کجارو/ مدائن که در دوران باستان بيش از هزار سال پايتخت ايران بود، در دوران اسلامي نيز بهگونهاي ديگر به حيات خود ادامه داد.
مدائن مجموعه شهرهايي بوده است در دو طرف رود دجله و در ۳۵ کيلومتري جنوب شرق بغداد کنوني که توسط پلهاي شناوري به هم متصل ميشدند. اين مجموعه واسطهي راههاي تجاري زميني شرق و غرب بود و به آبهاي آزاد نيز دسترسي داشت؛ کشتيها از هندوستان به خليج فارس ميآمدند و به دجلهي بصره وارد گرديده به مدائن ميرسيدند.
دوران باستان
در روايات اساطيري مدائن را کَردبنداد ناميده و بناي آن را به تهمورث يا هوشنگ نسبت دادهاند. مدائن سپس توسط زاب، اسکندر و شاپور دوم بازسازي شد. روايات اساطيري همچنين نام پنج يا هفت شهر را که تشکيلدهندهي مدائن بودند ذکر ميکنند: اَسفابور، وه اردشير، هَنبو شابور، دَرزَنيدان، وه جُنديو-خسرو، نَويناباد و کَردَکاد.
اما در روايات تاريخي نام شهرها و بانيانشان تا حدودي متفاوت است: سلوکيه، قديميترين شهر مدائن، در جانب غربي دجله به نام سلوکوس يکم نامگذاري و در اواخر قرن چهارم قبل از ميلاد ساخته شد. اين شهر در دورهي ساساني ديگر تقريباً موجوديت خود را از دست داد. تيسفون در حدود ميانۀ حکومت اشکانيان در شرق دجله بنا شد و بهعنوان پايتخت زمستاني اشکانيان استفاده ميشد.
مدائن
تيسفون را اعراب شهر قديمي (مدينه العتيقه) ميگفتند؛ جايي که خاندان سلطنتي در آنجا و در کاخي به نام کاخ سفيد سکونت داشتند. در جنوب تيسفون، شهر بيحصار اَسپانبَر با کاخ و حمام و خزانه و محل برگزاري بازيها و اسطبل و سالن بزرگ براي خطابه وجود داشت.
حدود پنج کيلومتري جنوب اسپانبر شهر وه-انتيوک-خسرو قرار داشت؛ جايي که خسرو انوشيروان پس از تصرف انطاکيه در سال ۵۴۰ ميلادي اسيران رومي را در آنجا مستقر کرد و به همين دليل اعراب آن را الروميه ميخواندند. بعضي از تاريخنويسان ذکر کردهاند که به شکل انطاکيه ساخته شده بود. در غرب دجله و مقابل تيسفون، شهر وه-اردشير قرار داشت که يهوديان آن را ماحوزا، مسيحيان کوخه و اعراب بهرَسير ميناميدند. شهر ديگر ساباط يا بلاسآباد در ۵ کيلومتري جنوب وه-اردشير قرار داشت.
در پايان حکومت ساسانيان، مدائن پايتخت اداري و اقامتگاه زمستاني شاهان و همچنين سکونتگاه رهبران جامعۀ يهوديان و مقر کليساي شرق بود. تخمين زده ميشود هنگامي که مدائن در سال ۶۳۷ م به دست مسلمانان افتاد حدود ۱۳۰ هزار نفر و بيش از ۳۰ هزار خانواده در آنجا ساکن بودهاند. اين جمعيت شامل آراميان، ايرانيان، يونانيان و سوريها ميشد که پيرو اديان يهودي، مسيحي و زردشتي بودند.
سرگذشت مدائن در دوران اسلامي
پس از جنگ قادسيه در سال ۶۳۴ ميلادي بخشهايي از مدائن به دست مسلمانان افتاد. چون مسلمانان عراق را فتح کردند، تيسفون را که در کنار دجله و مهمترين شهرهاي عراق و پايتخت زمستاني شاهان ساساني بود مداين ناميدند.
پيشتازان مسلمان ساباط را گرفتند و با مردم روميه و بهرَسير پيمان دوستي بستند. طبق اين پيمان مردم روميه آزاد بودند تا شهر را ترک کنند اما اگر ميماندند ميبايست خراج ميپرداختند و راهنماي مسلمانان ميشدند. وقتي سعد بن ابي وقاص در سال ۶۳۷ ميلادي به مدائن آمد آنجا را متروک ديد: خاندان سلطنتي ساساني، اشراف و سپاهيان آنجا را ترک کرده بودند.
ساکنان کاخ سفيد در تيسفون در قبال پرداخت خراج با سعد پيمان دوستي بستند. پس از تسخير کاخ سفيد خانههاي مدائن را تا زمان لشکرکشي به مسلمانان داد و ايوان کسري با وجود مجسمههاي گچي بهعنوان مسجد به کار رفت. مردمي که از مدائن فرار کرده بودند، به شرط آنکه از خاندان ساساني و دوستانشان نباشند، ميتوانستند با پرداخت خراج به شهر خود برگردند.
شواهدي از حضور جمعيت ايراني در مدائن تا زمان جنگ صفين (۶۵۷ م) وجود دارد که به حضرت علي هدايا پيشنهاد کردند اما او نپذيرفت. با شيوع مالاريا در باتلاقهاي مدائن، مسلمانان در کوفه مستقر شدند اما برخي از قبايل بهعنوان پادگان نظامي در مدائن ماندند. مسجد جامع در شهر قديم (مدينه العتيقه) قرار داشت.
در اوايل دوران اسلامي، رهبران قبايل کوفي در مدائن ساکن بودند. با اين حال، بيشتر جمعيت مدائن پراکنده و در بصره و کوفه و واسط و بغداد ساکن شدند. اگرچه مدائن ديگر پايتخت نبود و جمعيتش کاهش يافته بود، اما همچنان موقعيت استراتژيک مهمي داشت زيرا راه اصلي به سوي شرق را کنترل ميکرد.
حاکمان اوليهي مدائن در کاخ سفيد مستقر ميشدند. سلمان فارسي (مرگ ۶۵۶-۶۵۷ م) از اولين اميران مدائن بود که در زمان خليفه عثمان در آنجا به خاک سپرده شد.
مدينه العتيقه يکي از ضرابخانههاي امويان بود. به نظر ميرسد مدائن از اوائل قرن هشتم ميلادي به بعد حاکم مستقل نداشته است. مسلمانان مدائن، احتمالاً بهخاطر ارتباطشان با کوفه، گرايشات شيعي داشتند. در سال ۶۸۷-۶۸۸ ميلادي جمعيت شيعهي مدائن توسط خوارج (ازارقه) قتل عام شدند اما اين واقعه موجب ريشهکن شدن عقايد شيعي در اين منطقه نشد و اتفاقاً خاستگاه فرقههاي شيعي شد. (مثل فرقهي حارثيه قرن هشتم، اسحاقيه در سدۀ دهم).
البته نشانههايي از حضور مانويان در مدائن نيز ديده ميشود؛ براي نمونه دبير حجاج منزلگاهي براي زادهرمزد، که گفته ميشد رهبر مانويان است، در مدائن ساخت.
خليفه منصور (حدود ۷۵۴-۷۷۵ م) براي مدت کوتاهي در سال ۷۵۴ ميلادي در روميه، جايي که ابومسلم کشته شد، ماند. پس از بناي بغداد در سال ۷۶۲ ميلادي، مدائن موقعيت سياسي و بازرگاني خود را از دست داد. جمعيت مدائن و همچنين رهبران مسيحي و يهودي به بغداد منتقل شدند. جلال کاخ باستاني پادشاهان ساساني چنان بود که موضوع گفتگوي جغرافينويسان عرب واقع شد دراينباره از بسط کلام دريغ نکردهاند.
منصور شروع به ويران کردن کاخ سفيد کرد تا بغداد را بسازد. او مصمم شد طاق کسري را خراب کرده سنگ و آجر آن را در بناي شهر جديد به کار برد. خالد برمکي، وزير ايراني، او هرچه سعي کرد خليفه را از اين تصميم باز دارد مؤثر نشد اما چون شروع به خراب کردن طاق کردند و معلوم شد که خرج و زحمت خراب کردن آن از ساختن و تهيه کردن آجر و سنگ بيشتر است از خراب کردن طاق منصرف شدند و ايوان کسري از خطر نابهنگامي که به آن روي آورده بود رهائي يافته بهجاي خويش استوار ماند.
معتضد (حدود ۸۹۲-۹۰۲ م) نيز از آجرهاي کاخ سفيد براي ساخت کاخ تاج در بغداد استفاده کرد. خليفه مکتفي (ح. ۹۰۲-۹۰۸ م) عمل ويران کردن کاخ سفيد را در حدود سال ۹۰۳م با انتقال آجرهاي ايوان کاخ سفيد کامل کرد. مدائن در قرن نهم مرکز زراعتي و همچنين قاضي اعظم بود. مأمون هم مدتي در ساباط واقع در مقابل روميه اقامت گزيد.
در قرن دهم ميلادي، مدائن ساختمانهاي آجري، بازار، دو مسجد جامع - که نزديک قبر سلمان فارسي ساخته شده بود و کاخ ايواندار ساساني داشت اما با اين حال از بسياري از شهرهاي خراسان کوچکتر بود و حومهي شهر بغداد محسوب ميشد.
بهرسير (بهاردشير) آبادترين شهر بود؛ در زماني که ياقوت حموي آن را ديده به «رومقان» موسوم بوده و در جنوب آن آبادي ديگري به نام زريران وجود داشت که کاروانسرايي سر راه کاروان مکه بود.
در ساحل غربي دجله نيز آتشکدهي بزرگي مانده بود که مخارجش دوبرابر خراج فارس بود. فرقههاي گنوستيک ( مذهبي است که در قرن دوم ميلادي در کشور روم توسعه يافت) نيز همچنان در قرن دهم در مدائن حضور داشتند.
در قرن سيزدهم ميلادي مدائن شهر کوچکي بود که کشاورزان شيعه ساکن آن بودند. پزشکان و حجامتگران و جراحان سني بغداد هر سال به زيارت مقبرهي سلمان فارسي ميآمدند. همچنين شيعيان نجف و کربلا در مواقع مختلف آن را زيارت ميکردند. سکههاي يافت شده نشان ميدهد که بهرَسير در قرن سيزدهم وجود داشته و طي قرنهاي چهاردهم و پانزدهم هم شهري شيعي بوده است. مقبرهي سلمان فارسي يکبار در زمان سلطان مراد چهارم (ح. ۱۶۲۳-۱۶۴۰ م) و بار ديگر در سال ۱۹۰۴-۱۹۰۵ بازسازي شد.
مدائن امروزه اهميت پيشين خود را از دست داده و آنچه از آن مجموعه شهرهاي بزرگ و پرجمعيت باقي مانده ويرانههايي از کاخ باستاني ساسانيان با عنوان ايوان کسري و مقبرهي سلمان فارسي است.
بازار