآمد ثابت معمولي در نظر بگيريم، بدون دغدغه به آن خواهيم رسيد در صورتي که با کمي تلاش ميتوانيم هر ماه اين ميزان را کمي افزايش دهيم و ذهن در منطقه امن خود باقي نماند. تعيين استانداردهاي درآمدي در افراد با ميزان رشد آنها رابطه مستقيم دارد.
۵. توليد مازاد بودجه
هنگامي که بتوانيد درآمد خود را از هزينهها بيشتر کنيد و بين اين دو فاصله زيادي را ايجاد کنيد به نحوي که در يک منطقه امن قرار گيريد و بدون دغدغه خرج کنيد، مازاد بودجه ايجاد کرده ايد. زماني که درآمدهاي يک فرد افزايش ميابد، به سه طريق ميتواند براي مازاد بودجه خود تصميم بگيرد. در روش اول ميتواند وام بگيرد و بدين ترتيب اقساط وام خود ار افزايش دهد. در روش دوم ميتواند هزينههاي خود را افزايش دهد و مازاد بودجه را خرج کند. در روش سوم هم ميتواند مازاد بودجه خود را سرمايه گذاري کند.
نکته جالبي که در اکثر افراد با هوش مالي پايين اتفاق ميافتد اين است که بجاي تمرکز بر مازاد بودجه، به کسري بودجه تمرکز ميکنند.
۶. وارد بازي ثروتمندان نشويد
رابرت کيوساکي اعتقاد دارد نحوه بروز اقتصاد جديد بگونهاي است که بسياري از مردم را وارد بازي برد-باخت به نفع ثروتمندان کرده و طي آن مردم چارهاي جزء سرمايه گذاري و تبعيت از آنچه در مقابل آنها گذاشته ميشود، ندارند. يکي از دلايل مهم اين اتفاق، پايين بودن اطلاعات اقتصادي مردم است. آنها داراي تحصيلات مالي اندک هستند و نميتوانند موقعيتهاي سرمايه گذاري مناسبي که به آنها پيشنهاد داده ميشود را تشخيص دهند.
از اينرو وارد سيستم سرمايه گذاري ميشوند که قوانين آنرا افراد ديگري وضع کرده اند و آنها کنترلي بر آن ندارند، بنابراين در اين ميان يا سود کمي ميکنند و يا اصلا سود نميکنند. نمونهاي از اين سرمايه گذاريها در کشور خودمان مربوط ميشود به خريد اوراق بهادار و سرمايه گذاري در بانک ها. بهترين حالت در اين نوع سرمايه گذاريها اين است که همراه با رشد تورم، سود کمي هم به ما تعلق ميگيرد. اين سياستهاي مالي زماني آغاز ميشود که مقدار زيادي پول سرگردان در دست مردم وجود دارد و آنها به درستي نميتوانند براي آن برنامه ريزي کنند.
۷. عادتهاي پولساز
وارن بافت يکي از ثروتمندترين افراد دنيا در يکي از مصاحبههاي خود ميگويد، روزي همسرم را ديدم که مبلغ ۱۵۰۰۰ دلار را براي خريدن يک لباس مجلسي پرداخته بود. او ميگويد اگر در آن زمان بجاي خريد لباس آن پول را براي سرمايه گذاري در اختيار من قرار ميداد، سرمايهاي در حدود ۸۰۰ ميليون دلار داشت.
او ادامه ميدهد بزرگترين ترس در آمريکا ترس از تروريسم نيست بلکه ترس از بي پول شدن در دوران بازنشستگي است. بسياري از افرادي که کارمند هستند و سغل ثابتي را دنبال ميکنند، براي رهايي از کسري بودجه و منابع مالي در سالهاي بازنشستگي، بجاي افزودن به منابع و سرمايه گذاريهاي خود، آنرا در جايي ذخيره ميکنند و سپس به انتظار روزهاي پيري مينشينند.
به عقيده کيوساکي با تقويت پول خود ميتوانيد کاري کنيد که با استفاده از پول ديگران، پولتان با شدت بيشتري کار کند و اگر بخوبي پول و سرمايه خود را تقويت کرده باشيد، ميتوانيد ماليات کمتري پرداخت کنيد و امنيت سرمايه خود را از طريق درآمد مولد تقويت کنيد.
تمرين:
ابتدا ليستي از عادتهاي خود در زمينه برخورد با پول و سرمايه تهيه کنيد. سپس به اصلاح آن عادات بپردازيد. ما باور داريم که «تکرار کارهاي قبلي مساويست با نتايج قبلي و انجام کارهاي جديد مساويست با نتايج جديد»
به مدت يک هفته قبل از هرگونه تصميمگيري مالي از خود بپرسيد آيا اين عادت و تصميم ميتواند به من کمک کند يا خير؟ اگر جواب منفي است، به تغيير آن بپردازيد.
۸. الگوهاي ذهني افراد موفق
من عاشق اين جمله ام: «مجاورت، مشابهت ميآورد». اين يعني رابطه داشتن با انسانهاي موفق و استفاده از استراتژي آنها ميتواند روند ثروتمند شدن ما را بيش از پيش سريعتر کند. افراد موفق و ثروتمند بخوبي ميتوانند از منابع مختلف به تقويت پول خود بپردازند. فرض کنيد براي يک سرمايهگذاري نياز به ۱۰ ميليون تومان داريد. اگر داراي هوش مالي بالايي باشيد، بايد بتوانيد ۷ ميليون را از بانک و منابع ديگر تهيه کرده و تنها ۳ ميليون و يا کمتر را از منابع خود خرج کنيد.
افراد موفق داراي يک الگوي ذهني ثابت هستند که طي آن با کمترين هزينه و سرمايه گذاري و مشارکت دادن سرمايه ديگران به بيشترين رشد اقتصادي ميرسند. سازمانهاي موفق نيز از مديران مالي و مشاوران خبره جهت کمترين ريسک مالي استفاده ميکنند تا بتوانند سرمايه اصلي خود را در امنيت کامل قرار دهند. بطور مثال در سالهاي اخير ادغام شرکتهاي خودروسازي و همچنين برون سپاري شرکتهاي اروپايي در کشورهاي آسيايي مانند چين براي توليد قطعات خودرو، متاثر از اين سياست بوده است.
۹. هيچ ميانبري در کار نيست
هنگامي که از هوش مالي و سرمايه گذاري سخن به ميان ميآيد بيشتر افراد بياد روشهاي زودبازده و سطحي ميافتند که ادعا دارند پس از چند ماه ميتوان به ثروت عظيمي رسيد. روند سرمايه گذاري عبارتست از شناخت حيطه درست سرمايه گذاري + ريسک پذير بودن + منعطف بودن + صبر و پشتکار. پس از اين مراحل دانههايي که براي سرمايه گذاري کاشتيد را بداشت خواهيد کرد و درآمد پايدار، پاداش بردباري و حرکت صحيح شما در زندگي مالي خواهد بود.
۱۰. پدر پولدار يا پدر بيپول؟
اگر به ديدگاه خود در مورد مسائل مالي توجه کنيد خواهيد ديد بسياري از آنها ناشي از ديد والدين ما به چپول شکل گرفته است. اگر آنها پول را وسيلهاي براي دوري از خداوند و افتادن در گناه ميدانستند، ما نيز حس خوبي به ثروت نخواهيم داشت اين ديدگاه بطور ناخواسته به فرزندان ما نيز سرايت پيدا ميکند. در اينجا منظور من از پدر پولدار شخصي نيست که ثروت زيادي دارد بلکه فردي را تسيم ميکنم که ديد مثبتي به پول و تمکن مالي دارد. پدري که از نظر ذهني ثروتمند است، ميتواند به تقويت هوش مالي فرزندان خود بپردازد.
رابرت کيوساکي در کتاب معروف خود «پدر پولدار پدر بي پول» به اين اصول اشاره ميکند که اگر دو کودک را در نظر بگيريد که در شرايط کاملا يکسان و در يک مدرسه بزرگ شوند، کودکي که از پدر او به تقويت هوش مالي او پرداخته و تلاش کرده است که از کودکي به استقلال نسبي برسد، موفقيت بيشتري زا تجربه خواهد کرد. اگر پدران ما پولدار نبودند و حتي ذهنيت فرد پولدار را نيز نداشتند، ما شروع به ساختن خانوادهاي با هوش مالي بالا کنيم تا در نهايت جامعه و کشوري موفق را بوجود بياوريم.
تقسيمبندي هوش مالي
رابرت کيوساکي هوش مالي را به ۵ دسته تقسيم ميکند که در اين بخش از مجله پزشکي آسان طب به آنها اشاره ميکنيم:
۱. کسب درآمد بيشتر
از اين حيث تقسيم بندي کسانيکه مقدار پولي که بدست ميآورند بيشتر است، هوش مالي بالاتري دارند. اگر در آمد سالانه شما ۳۰ ميليون تومان باشد، هوش مالي شما نسبت به فردي که در سال ۱۰ ميليون تومن درآمد دارد، بالاتر است.
۲. حفظ پول
کسانيکه قدرت حفظ پول بيشتري دارند نسبت به بقيه هوش مالي بالاتري دارند. زماني که درآمدي را کسب کرديد، بايد آن را حفظ کنيد. حفاظت پول مخصوصاً در مقابل ماليات دومين جنبه هوش مالي ميباشد.
۳. بودجه بندي پول
کيوساکي مينويسد: «توانايي داشتن زندگي خوب و در عين حال سرمايه گذاري بدون توجه به اينکه چقدر درآمد کسب ميکنيد، نياز به سطح بالايي از هوش مالي دارد». اين حوزه از هوش مالي براساس مقدار پولي که پس از پرداخت هزينهها براي شما باقي ميماند، اندازه گيري ميشود.
۴. اهرمسازي براي پول
طبق اطلاعات بدست آمده اهرمسازي براي پول براساس بازده سرمايه گذاري اندازهگيري ميشود. «چگونه مازاد پول خود را به کسب ثروت بيشتر اختصاص داده ايد؟»
۵. بهبود اطلاعات مالي
اطلاعات مالي فقط به معني دانش مفاهيم مالي نيست؛ بلکه شامل اطلاعات دقيق و جزئي از سرمايه گذاريهاي شما نيز ميشود.
بازار