انوار طاها/ پنج تن ال عبا چه کساني هستند و چرا در جريان حديث کساء حضرت خديجه و جبرئيل هم جزء اين افراد حساب نمي شوند؟
با توجه به روايات فراوان از واضحات است که پيامبراکرم (ص) امام علي، حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين (سلام الله عليهم) را در زير عبايي جمع کرد، و فرمود خدايا اينان اهل بيت من هستند. چون پيامبر(ص) اينان را زير عبا و کسايي يمني جمع کرد و به عنوان اهل بيت خود معرفي کرد و اجازه ورود به ديگران نداد، از اين رو به آل عبا يا اصحاب کساء معروف شده اند.
رواياتي که به وفور و از طرف شيعه و سني نقل شده اند حکايت دارد اين اتفاق بارها و در جاهاي مختلف از جمله در خانه عايشه، در خانه ام سلمه، در خانه فاطمه زهراء(س) و ... صورت گرفته و هميشه هم بعضي افراد از جمله عايشه، ام سلمه و ... سعي داشته اند در زير عبا وارد شوند و پيامبر(ص) اجازه نداده است.
اما بودن حضرت جبرئيل با اين جمع به معناي اضافه شدن نيست. زيرا اين جمع انسان بوده اند و جبرئيل ملکي است که از جانب خدا وظيفه تاييد مؤمنان بخصوص پيامبر و اهل بيتش را داشته است.
اين جريان هم در مدينه اتفاق افتاده وحضرت خديجه در مکه از دنيا رفته است از اين رو در هيچ روايتي از اين جريان سخني از حضرت خديجه نيست.
چون پيامبر اکرم(ص) نسبت به معرفي اين افراد وظيفه داشته، بارها و در جاهاي مختلف آنها را زير عبا جمع کرده و به عنوان اهل بيت خود معرفي کرده و مانع حضور ديگران در جمع آنها شده تا انحصار اهل بيت در آن زمان در موجودين را نشان دهد و اين طبيعي است و عيبي ندارد و حکايت از تعارض روايات نيست.
به بعضي روايات توجه کنيد:
امسلمه گويد: رسول خدا(ص) به خانه من آمد و فرمود: به هيچ کس اجازه داخل شدن مده. پس از کمى فاطمه(س) آمد و من به خود اجازه ندادم او را از ديدار پدرش مانع شوم. پس از ايشان، حسن و حسين(عليهماالسلام) آمدند و راضى نشدم مانع ورود آنها بر جد و مادرشان شوم. پس از آنان على(ع) آمد و باز هم نتوانستم و راضى نشدم مانع ايشان گردم. پس آنان نزد پيامبر(ص) بر روى زيراندازى که آنجا بود، نشستند و پيامبر آنان را با رواندازى که نزدش بود.
پوشاند و فرمود:
"هؤلاءِ اَهْلُ بَيْتى فَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهيرا"
(خدايا) اينان اهلبيت من هستند، پس رجس و پليدى را از آنان دور کن و آنان را پاکيزه گردان.
آن گاه اين آيه نازل شد.(1)
ام سلمه گويد: به رسول خدا عرض کردم:«اَنَا يا رَسوُلَ اللّهِ اَلَسْتُ مِنْ اَهْلِ الْبَيْتِ؟ قالَ: اِنَّکِ اِلى خَيْرٍ اَنْتِ مِنْ اَزْواجِ النَّبِىِّ».(2)
اى رسول خدا، آيا من از اهلبيت نيستم؟ حضرت فرمود: [نه ]تو از همسران پيامبر و بر خير هستى.
عايشه گويد: پيامبر على، فاطمه، حسن و حسين را با عبا پوشاند و فرمود: خدايا اينان اهل بيت من هستند ...
من رفتم که سرم را زير عبا ببرم، ولى رسول خدا مانع شد. من گفتم: اى رسول خدا! مگر من از اهل شما نيستم؟ فرمود: (عَلى خَيْرٍ) بر خيرى.(3)
زينب دختر جحش، همسر رسول خدا گويد: پس از آنکه رسول خدا على، فاطمه و حسنين را زير عبا قرار داد، برايشان دعا کرد و فرمود:«اَللّهُمَّ اِنَّ لِکُلِّ نَبِىٍّ اَهْلاً وَ هؤُلاءِ اَهْلُ بَيْتى.»
خدايا هر پيامبرى اهلى دارد و اينان اهل بيت من هستند.
پس آيه تطهير نازل شد و من عرض کردم:
اَلا اَدْخُلُ مَعَکُمْ» آيا در جمع شما داخل نشوم؟
رسول خدا فرمود:«مَکانَکِ، فَاِنَّکِ اِلى خَيْرٍ اِنْشاءَاللّهُ تَعالى»
بر جاى خود باش، تو اگر خدا بخواهد بر خير هستى.(4)
پس همه روايات در تعداد و اشخاص اين موضوع و در منحصر بودن افراد در اين تعداد و اشخاص دلالت صريح و يکسان دارند.
براي اطلاعات بيشتر مي توانيد به کتاب«ادب فِناي مقربان» جلد 5، تاليف علامه جوادي آملي که 300صفحه راجع به آيه تطهير بحث کرده اند مراجعه کنيد. کتابهاي ايشان در سايت «اسراء» موجود است.(5)
پي نوشت ها:
1. جامعالبيان، ج12، ص8. مشابه اين حديث مکرر در جوامع حديثى سنى و شيعه آمده است.
2. همان، ص7.
3. مرعشي نجفي، احقاق الحق، قم، کتابخانه آيت الله نجفي مرعشي، ص524 به نقل از بحرالمناقب، موسى بلخى حنفى.
4. همان، ص546 به نقل از تفسير ثعلبى نيشابورى.
5.مرکز ملي پاسخگويي
بازار