کوکا/ در حضور تابستان
خورشيد صميمانه زمين را به آغوش مي کشد
و برايش از قصه ي پرواز پرستو ها و آواز گنجشگ ها مي گويد
******
زندگي بدون عشق مانند يک سال بدون تابستان است
******
زمستان را مي توان تاب آورد آن گاه که مي داني جايي در اين جهان تابستاني منتظر طلوع است
******
تابستان و کودکي از يک جنس هستند، هنوز طعمش را خوب نچشيده اي تمام مي شود اما همان اندک طعم آن نيز تا هميشه نوک زبانت خواهد ماند.
******
تابستان … يعني
پوست تيره تر
آب گرم تر
نوشيدني ها خنک تر
صداي موسيقي بلندتر
شب ها طولاني تر
عشق زيباتر
بي شک
زندگي بهتر مي شود
با تابستان
******
تابستان فصل رقصيدن با خورشيد است
در حالي که لباسي از جنس گل هاي وحشي پوشيده اي
و دو گيلاس از لاله گوشت آويزان است
******
يک جمله زيبا در مورد تابستان
دل نوشته هاي زيبا در مورد تابستان
تابستان يعني شادي پرواز قاصدک ها و رقص پروانه ها در بعد از ظهر هاي تنبل و کش دار
******
دل آسوده باش، تابستان خواهد آمد و در قلب شکرگزار ابدي خواهد شد
******
تنها بوي طبيعت تابستان کافيست تا عشق در دلت جوانه بزند
******
رد پاي تابستان هميشه در خاطرات ما مي ماند
******
تابستان يعني ميوه هاي خوشمزه، آفتاب گرم، شب هاي پرستاره، شادي کنار ساحل
******
وعده دادي همين تابستان، مردادي ترين روز و در کنار همان دريا
نمي دانم آدرس روزها را گم کردم يا آدرس دريا را يا شايد فصل ها را
که تو نيامدي!
وقتي تو نيامدي به آمد و شد فصل ها شک کرده ام
و من سال هاست …
و من سال هاست در گرم ترين تابستان ها هم کت پشمي مي پوشم
******
تابستان هميشه بهترين چيزي است که ممکن است وجود داشته باشد
******
هر تابستان قصه خودش را دارد
تابستان شور انگيز، ميوه ها را به ميهماني باغ آورده و رنگ طلايي بر زمين پاشيده است
******
از تابستان شب هاي آرام و روز هاي شادش را هميشه به ياد خواهم داشت
******
تابستان مي آيد و به ياد نگاه گرم تو شور در دلم مي کارد
******
تابستان است و
لباس گرم به تن کردهام!
بخاري کنارم شعله ميکشد
چاي داغ احساسم را
سر ميکشم…!
فرقي نميکند
هواي بي تو
هميشه سرد است!
******
تابستان از راه رسيده است
اما به راستي گرماي تابستان چه لطفي داشت اگر،
سرماي زمستان را حس نکرده بوديم
******
ساحلي شني،
دريايي آرام که از تابش خورشيد برق ميزند،
درختان نخلي که همه جا ديده ميشوند،
نسيمي دل انگيز،
دو صندلي راحتي فلزي با روکش گل دار،
چتر بزرگي که صندليها را زير سايه خود گرفته است،
در روياهايم، خودم و تو را در اين ساحل تصور ميکنم
اي کاش رويايم اين تابستان حقيقي شود
بازار