نماد آخرین خبر

تاریخچه و علت نامگذاری کوکتل مولوتوف را بدانید

منبع
روزياتو
بروزرسانی
روزياتو/ در ماه هاي اخير اعتراضات مردمي به طور مداوم در هنگ کنگ ادامه داشته و اين شهر نيمه مستقل که يکي از هاب هاي اصلي اقتصاد جهاني است به صحنه درگيري بين طرفداران دموکراسي و استقلال واقعي از چين از يک طرف و نيروهاي پليس و شبه نظاميان طرفدار دولت چين بوده است. اگر چه همه ما کم و بيش با اعتراضات خياباني در سراسر نقاط جهان آشنا هستيم اما اين اعتراضات در هنگ کنگ ماهيتاً و در ميدان عمل کمي متفاوت است. اعتراض ها از تلاش مجلس قانونگذاري هنگ کنگ و رييس دولت محلي آن براي تصويب قانون استرداد مظنونان به چين آغاز شد. پس از هفته ها تظاهرات گسترده و ميليوني در شهر، دولت هنگ کنگ عقب نشيني کرده و بحث در مورد اين طرح را به حالت تعليق درآورد. اما اين عقب نشيني آشکار به فروکش کردن اعتراضات کمکي نکرد و در هفته هاي اخير بر حجم اعتراضات نيز افزوده شده است. تظاهر کنندگان هنگ کنگي روش هاي خاص خود را براي مقابله به نيروهاي امنيتي و ضد شورش دارند؛ از استفاده از چتر به عنوان سپر و ماسک هايي براي پوشاندن چهره به منظور در امان ماندن از گاز اشک آور و شناسايي شدن توسط دوربين هاي مدار بسته تا تتو کردن تصاوير و شعارهايي با مضمون اين اعتراضات روي بدن خود. در روزهاي گذشته و با شدت گرفتن درگيري ها، نيروهاي ضد شورش پس از ماه ها و براي اولين بار تپانچه هاي خود را بيرون آورده و از گلوله هاي واقعي استفاده کردند. بحث ما در اين مطلب در مورد يکي از قديمي ترين و البته موثرترين و رايج ترين ابزارهاي معترضان مدني در اعتراضات خود است: کوکتل مولوتوف. کوکتل مولوتوف (Molotov cocktail) نزديک به يک قرن است که به عنوان سلاحي ساده و دست ساز براي اهداف متعدد و به خصوص توسط غيرنظاميان به کار گرفته مي شود. کوکتل مولوتوف با نام هايي مثل بطري بمبي، نارنجک فقرا و يا بمب آتشي نيز شناخته شده و عمدتاً براي آتش زدن يک هدف و نه نابودي و انفجار آن به کار گرفته مي شود. اين سلاح دست ساز با استفاده از بطري هاي شيشه اي که از مايعات اشتعال زايي مانند بنزين، نفت، گازوئيل، الکل يا ترکيبات شبيه ناپالم پر مي شود ساخته شده و پس از اضافه کردن روغن موتور و يک فتيله در قسمت در آن آماده استفاده مي گردد. سپس فتيله آتش زده شده و به سمت هدف پرتاب مي شود. در برخورد بطري با هدف، اين بطري خرد شده و سوخت درون آن با حالتي شبيه انفجاري در مقياس کوچک آتش مي گيرد. اين سلاح ساده که نماد مقاومت مدني در دوران مدرن است اما تاريخي پيچيده دارد. داستان اين سلاح حدود ۷۰ سال پيش در جنگل هاي فنلاند آغاز شد. در ۳۰ نوامبر ۱۹۳۹، اتحاد جماهير شوروي ۶۰۰٫۰۰۰ سرباز را به مرزهاي شمالي خود با فنلاند فرستاد. بدنبال امضاي توافقنامه عدم تجاوز بين شوروي و آلمان نازي در آگوست ۱۹۳۹ که با عنوان پيمان مولوتوف-ريبنتروپ نيز شناخته مي شود، اتحاد جماهير شوروي اين آزادي را يافت که تاثير خود بر شمال و شرق اروپا را که در گذشته بخش هايي از امپراطوري روسيه بودند افزايش دهد و بار ديگر اين مناطق را تحت سلطه روس ها درآورد. سربازان اتحاد جماهير شوروي با موفقيت در مناطق بالتيک پياده شده و پس از فتح اين مناطق در ماه سپتامبر به سمت شمال به راه افتادند. فنلاندي ها براي مقابله با تهاجم روس ها و نسبت به مناطق بالتيک در شرايط بهتري قرار داشتند. فنلاند جمعيت و سلاح بيشتري داشته و خط دفاعي و استحکامات موسوم به مانرهايم در موازات مرزهاي پر از درخت انبوه اين کشور شرايط را براي پيشروي ارتش شوروي دشوار ساخته بود. اما حتي در شرايطي که فنلاند از تهاجم قريب الوقوع روس ها آگاه بود نيز نيروهاي اين کشور يک پنجم نيروهاي روسي بوده و تجهيزات نظامي شان نيز به هيچ عنوان با قدرت نظامي روس ها قابل مقايسه نبود. در اين ميان، فنلاندي ها هيچ تکنولوژي خاصي براي مقابله با تانک هاي قدرتمند و پرتعداد ارتش شوروي نداشت. وقتي که نيروهاي اتحاد جماهير شوروي در اواخر نوامبر ۱۹۳۹ از مرز گذشتند، استراتژيست هاي نظامي اين کشور برآورد کرده بودند که اين نبرد تنها يک تا دو هفته به طول خواهد انجاميد. اما تا ماه مارس (۴ ماه بعد) پيشرفت و پيشروي چنداني حاصل نشد و علت آن نيز استفاده فنلاندي ها از بمب هاي دستي کوکتل مولوتوف بود. اين سلاح براي اولين بار در دوران جنگ داخلي اسپانيا در سال ۱۹۳۶ مورد استفاده قرار گرفت اما شهرت واقعي و نام کنوني اش را در نبرد زمستان در جنگل هاي يخ زده فنلاند بدست آورد. فنلاندي ها عمداً و براي تمسخر وزير امور خارجه آن زمان اتحاد جماهير شوروي، وياچسلاو مولوتوف، و پس از آن که وي ادعا کرده بود بمب افکن هاي روسي براي کودکان گرسنه فنلاندي در هلسينکي غذا پرتاب مي کنند (و نه بمب هاي خوشه اي)، اين سلاح را کوکتل مولوتوف ناميدند که آن را مکمل مناسبي براي «سبدهاي نان مولوتوف» مي دانستند. در واقع مولوتوف در پاسخ به اعتراضات بين المللي در مورد بمباران غيرنظاميان فنلاندي ادعا کرده بود که ماجراي بمباران هلسينکي يک توطئه و دروغ تبليغاتي توسط مقامات دولت فنلاند بوده و بمب افکن هاي روسي در واقع سبدهاي نان براي فنلاندي ها پرتاب مي کنند و فنلاندي ها نيز در جواب گفتند که اين کوکتل (نوعي نوشيدني) مکمل سبد نان روس ها و جواب فنلاندي ها به آن است. بدين ترتيب فنلاندي ها در پاسخ به لطف روس ها براي دادن سبدهاي نان تصميم گرفتند با يک نوشيدني از سربازان روس تشکر کنند که کوکتل مولوتوف نام گرفت. اما چگونه يک سلاح دستي آتشين مي توانست در برابر ماشين هاي جنگي غول پيکر روسي موثر باشد؟ جواب در تانک هاي شوروي متعلق به دوران جنگ جهاني دوم نهفته است. تانک هاي آن دوران نيز مانند همتايان خود در جنگ جهاني اول به سيستم تهويه براي رساندن اکسيژن به خدمه تانک و جريان داشتن هوا در درون محفظه داخلي آن نياز داشتند. بمب هاي کوکتل مولوتوف نه خود تانک بلکه خدمه داخل آن را هدف مي گرفت. خاموش کردن شعله هاي توليد شده در اثر انفجار اين بمب دستي در فضاي بسته درون تانک بسيار دشوار بوده و هيچ راه فراري براي گرماي توليد شده توسط آن نيز وجود نداشت. بدين ترتيب تانک هايي که توسط اين سلاح هدف قرار مي گرفتند تخريب نشده بلکه به طور موقتي از نبرد خارج مي شدند. وقتي که خدمه تانک براي فرار از آتش کوکتل مولوتوف از تانک بيرون مي پريدند، خارج از پوسته حفاظتي شان به اهدافي ساده و آسيب پذير براي نيروهاي پياده فنلاندي که کمين کرده بودند تبديل مي شدند. با اين تاکتيک، فنلاندي ها توانسته بودند تانک هاي اتحاد جماهير شوروي را زمين گير کنند. اما کوکتل مولوتوف سلاح بي نقصي نبوده و نقطه ضعف آن کاملاً واضح بود. کوکتل مولوتوف تنها در صورتي موثر بود که سرباز فنلاندي مي توانست به اندازه کافي به تانک نزديک شده و آن را به سمت قسمت خاص و بسيار کوچکي از تانک (دريچه تنفسي) پرتاب نمايد که خدمه را تحت تاثير قرار مي داد. تنها يک راه براي انجام اين عمليات وجود داشت و آن اينکه سربازان فنلاندي با شجاعت و هوش بالا به اندازه کافي به تانک نزديک شده و پس از پرتاب کوکتل مولوتوف خود و قبل از هدف قرار گرفتن توسط خود تانک يا سربازان اطراف آن فرار کنند. فنلاند در نهايت در اوايل ماه مارس و پس از نزديک به ۴ ماه مقاومت در برابر نيروهاي شوروي و البته عبور نيروهاي روس از خط دفاعي مانرهايم و وارد شدن به قلمرو اصلي فنلاند به دنبال صلح برآمد. اين پيروزي کوچک براي روس ها به قيمت خلع ژنرال ها و بيش از ۳۰۰٫۰۰۰ نفر تلفات در مقابل بدست آوردن مقدار کمي زمين تمام شد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره